26 جدی 1390 - مطلب ویژه 3

ضرورت یارگیری از میان ملتهای دوست منطقه

ضرورت یارگیری از میان ملتهای دوست منطقه

پس از حوادث یازدهم سپتامبر و حضور نیروهای اشغالگر خارجی در کشور ما بسیاری از افراد خوش باور به این نتیجه رسیده بودند که از این پس امریکا به افغانستان به چشمی دیگر می نگرد و کشور ما جایگاه رفیعی را در سیاست خارجی امریکا در این منطقه از اسیا کسب نموده است. این مامول دست نیافتنی زمانی قابلیت تحقق بیشتری را نشان می داد که بر اثر حمایت بی دریغ آی اس آی پاکستان از طالبان افغانی حتی در مقاطعی روابط میان ایالات متحده امریکا و پاکستان دچار تنشهایی نیز شده و این تنشها گاها به درگیریهای شدید لفظی نیز کشانیده می شد. چنین تنشهایی بسیاری را به این باور رسانیده بود که آمریکا از این پس و به دلیل سیاستهای خصمانه دولت پاکستان در قبال افغانستان و نیروهای خارجی حاضر در این کشور از پاکستان روی گردانیده است.

اما در هر مرحله و پس از فروکش نمودن اختلافات بار دیگر شاهد اظهاراتی از جانب دو طرف می باشیم که نشان می دهد این دو کشور بنا به دلایلی می کوشند تا روابط استراتژیک دو جانبه را حفظ نمایند و این آب سردی بود بر روی بعضی از سیاستمداران افغانی که می پنداشتند افغانستان می تواند جایگاه پاکستان را در سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا کسب نماید. امریکا و پاکستان به دلیل علایق و مناسبات پیدا و پنهانی که از گذشته تاکنون میانشان حاکم بوده است به نحوی نیاز دو جانبه را بوجود آورده اند. این همکاری و نیاز متقابل در طول اشغال افغانستان توسط قوای ارتش سرخ اتحاد جماهیر شوروی در دهه هشتاد میلادی به طرز روز افزونی قوت گرفت و پس از خروج نیروهای ارتش سرخ و در زمان شکل گیری و پیدایش جنبش طالبان با همکاری سه کشور پاکستان، عربستان و آمریکا وارد فاز جدیدی گردید.

در کنار روابط سنتی و ریشه داری که میان این دو کشور برقرار بوده است یکی از علل را نیز می توان در برخورداری پاکستان از سلاح هسته ای دانست. پاکستان با درک نگرانی امریکا از احتمال صدور فناوری مهم هسته ای به سایر کشورهایی که میانه خوبی با این کشور ندارند در نقش یک باجگیر حرفه ای، آمریکا را مجبور نموده است تا ضمن حمایت مالی و تسلیحاتی سالانه سیاستهای خود در منطقه را طوری عیار سازد که موجب رنجش خاطر جدی پاکستان نگردد.

مجموع عواملی که یاد شد، جملگی روابط مستحکمی را میان این دو کشور مضر جهان برقرار نموده است. در یک سو دولتی به نام پاکستان که چون لکه ننگی بر دامان مسلمانان به چیزی جز شرارت و تبهکاری نمی اندیشد و در سوی دیگر ایالات متحده آمریکا که به چیزی کمتر از سیادت و آقایی بر کل جهان رضایت نمی دهد حتی به قیمت کشتار صدها هزار انسان و نابودی منابع انسانی و ثروتهای ملل تحت اشغال. از اینرو نمی بایستی به هیچ کدام از این دو دولت شرور تکیه کرد. در نهایت امر و با وجود تمام تنشها پاکستان انتخاب اول امریکا در این منطقه است و ما بیهوده نکوشیم تا یکی از دو دولت دوست را به سوی خود بکشانیم.

 در طی تحولات سالیان اخیر صدق این امر کاملا هویدا گردیده است و دستگاه دیپلماسی ما به جای کوششهای بیهوده بهتر است به یارگیری از میان سایر ملل دوست منطقه مبادرت ورزد و به وعده های فریبنده هیچکدام از این دو تبهکار بین المللی اعتمادی نورزد این دولتها به خوبی ثابت کرده اند که به سهولت تمام و به محض تغییر منافع، ما را تنها گذارده و منافع ملت مظلوم ما را در زیر پای خود له سازند.

همرسانی کنید!