21 دلو 1390 - همه اخبار, گزارش تصویری
اسلام آباد با سفر گیلانی به قطر و نیز برگزاری نشست با ناتو و همچنین دست بردن به دامن انگلیسی ها به این نتیجه رسیده است که هر تحولی در خصوص افغانستان، راهش از واشنگتن می گذرد و این کشور ناگزیر است تا با امریکا وارد بازی مشترک شود.
پاکستان که اکنون اندک اندک به این نتیجه می رسد که از روند مذاکرات صلح، عقب مانده و در حاشیه قرار گرفته با سفر گیلانی به قطر و به دنبال آن، برگزاری نشست سه جانبه افغانستان، پاکستان و ناتو در پی آن است تا بار دیگر موقعیت در حال تزلزل این کشور در روند صلح افغانستان را احیا کند؛ اما اکنون این سوال همچنان به قوت خود باقی است که آیا می توان به گرم شدن دگرباره روابط اسلامآباد-واشنگتن دلگرم بود؟ مارک گروسمن؛ فرستاده امریکا در امور افغانستان و پاکستان، در سفر اخیر خود به منطقه از پشت مرزهای پاکستان، با دست های خالی و سرخورده به واشنگتن بازگشت. اسلام آباد با قاطعیت به درخواست دیدار وی، پاسخ نه داد و این اقدام بر تشدید عقده های گره خورده واشنگتن، افزود. اکنون مدت هاست کاخ سفید به دنبال یافتن راهی است تا بار دیگر اسلام آباد را به عنوان یک متحد مطیع و وفادار خود به بازی بازگرداند؛ اما اخیرا به نظر می رسد اسلام آباد نیز اندک اندک به این نتیجه می رسد که بدون واشنگتن نمی تواند عنصر تاثیرگذاری در افغانستان و منطقه باشد. البته به نظر نمی رسد این امر ناشی از فشارهای کاخ سفید بر اسلام آباد باشد، اگرچه نمی توان انکار کرد که حمله اخیر هواپیماهای بدون سرنشین امریکایی بر مواضع شورشگران آنسوی مرز، که بار دیگر اسلام آباد را به تکاپو واداشته و گفته می شود دیپلمات های آن کشور در انگلیس این بار دست به دامن انگلیسی ها شده اند تا این روند را متوقف کند در این امر بی تاثیر باشد. انگلیسی ها نفوذ زیادی بر آمریکایی ها دارند و از سوی دیگر این کشور از زمان هند بریتانیایی، پاکستان را به مثابه یک عمق استراتژیک تحت سلطه خویش داشته است. با این حال هنوز هم تردیدهای جدی در خصوص همکاری صادقانه انگلیس با پاکستان در امر توقف حملات هوایی ناتو و امریکایی ها بر مواضع شورشیان آن سوی سرحد وجود دارد؛ زیرا انگلیس نیز از متحدان جدی ایالات متحده است و از سوی دیگر نیروهای نظامی این کشور در افغانستان نیز در معرض آسیب های ناشی از حملات مخالفان مسلحی قرار دارد که اغلب از آن سوی مرز تغذیه می کنند. بنابراین انگلیس در امر بمباران مناطق قبایلی پاکستان با امریکا همسو عمل می کند. از سوی دیگر، نشست سه جانبه اخیر میان ناتو، افغانستان و پاکستان نیز در راستای تلاش های یکجانبه پاکستان برای احراز و احیای دگرباره نقش و سهم این کشور در روند تحولات جاری در افغانستان است. این نشان می دهد که پاکستان اکنون خود در صدد برآمده است تا خود به صورت یکجانبه به روند صلح بپیوندد؛ اما آنچه اکنون می تواند سوال برانگیز باشد این است که آیا این امر، می تواند برای مقام های اسلام آباد بی هزینه یا دست کم، با هزینه اندکی همراه باشد؟ در این شکی نیست که امریکا نیز تا حدود زیادی به حضور و همکاری پاکستان در ماموریت افغانستان نیاز دارد و این امر را در التماس ها و اصرارهای پی در پی خود در خصوص برقراری دوباره روابط دیپلماتیک با آن کشور به اثبات رسانده است. افزون بر این، حضور ناتو در نشست سه جانبه با پاکستان نیز نشان می دهد که هنوز هم آمریکایی ها در صدد برقراری ارتباطی مستحکم با پاکستان اند؛ اما با همه اینها اکنون پاکستان، بازنده بازی ای است که پس از مرگ بن لادن با امریکا شروع کرده است؛ زیرا به دنبال امتیازخواهی های خود از ایالات متحده، اینک خود به صورت شتابزده وارد داد و ستدهای ملتمسانه دیپلماتیک با دوستان امریکا شده تا بتواند راهی برای بازگشت به بازی برای خود جستجو کند. از جانب دیگر، تلاش پاکستان برای گشودن فاز مستقل در مذاکرات صلح به سرکردگی افغانستان و با حمایت حلقات ناراضی دیگری چون عربستان، به نتیجه نرسید و اکنون اسلام آباد با سفر گیلانی به قطر و نیز برگزاری نشست با ناتو و همچنین دست بردن به دامن انگلیسی ها به این نتیجه رسیده است که هر تحولی در خصوص افغانستان، راهش از واشنگتن می گذرد و این کشور ناگزیر است تا با امریکا وارد بازی مشترک شود. بنابراین، طبیعتا اسلام آباد امتیازهایی را که انتظار داشت از واشنگتن به دست آورد، از دست می دهد؛ اما تردید جدی تر این است که آیا تنها هزینه ای است که پاکستان برای بازگشت به بازی خواهد پرداخت یانه ممکن نقش این کشور نیز در این بازی ها همچنان حاشیه ای و دست دوم باقی بماند؟ امری که پاسخ آن، ناگزیر باید موکول به زمان بیشتری در آینده شود.