گلبدین حکمتیار؛ جیره خوار حکومت، حامی تروریزم!

آریانا نیوز: در ادامه حاتم‌بخشی‌های غنی به حکمتیار، حکومت در نظر دارد در سراسر کشور شهرک‌هایی به نام حزب اسلامی احداث ‌کند و زمین آن را به اعضای این حزب توزیع نماید…

یافته‌های یک گزارش تحقیقی نشان می‌دهد که در سال ۱۳۹۷، بیش از ۲۱۲ ملیون و ۹۸۰ هزار افغانی، از سوی رییس کمسیون مشترک اجرایی توافق‌نامه حزب اسلامی داکتر اکرم خپلواک با حکومت برای پیشبرد اهداف این کمسیون، از دفتر ریاست‌جمهوری درخواست شده ‌و وزارت مالیه نیز این مبلغ را از کُد ۹۱ (کُد امنیت ملی) منظور کرده است. ریاست‌جمهوری نیز دو درخواست مالی این کمسیون را پذیرفته و دستور اجرایی آن را صادر کرده است. پیش از این نیز گزارش هایی مبنی بر جیره خواری حکمتیار از بیت المال مسلمانان افغانستان نشر شده بود؛ از جمله این‌که گلبدین حکمتیار، تنها در دو ماه، تحت عنوان حقوق و امتیازات، اجناس و خدمات، غذا و ترمیمات و حفظ و مراقبت ، بیش از ۲۷ ملیون افغانی از حکومت دریافت کرده است. این مبلغ، غیر از هزینه‌ ۵٫۵ ملیونی است که برای همین مدت (دو ماه) از کد ۹۱ ریاست جمهوری، به ۹۰ افسری اختصاص داده شده که مسوولیت امنیت حکمتیار را بر عهده دارند. و باز هم این بودیجه غیر از مصارفی است که برای ده‌ها عسکر عادی محافظت‌کننده از حکمتیار در نظر گرفته شده است.
همچنین به موجب حکمی که مدتی پیش، از ریاست‌جمهوری به رسانه‌ها درز کرد، حزب اسلامی حکمتیار خواستار ساخت پوهنتون بزرگی در کابل با نمایندگی‌هایی در شهرهای کندهار، هرات، مزار شریف و جلال‌آباد شده، و قرار است این پوهنتون ها با بودیجه دولتی ساخته ‌شوند و در اختیار حکمتیار قرار ‌گیرند. افزون بر این، در ادامه حاتم‌بخشی‌های غنی به حکمتیار، حکومت در نظر دارد در سراسر کشور شهرک‌هایی به نام حزب اسلامی احداث ‌کند و زمین آن را به اعضای این حزب توزیع نماید. از طرف دیگر، دو نامه دیگر کمسیون اجراییه مشترک موافقت‌نامه صلح حزب اسلامی و حکومت که در سال ۱۳۹۶ که به رسانه‌های جمعی درز کرد، نشان می‌دهد که این کمسیون یک بار برای بازسازی اقامتگاه حکمتیار، ۲۲ ملیون و ۷۹۲ هزار افغانی درخواست کرده و در مکتوب نمبر ۲۱۰ نیز برای رهبر حزب اسلامی دو عراده موتر جدید هایلکس پیک و برای دفتر وی، ۳ عراده موتر کرولای ۲۰۱۱ و ۲۰۱۲ خریداری شده است. بنابراین حمایت بی‌دریغ مالی حکومت در کنار حمایت‌ها و همراهی‌های سیاسی آن از حکمتیار، برای نسل امروز و آینده افغانستان، بسیار پرسش‌انگیز است. به راستی چه چیزی حکمتیار و حزب متبوع او را این‌همه در نظر رییس‌جمهور غنی، خاص ساخته که او را در موقعیت جیره خوار استثنایی نشانده و پول بی‌زبان مردم افغانستان را خروار خروار به دامن او سرازیر می‌کند؟ آیا چنین چیزی، بخشی از مواد و مفاد توافق‌نامه صلح حکومت با حکمتیار است؟ به نظر می‌رسد، حاتم‌بخشی‌های حکومت به حکمتیار با استناد به ماده ششم توافق‌نامه صلح میان حزب اسلامی و حکومت انجام شود. در این ماده تصریح شده که، دولت جمهوری اسلامی افغانستان، همزمان با امضای این موافقت‌نامه رسما اعلام می‌دارد که رهبر حزب اسلامی افغانستان و دیگر شخصیت‌های برجسته آن، می‌توانند در هر جایی از کشور که خواسته باشند، مطابق با قوانین کشور آزادانه زنده گی نمایند، و دولت جمهوری اسلامی افغانستان خود را مکلف به تأمین شرایط لازم و مساعد برای تحقق این شرایط می‌داند.
با نگاهی منصفانه به کارنامه احزاب سیاسی در یک و نیم دهه گذشته، و مقایسه آن با دوسیه‌های جنایی و تروریستی حزب اسلامی، حق آن است که نه تنها حکمتیار من‌حیث رییس حزب اسلامی، نباید از هیچ‌گونه امتیاز خاص و استثنایی برخوردار نباشد، بلکه بایستی در محکمه‌های کشور، بر مبنای قانون و عدالت، محاکمه و مجازات شود. حکمتیار، بیست سال تمام متواری بود و در این مدت، نه تنها قدمی برای صلح و ثبات کشور بر نداشت، بلکه اقدامات تروریستی و تخریبی زیادی برای تضعیف نظام سیاسی و بر هم زدن نظم و امنیت سیاسی ـ اجتماعی افغانستان نیز انجام داد. حتی بدتر از این، حکمتیار هم‌اکنون نیز نه تنها عملیات تروریستی و انتحاری همگنان ایدئولوژیک خود، داعش و طالبان، را رد و تقبیح نمی‌کند، بلکه با استشهادی نامیدن این حملات، به صراحت از آن حمایت نیز می‌کند و به آن قداست دینی نیز می‌بخشد! حال، پرسش این است که آیا حکمتیار باید محاکمه و مجازات شود، یا بدون هیچ‌گونه توجیه قانونی، سخاوتمندانه حمایت شود و سهمی خاص و فوق‌العاده از بیت‌المال مردم فقیر افغانستان دریافت کند؟ پاسخ این پرسش، روشن است، اما حکومت نیم‌بند اشرف غنی، من‌حیث حکومتی ورشکسته، منفعل، ناکارآمد، غیرقانونی، غیردموکراتیک و فاقد پشتوانه مردمی، نیازمند یارگیری سیاسی برای تحکیم و توسعه دامنه قلمرو نفوذ، و تداوم حیات سیاسی خود است، فرقی هم نمی‌کند یارانی که در کنار این حکومت قرار می‌گیرند، چه کسانی و با چه پیشینه و پسینه فکری ـ سیاسی باشند، و چه جنایاتی در کارنامه خود داشته باشند. در این رویکرد، حکمتیار و ملا هبت‌الله به همان اندازه قدیس و مقرب‌اند که یک تکنوکرات تحصیل‌کرده از فرنگ‌برگشته اما متعهد به آرمان‌های قومی و قبیله‌ای اشرف غنی! بر پایه همین واقعیت دردناک است که دیری نخواهد پایید که سران و رهبران طالبان نیز از جنایاتشان تطهیر و تبرئه خواهند شد و با توافق صلحی شبیه توافق صلح حکمتیار با حکومت، بی‌آنکه محاکمه و مجازات شوند، در کنار اشرف غنی قرار خواهند گرفت. و بدین‌گونه است که دورنمای ثبات سیاسی افغانستان، بسیار تاریک و غبارآلود می‎نماید.