10 جدی 1391 - مطلب ویژه

نگاه اساسی به مسئله سیاسی افغانستان

نگاه اساسی به مسئله سیاسی افغانستان

نگاه اساسی به مسئله سیاسی افغانستان

 

مانند هر مسئلۀ دیگری ، مسئله افغانستان نیز چند بُعد دارد که دو بُعد اساسی آن ، ابعاد داخلی و خارجی آن می باشد. بُعد خارجی از این خاطر مهم است که کشور عزیز مان افغانستان از سوی سربازان اشغالگر در تحت اشغال قرار دارد . هزاران فرزند اصیل این خاک در زندان های آمریکای چون بگرام و دیگر زندان های مخفی و آشکار اشغالگران خارجی اسیر هستند و اشغالگران خارجی بدون کدام مجوز ، بخانه های افغان ها حملات شبانه نموده و آنان را بشهادت می رسانند ؛ نه اداره اجیر کابل جلوی آن را گرفته و نه گرفته خواهد توانست و نه هم جهانیان . پس اگر کسی راه حل این مسئله را می خواهد ظاهر است که حل آن از همین جا آغاز می شود یعنی اینکه قوای اشغالگر خارجی باید به اشغال شان نقطه پایان گذاشته ، هرچه زودتر اسرای افغان را از زندان و شکنجه رها نموده و ظلم عساکر خارجی برعلیه افغان ها ، شکنجه و بمباردمان کورکورانه شان باید پایان پذیرد. این هردو مسئله به دست خارجی ها می باشد و باید آن ها به حل آن به پردازند . به نظر من ، گذشت این دوازده سال برای اشغالگرآن مشخص کرده و آنها باید درس خوبی از این دوازده سال اشغال کشور بگیرند, قوای خارجی و حاکمیت دنباله رو آن ، که امید است قوای خارجی و حاکمآن مست از شراب آمریکائی را بیدار نموده و متوجه اشتباهات محاسباتی شآن گردآنیده باشد که درصورت ادامهء اشغال وضع برای آنها و ملتهای آنها از این هم وخیمتر خواهد شد وانشاءالله در آیندهء نزدیک شاهد روزهایی خواهیم بود که آنها نتوآنند , اجساد هلاک شدهء نظامیآن خویش را به کشورهایشآن آنتقال دهند.
بُعد دوم مسئله افغانستان ، بُعد داخلی است ، البته این بخش از مسئله نیز بسیار مهم می باشد زیراکه باید افغان ها با هم به توافق برسند که کشور را چه گونه درست کنند و چگونه در آن صلح و ثبات بیاورند .
از آنجائیکه افغان ها دین ، فرهنگ و زبان مشترکی دارند ، یکدیگر را بخوبی درک خواهند کرد ، به همین خاطر ، این بُعد مسئله نیز همانند بُعد خارجی آن مشکل نیست . هر افغانی که با دین ، استقلال ، آبادانی ، وحدت ملی و با صلح و ثبات محبت دارد ، می خواهد که با در نظر گرفتن منافع اجتماعی ، حل این مسئله را تلاش کند ؛ به عبارت دیگر ، نقاط نکات الذکر ، همان وجوه مشترکی است که تمام بر آن جمع شده می توانند . محور مشترک کاملا واضح است و آن اینست که؛ در افغانستان چنان نظام واقعی اسلامی باشد که برای تمام مردم افغانستان قابل باور باشد ، تمام جناح های کشور در آن جای داشته باشند و کار به اهل کار سپرده شود،با جهان و کشورهای منطقه بر اساس احترام متقابل ، و بر مبنای منافع ملی و اسلامی ارتباط داشته باشد و تمام توجه اش بر این باشد که زیان های مادی و معنوی ناشی از جنگ بیش از سی سال را تلافی و جبران نماید . و از آنجائیکه افغانستان زمین های وسیع زراعتی ، معادن غنی و منابع بسیار وسیع انرژی دارد، فقط از راه صلح و ثبات می توان که در این بخش سرمایه گذاری کرد و از بلای فقر ، بیکاری ، عقب ماندگی و بیسوادی که عامل بسیاری از مشکلات دیگر اجتماعی و اقتصادی بحساب می آیند خود را آزاد و رها نمائیم .
همچنانکه افغانستان خانه همه افغانها است ، به همین ترتیب تمام افغان ها در حفاظت آن حق ادای مسئولیت دارند . تحولات آینده نباید اینگونه باشد که مانند زمان پس از شکست کمونیزم که دار و ندار کشور به تاراج برده شد و ادارات دولتی از هرلحاظ تخریب گردید ، بلکه برای این تدابیر جدی اتخاذ شود که پس از خروج اشغالگران ، تمام سرمایه های ملی ، دوایر دولتی وپیشرفت های سکتور خصوصی حفاظت گردد و کدرهای مسلکی کشور و تجار ملی بدون کدام تبعیض ، بیش از پیش برای خدمت دین و وطن تشویق کرده شوند .
پس با نظر داشت به نکات فوق ، مسئولیت هر افغان واقعی این است که ابتدا تمام توجه خویش را به بُعد خارجی مسئله و سپس به بُعد داخلی آن متمرکز نموده و در این راه ، با اجتناب از تکرار اشتباهات گذشته ، منافع ملی و اسلامی را بر منافع شخصی مقدم داشته و در نجات دادن کشور از بهران کنونی رول و نقش مثبتی ایفاء نماید.

بیشتر بخوانید  تاکید سازمان جهانی غذا بر رسانیدن کمک‌های بشری به افغانستان
همرسانی کنید!