آریانا نیوز: یک قوماندان محلی در این ولایت دو خواهر را به زور لت و کوب به نکاح نگهباناناش درآورده است…
پدر این خانواده میگوید: زمانی که جهت تنظیم شکایت به حکومت محلی این ولایت مراجعه نموده، پاسخ مثبتی دریافت نکرده است.
مردی که در حق خانواده وی ظلم شده، گفت: من در بغلان زنده گی میکردم و سال گذشته با تمام اعضای خانوادهام برای مهمانی به خانه خواهرزنم در سمنگان رفته بودیم. بعد از لحظاتی، یکی از قوماندانان زورمند این ولایت به نام قوماندان الماس مرا خواست و گفت که دخترت را به نکاح یکی از گاردهایم در میآورم. اما من گفتم دخترم نامزاد دارد، چنین کاری نمیتوانم و خانواده نامزاد او اجازه این کار را نمیدهند.
وی افزود که قوماندان الماس مرا لت و کوب کرد و مقداری برنج آورد، غذای عروسی تهیه کرد و دخترم خماری را که قبلا نامزاد بود، به زور از خانه خالهاش به خانه یاسین یکی از گاردهای خود برد.
به گفته او، قوماندان الماس چند روز بعد به خانه خواهرزن او آمده و دختر دیگر او را که 12 ساله است به زور به نکاح یکی دیگر از گاردهای خود درآورد و زمانی که این پیرمرد سر و صدا بلند کرده، مورد لت و کوب افراد قوماندان الماس قرار گرفته است.
پدر این دختران، بسیار مسن و ناتوان است و تنها دو دختر و یک پسر کوچک دارد. وی میگوید که بعد از این حادثه به بغلان برگشته و از فراق دو دخترش به بستر مریضی افتاده است.
وی تاکید داشت که سه ماه بعد از این حادثه، شوهر دختر 12 سالهاش فوت کرد و او خواست دخترش را دوباره نزد خود و مادرش به بغلان برگرداند، اما زمانی که به سمنگان رفته، فهمیده است که یکی از نگهبانان قوماندان الماس به دختر او تجاوز کرده و به این پیرمرد گفته است که این دختر را به شما برنمیگردانم و نزد خود نگاه میدارم.
به گفته او دخترش خماری به بهانه مریضی توانسته است خود را تا مرکز سمنگان رسانده و عریضه ترتیب دهد و از ظلم این قوماندان زورمند به حکومت شکایت کند و خود و خواهر 12 سالهاش را از سمنگان فراری داده و به بغلان برگردند.
این پیرمرد میافزاید: زمانی که دخترانم را دریافتم به کابل رفتیم. در روز عرفه سال گذشته وقتی فهمیدیم که دولت الماس را گرفتار کرده است، از کابل به سمنگان رفته و از حکومت خواهان مجازات قوماندان الماس شدیم. ولی حکومت این قوماندان زورگو را رها کرد و به عریضه ما پاسخ مثبت نداد و دوباره به کابل برگشتیم.
وی از حکومت محلی سمنگان و دولت مرکزی میخواهد تا این قوماندان زورگو را مجازات کرده و به جزای اعمالش برساند.
از سویی هم خماری دختر این پیرمرد، میگوید که ما به سمنگان برای مهمانی رفته بودیم. افراد قوماندان الماس پدرم را خواستند و وقتی پدرم برگشت، گریه کرد و گفت: خانه ما خراب شد، خماری را الماس به افرادش نکاح میکند. مادرم در این زمان گفت: بهتر است بغلان برویم. قوماندان الماس خانه ما آمد و گفت جایی نمیتوانید بروید. زمانی که من گفتم با افراد الماس نکاح نمیکنم، مرا لت و کوب کرده و به زور به خانه گاردش بردند.
خانم خماری خاطرنشان کرد؛ وقتی من و خواهرم از سمنگان فرار کردیم، قوماندان الماس به ما اخطار داد که اگر به شما دسترسی پیدا کنم تمام فامیلتان را خواهم کشت.
روزیخوار؛ دختر دوازهساله این مرد، از حکومت عدالت میخواهد و میگوید که قوماندان الماس وی و خواهرش را به زور و با لت و کوب به نکاح محافظینشان درآورده و هر نوع ظلم را به او خانوادهاش روا داشتهاند.
از سویی نیز، وفیالله شاهرخی؛ فعال جامعه مدنی سمنگان، حضور افراد مسلح زورگو در سمنگان را چالش بزرگی برای باشنده گان این ولایت میداند و میافزاید که تعدادی از این افراد با بزرگان حکومت ارتباط دارند و دولت محلی سمنگان توانایی بازداشت این افراد را ندارد.
در همین حال عبدالله گارد؛ قوماندان امنیه سمنگان، تایید میکند که قوماندان الماس یکی از قوماندانان پولیس محلی سمنگان است و در حال حاضر رسما وظیفهای دولتی دارد.
آقای گارد میگوید که از جزییات این قضیه اطلاعی ندارد، اما می داند که افراد قوماندان الماس چنین کاری را انجام داده ولی خود وی در این قضیه دخیل نیست.
قوماندان امنیه سمنگان اطمینان داد که اگر این خانواده بتوانند ادعایشان را ثابت کنند، این قوماندان محلی به جزای اعمال خود خواهد رسید.
خانم گلالی نورصافی؛ رییس امور زنان سمنگان، میگوید که قضیه به سارنوالی تحویل شده و این موضوع کاملا حل گردیده و دختران به خانوادهشان برگردانده شدهاند.