3 سرطان 1397 - مطالب خواندنی
آریانا نیوز: طبق آمارها و شواهد موجود، در مکاتب امریکا 17 هزار تعرض جنسی از سال 2011 تا 2015 ثبت گردیده است…
تعرض جنسی عادی سازی شده، تعرضی رایج است که در تمام جنبه های جامعه امریکا رخ می دهد؛ در هالیوود، در سیلیکون ولی، در میان روزنامه نگاران، کمدین ها، سیاستمداران و اساتید پوهنتونی.
سخن گفتن در این باره ناراحت کننده است و انسان را عصبی می کند، اما تعرضات و آزار و اذیت های جنسی متعلم به متعلم در تشناب های مکاتب، در زمین های ورزش مکاتب و در عقب بس های مکتب با نرخی هشدار دهنده رو به افزایش دارد. این اتفاق در تمام سطوح آموزشی در حال رخ دادن است.
این اتفاق برای دختر ایستر وارکوف متعلم یکی از مکاتب دولتی سیاتل رخ داده است. در سال 2012 او توسط یکی از همصنفی هایش مورد تجاوز قرار گرفت؛ پسری که در دوره تحصیلش در مکتب نیز به دلیل بدرفتاری جنسی – در یک سفرگردش میدانی چند روزه از طرف مکتب – توبیخ شده بود. این تجاوز در حضور متعلمان دیگر صورت گرفت.
کارزار metooدر شبکه های اجتماعی حقیقت پنهانی را برملا می کند: اینکه آزار و اذیت و تعرض جنسی عادی سازی شده، تعرضی رایج است که مرتبا در تمام جنبه های جامعه امریکا رخ می دهد؛ درهالیوود، در سیلیکون ولی، در میان روزنامه نگاران، کمدین ها، سیاستمداران و اساتید پوهنتونی. حتی مشهور است که رییس جمهور فعلی امریکا درمورد آزار و اذیت و تعرض جنسی لاف زده، اما بعدها اظهارات خود را رد کرده است. وارکوف سازمان تعرض جنسی درمکاتب را متوقف کنید تاسیس کرده؛ سازمانی که مدافع محافظت مکاتب از متعلمان در برابر آزار و اذیت جنسی است و موارد رخ داده را در صورت لزوم منطبق با قانون عنوان چهار مورد تحقیق و بررسی قرار می دهند. وی می گوید: مکاتب ما در وضعیتی بحرانی به سر می برند.
با وجود موارد تعرضات جنسی کلانسال به طفل در محیط مکاتب که عناوین خبری ادعا می کنند- و به حق نیز چنین است- مشکل حملات جنسی متعلم به متعلم بسیار شایع تر است. بنا به تحقیقی که آسوشیتدپرس از داده های جرم و جنایت فدرال به عمل آورده، در برابر هر تعرض جنسی کلانسال به طفل، هفت تعرض متعلم به متعلم وجود دارد.
به نوشته آسوشیتدپرس از سال 2011 تا 2015 حدود 17 هزار تعرض جنسی توسط متعلمان امریکایی صورت گرفته است، هر چند که به دلیل عدم راپور مکاتب یا دسته بندی کردن این رفتارها به خصوص در میان قربانیان کوچک تر، این تعداد احتمالا بسیار بیشتر از این است. حدود 5 فیصد قربانیان اطفال 5 و 6 ساله بوده اند.
هرچه قربانی کم سن و سال تر باشد، اثرات آن ویرانگرتر است و قربانی دربرابر تکرار تعرض آسیب پذیرتر می شود. این گرایشی ناراحت کننده است که برخی از معلمان و خانواده ها از تصدیق آن اکراه دارند، به خصوص زمانی که پای اطفالی به این کم سن و سالی در میان می آید. زدن برچسب هایی چون ریشخند کردن، به چنین رفتارهایی آسان تر است تا جرایم جنسی نامیدن آنها – و تخلف از محافظت های ایمنی مصرح در قانون عنوان 4 فدرال- اما مدافعان می گویند که تنها راه برای امحای این تعرضات مواجهه شدن با آنهاست.
به گفته وارکوف در غیر این صورت زنده گی جوانان نابود می شود. او می گوید: نه تنها زخم های عاطفی و روانی قربانیان این حوادث تا مدت های طولانی بعد از حمله باقی می ماند، بلکه زنده گی اجتماعی، تحصیلات و رویاهای شغلی آنها نیز از هم فرومی پاشد. برای عده ای آسیب وارده برطرف ناشدنی است، آزار و اذیت های مبتنی بر جنسیت و تعرضات جنسی شمار فزاینده ای از متعلمان نوجوان را به سمت خودکشی سوق داده است.
وقتی این اتفاق در مکاتب رخ می دهد و مورد رسیده‌گی قرار نمی گیرد، متعلمان چنین نتیجه گیری می کنند که سوء رفتار جنسی امری قابل قبول و حتی عادی است. چرا که پسرها پسرند دیگر، اینطور نیست؟ اما باورها و نگرش ها نسبت به روابط سالم و رفتار جنسی سالم بدوا در زنده گی متعلم ریشه دارد و به گفته اهالی حوزه تعلیم و تربیت، مکاتب باید ابتکار عمل را در امحای آزار و اذیت و تعرض جنسی دردست بگیرند، ابتدا با به رسمیت شناختن وجود این مشکلات و سپس با گنجاندن این مشکل در پروگرام درسی، سیاست ها و کلیت بافت فرهنگ مکتب و اجتماع.
تو ضعیفی. اصلا قابلیتش را نداری. تو فقط یک دختری. این ها پیام هایی است که از طرف برخی متعلمان در صنف سوم مکتب ریمان مولیجیک در مکتب ونکوور در واشینگتن القا – و دریافت – می شود. در طول زمان این ایده ها به احساس قدرت و بی قدرتی ترجمه می شود که می تواند قربانی شدن را از طرف آزارگر و سوءاستفاده گر تسهیل کند. اما صنف سومی ها هیچ یک این چیزها را درک نمی کنند ولی چیزی که آنها خوب درک می کنند چگونگی احترام گذاشتن به خودشان و حریمشان و چگونگی صحبت کردن از خودشان است زمانی که یکی بدون اجازه آنها وارد حریمشان می شود.
