نگرانی در باره وضعیت کشور در سالهای آینده مساله ای است که بسیاری را به این فکر داشته، تا چشم اندازی راجع به افغانستان در سالهای پیش رو را ترسیم نمایند.
از سال 2001 که آمریکا به همراه 50 کشور دیگر به افغانستان لشکر کشی کرد، همگان منتظر بودند تا با تشکیل دولت انتقالی و بعد دو دوره ریاست جمهوری محترم کرزی، کابل تبدیل به پاریس دوم شود و به بیست سال جنگ و خونریزی داخلی خاتمه داده شود اما متاسفانه اینگونه نشد که هیچ، سیزده سال دیگر بر ادامه جنگ افزوده شد.
حال این سوال مطرح است که به راستی آینده افغانستان در سالهای آتی چگونه خواهد بود؟ رییس جمهور آینده با این وضعیت بحران زده چگونه دولت تشکیل می دهد؟ آیا رییس جمهور جدید می تواند تحولی در کشور به وجود آورد یا آن دولت وی هم یک حکومت وابسته به غرب خواهد بود؟ آیا آمریکا موفق به سر و سامان دادن این اوضاع آشفته می شود یا خیر؟
نظر مردم بر این است که اگر یکی از همین آقایان عبدالله و اشرف غنی با همان تفکر گذشته، متصدی امر ریاست جمهوری گردد، تغییر محال است چرا که این اشخاص تفاوت آنچنانی با جناب حامد کرزی ندارند و تجربه نشان داده که آنها نیز در شرایط یکسان، دست کمی از دولتمردان فعلی ندارند.
به ویژه اینکه وضعیت فعلی افغانستان با وضعیت زمانی که کرزی حکومت را تحویل گرفت بسیار متفاوت است. آن زمان همه دولتمردان و سیاسیون تلاش داشتند تا برای آبادانی کشور تلاش کنند (لااقل در ظاهر)، امید به آینده فراوان بود و همه سخن از بهتر شدن اوضاع می زدند. به خصوص که کمکهای چند میلیارد دالری کشورهای خارجی به کابل واریز می شد.
اما اکنون چه ؟!!!
از مجموع کمکها به بازسازی افغانستان، مقداری کمک بلاعوض و بشر دوستانه بود. ولی مابقی این مبلغ که بصورت وام قرض الحسنه بود باید دیر یا زود بازگردانده شود. این پولها باید در سیزده سال حکومت کرزی به ترمیم زیر ساختهای اساسی اقتصاد کشور می پرداخت تا بتواند از این پس، این واحدها به سود دهی برسد.
اما متاسفانه عملکرد دولت کرزی و خود غربیها طوری رقم خورد که دولتهای آینده توان بازپرداخت وام ها را ندارند. مردم روز به روز فقیر تر شده و مشکلات اقتصادی فشار بیشتری به آنها وارد می نماید به حدی که مجبور شده دست به قاچاق موادمخدر یا رشوت گیری بزنند. آنها هم که اندک سرمایه ای داشتند از ترس از بین رفتن دارایی خود کشور را ترک کرده اند.
در سالهای پیش رو افغانستان کشوری است بدون معادن و منابع معدنی، بدون سرمایه گذار داخلی، در حالی که به لطف درگیری های به وجود آمده در دور دوم انتخابات، دیگر توان اتکا به کشورهای همسایه را هم نداریم.
در حال حاضر کشورهای همسایه و حتی برخی کشورهای غربی مشاهده می کنند که تلاشها و زحمتهای حتی ظاهری آنان ثمری در پی نداشته است لذا نمی توان امیدی به همکاری آنها با دولت آینده داشت. به طور قطع و یقین اگر رییس جمهور بعدی هم مثل کرزی ریاست کند، اوضاع از این هم بدتر خواهد شد.