26 جدی 1390 - مطالب خواندنی
بارها سعی کردهام او را برای یک گفت وگو راضی کنم اما هر بار به بهانهای از زیر بار مصاحبهای جدی شانه خالی کرده است تا اینکه بالاخره پذیرفت از زندگیاش بنویسد و از کتابش بگوید. وقتی زیر بار رفت که به او گفتم بعضی میگویند شما این حرفها را دهها سال پیش گفتهاید و الان معلوم نیست هنوز همین موضع را داشته باشید!
این حرف باعث شد تا دیگر مقاومت نکند. داستان زندگیاش را به خط خود و از زبان سوم شخص نوشت و بعد هم به پرسشهایمان پاسخ گفت. قدری درباره او در کتاب «پدر، پسر، روحالقدس» نوشتهام و از این رو تنها به ترجمه متن زندگینامه و مصاحبه اکتفا میکنم.
سطوری که خواندید، لید گفتگوی همشهری آیه آذرماه با جورج جرداق بود، بخشهایی از این گفتگو در ادامه میآید:
شیرینترین خاطرهام مربوط به همدلی و احساس رضایت راهبان مسیحی برای انتشار این اطلاعات درباره عظمت امام علی(ع) و سبک من برای بیان آنها به شیوهای تازه و جدید بود که پیش و پس از آن سابقه و نمونهای نداشت
• مگر چه چیزی در روحیات و دلبستگیهایم تغییر کرده؟ از جهت احساسم نسبت به این کار، همچنان نسبت به این موضوع دارای همان شور و حرارتی هستم که زمان تالیف این کتاب داشتم و سخنرانیهایی که در سه سال اخیر درباره امامعلی(ع) داشتهام این واقعیت را نشان میدهد.
• چیزی که من از آن ناراحتم، شیوه ناشران محترم عربی و غیرعربی در رفتار با نویسندگان و احترام به حقوق دیگران از جهات گوناگون است. به این ترتیب بدون اجازه من و بدون اطلاع من مجموعه «امام علی (ع)» هر سال چند بار در کشورهای عربی چاپ میشود، انگار که ملک ناشر است همان طور که چند بار به فارسی ترجمه شده بدون آنکه مترجمان و ناشران لطف کنند و خودشان را زحمت بدهند موافقت من را برای ترجمه و انتشارش بخواهند و این مساله باعث تاسف است.
امام علی (علیه السلام)
• شیرینترین خاطرهام مربوط به همدلی و احساس رضایت راهبان مسیحی برای انتشار این اطلاعات درباره عظمت امام علی(ع) و سبک من برای بیان آنها به شیوهای تازه و جدید بود که پیش و پس از آن سابقه و نمونهای نداشت.
• در اثنای تالیف این کتاب، دوست نویسندهام «جان کمیل» پیش من آمد و از من خواست تا یک فصل از مطالب آماده شده کتاب را به او بدهم تا در مجله «الرساله» که در آن زمان سردبیری و مدیریتش را به عهده داشت، منتشر کند. از توجه او تشکر کردم و یک فصل را به او دادم و هنگامی که این فصل در آن مجله چاپ شد بر حسب اتفاق رئیس راهبان مارونی جونیه آن را خوانده بود و خیلی خوشش آمده بود و همینطور فکر انتشار یک کتاب جامع درباره نبوغ و شخصیت استثنایی امام علی(ع) و ویژگیهای برجسته انسانی ایشان را پسندیده بود و نظرش را در این مورد به سردبیر مجله «جان کمیل» اعلام کرده و گفته بود: «لطفا به جورج جرداق بگویید وقتی تالیف این کتاب را تمام کرد، من با پول رهبانیه آن را چاپ میکنم» و همینطور شد و هنوز از انتشار کتاب یک ماه نگذشته بود که هزینههای چاپش فراهم شد و آقای جان کمیل به همراه نویسنده مرحوم نیکولاس کوربان پولها را بردند که به این راهب بزرگوار تقدیم کنند ولی او از پذیرفتن پولها خودداری کرده و گفته بود: «من به این خاطر با پول کلیسا این کتاب را چاپ کردم که به ضرورت انتشار آن باور داشتم و میخواستم خوانندگان با حقیقت انسان بزرگی چون امام علی(ع) آشنا شوند، نه برای اینکه پولش برگردد. این پولها را نگه دارید و با خود نویسنده برای تحویل دادنش به یک مؤسسه خیریه هماهنگ کنید» و جا دارد ذکر کنم که هنوز یک ماه و نیم از چاپ کتاب نگذشته بود که دوباره در عراق توسط یک ناشر به نام «مکتبه المثنّى» به چاپ رسید و پس از آن پیاپی بدون اطلاع من در کشورهای مختلف عربی منتشر شد و نیز ترجمههای فارسیاش به چاپ رسید.
• در این روزگار نیاز به امام علی(ع) و باورها و مواضع و نقش انسانی و بزرگ و عظیم او و امثال او، از بزرگان حقیقت و توجه به انسان بیش از نیاز هر زمان و دوران دیگری به علی(ع) و امثال اوست. این موضوع را هر انسانی که وجدان بیدار و درک درستی داشته باشد و به امور خواص و عوام به نیکی نظر کند درمییابد، فرق نمیکند که این فرد به جهت عقاید و عاداتش از کدام گروه از انسانها باشد و از کدام ملیت باشد و در کجا زندگی کند.