فورانی که منجر به ظهور داعش و در نهایت بحران عظیم پناهندگانی شد که بسوی اروپا سرازیر شدهاند. برای جهادگرانی که از خارج از سرحدات سوریه و عراق به داعش ملحق میشوند، این الحاق به نوعی شکایت علیه فجایع غرب و دیکتاتورهای مورد حمایت آن در منطقه و همچنین غارت ذخایر طبیعی خاورمیانه محسوب میشود.
پایگاه تحلیلی «کنسرسیوم نیوز» در گزارشی به قلم «پل گاتینگر» به ریشهیابی ظهور داعش پرداخته و جنگ امریکا و غرب علیه تروریسم را بهانهای برای غارت، کشتار و استثمار کشورهای خاورمیانه دانست.
در این گزارش آمده است: حمله انتقامآمیز دیگری در غرب انجام شد و غربیها نیز بلافاصله روکش تمدن را از چهره برداشته و تعهد خود برای وحشیگری و مجازات علیه دیوهایی بنام داعشی را تجدید کردند. فرانسه نیز همانند ایالاتمتحده پس از 11سپتامبر 2001 فورا وعده تشدید خشونت و نظارت علیه مسلمانان را به شهروندان خود داد. اولاند سیاهترین صفحه از اقدامات بوش را بدست گرفته و قول داده که انتقامی خونین و جنگی بیرحمانه علیه داعش به راه اندازد.
رییسجمهور فرانسه هیچ فرصتی را برای این تعهد از دست نداد و یکشنبه پس از حملات پاریس اعلام کرد که در حال بررسی تشدید حملات فرانسه در سوریه میباشد. به گزارش رویترز، فرانسه 20 بم نیز در شمال سوریه فیر کرده است. از 14 سال پیش تاکنون ایجاد خشونت در خاورمیانه، افزایش نظارت بر شهروندان و رفتارهای غیرانسانی با مسلمانان به رویکرد اصلی غرب تبدیل شده است و عبارتی که ما برای توصیف آن استفاده میکنیم «جنگ علیه ترور» است.
هنگامی که سردمداران غربی تشنه خون افزایش خشونت را فریاد میزنند این سوال در ذهن ایجاد میشود که آیا «جنگ علیه ترور» موفقیتی هم داشته است؟ طبق گزارشات داخلی خود وزارت خارجه امریکا از آغاز «جنگ علیه ترور» در سال 2001، حوادث تروریستی 6500 درصد افزایش یافته است.
حمله امریکا به عراق محور «جنگ علیه ترور» تعیین گردید؛ تجاوزی که بلافاصله به جهنمی خونین بدل و داعش از بطن آن زاییده شد. هرج و مرج عراق به سوریه نیز سرایت کرد و جهادگران (شورشیان تروریست) آشوب عراق را به بهانه شورش علیه بشار اسد به سوریه نیز منتقل کردند. به گفته دیدهبان حقوق بشر سوریه، جنگ هوایی ائتلاف امریکا علیه داعش تنها شرایط بکارگیری تروریستهای بیشتر را برای داعش فراهم کرد. با گذشت یک سال از جنگ ائتلاف علیه داعش، تعداد تروریستها نه تنها کمتر نشده بلکه 30 هزار نیروی جدید نیز به این گروه تروریستی پیوستهاند.
طبق گزارش گروهی از پزشکان پیشگیری از جنگهای هستهای و تعدادی از گروههای حقوق بشری، «جنگ علیه ترور» تاکنون 1.3 ملیون انسان در سراسر دنیا را به کام مرگ فرو برده است. این میزان مرگ و میر و نابودی، آشوب و ناآرامی فراوانی در یک منطقه ایجاد میکند؛ بخصوص منطقه ای که در دهههای اخیر تحت رهبری دیکتاتورهای مورد حمایت غرب بوده است.
نویسنده در ادامه این گزارش تاکید کرد: جنگهای امریکا در عراق عاملی برای فوران درگیریهای فرقهای نیز بود؛ فورانی که منجر به ظهور داعش و در نهایت بحران عظیم پناهندگانی شد که بسوی اروپا سرازیر شدهاند. برای جهادگرانی که از خارج از سرحدات سوریه و عراق به داعش ملحق میشوند، این الحاق به نوعی شکایت علیه فجایع غرب و دیکتاتورهای مورد حمایت آن در منطقه و همچنین غارت ذخایر طبیعی خاورمیانه محسوب میشود. بعلاوه اینکه برخی از آنان بواسطه آموزههای رادیکالی وهابیسم سعودی در مساجد امریکا بسوی افراطیگری گرویده شدهاند. تبعیض، رفتارهای غیرانسانی، محرومیت و زندگی بعنوان قشر حاشیهای در غرب یکی دیگر از عوامل انحراف اتباع خارجی بسوی داعش به شمار میآید.
نویسنده در انتهای این یادداشت با ارائه راهکارهایی به غرب، خواستار توقف ناآرامیهای 14 ساله در منطقه میشود: پس از گذشته 14 سال از اجرای سیاستهای «جنگ علیه ترور» که تنها موجب تشدید تروریسم شده، زمان آن فرارسیده که سیاستهایی که ترور را تضعیف میکند، مورد استفاده قرار گیرد. اقداماتی که غرب میتوانددر این زمینه انجام دهد به شرح ذیل است:
1/ تلاش جدی برای پایان دادن به جنگ در سوریه و اعمال فشار بر کشورهای (عربی) خلیج فارس به منظور توقف حمایت از تروریستها.
2/ توقف جنایات غرب در خاورمیانه و حمایت آنها از رژیمهای دیکتاتوری و غیردموکراتیک منطقه.
3/ افزایش محسوس کمکهای بشردوستانه به تمامی افرادی که از درگیریهای خاورمیانه آسیب دیدهاند حتی پناهجویانی که به اروپا رفتهاند.
4/ پایان ریاضت اقتصادی در غرب که مردم حاشیهنشین را در وضعیتی وخیمتر از قبل قرار داده است.
5/ اقدام عملی برای پایان اسلامهراسی و تبعیض سیستماتیک علیه مسلمانان در غرب.
بیشک اجرای چنین تغییرات سیاسی آسان نخواهد بود اما تنها راهی است که از طریق آن میتوان مارپیچ مرگی بنام «جنگ علیه ترور» را به انتها رساند.