28 حوت 1393 - همه اخبار
کشور ما یکی از کشورهای جوانی است که از مجموع 30 میلیون نفوس جمعیت تقریبی ، بیش از ١٠ میلیون نفر در سنین بین ١٥ تا٣٠ ساله قرار دارند. در واقع ٤٥ درصد جمعیت افغانستان را جوانان تشکیل می دهند.
اگر پا را فراتر گذاشته و وضعیت جوانان افغانستان را با دیگر کشورها بسنجیم تازه به این موضوع می رسیم که نسل جوان افغانستان یک نسل فراموش شده است که دامنگیر صدها مشکلات اجتماعی می باشد. ولی تجربه نشان داده است که هرکجا بر روی نیروهای انسانی جوان، سرمایه گذاری مناسب صورت گیرد رشد چشمگیری حاصل می شود.
مقامات بلند رتبه دولت وحدت ملی باید بدانند که وقتی که با کسی وارد میدان مبارزه می شوند، تنها مبارزه سیاسی نیست، مبارزه تنها با سلاح صورت نمی گیرد و در عرصه های مختلف صورت می گیرد. از مبارزه به خاطر اصلاحات در ادارات گرفته تا اصلاح ساختار ورزش کشور که باید امور مربوط به جوانان بیش از پیش توجه شود. البته این موضوع نه تنها درباره ورزش بلکه در تمامی رشته های اجتماعی و اقتصادی و صنعتی نیز صحت دارد. اما حیف که مقامات کابل چه در دولت فعلی و چه در دولت سابق تنها به فکر خویش و خویشان بوده و هستند و کسی به فکر مردم و بخصوص جوانان افغانستان نیست که نیست.
متاسفانه دولتمردان ما آنچنان به کرسی قدرت و ریاست چسبیده اند و برای بقا در آن تلاش می کنند که فراموش کردند اگر به جوانان مستعد کشور بها دهند و برای آن دلسوزانه برنامه ریزی صحیح انجام دهند، این جوانان می توانند افغانستان را به سطحی برسانند که اصلا کسی تصورش را هم نکند.
بطور نمونه قرار بود دولت افغانستان برنامه جدیدی را روی دست گرفته که براساس آن زمینه آموزش عالی را برای جوانانی که توان ادامه تحصیلات خود را در دانشگاه ها ندارند، فراهم کند که این طرح هیچگاه عملی نشد.
شاید عده ای بگویند وضعیت جوانان امروزی بسیار بهتر از جوانان زمان طالبان است. درست است که جوانان افغانستان به آزادی ” نسبی” دست یافته اند ولی آزادی به تنهایی کاری را از پیش نمی برد، بلکه جوانان را به راه نادرست سوق می دهد. یعنی در کنار این آزادیها ایجاد راهکار و پالیسی دولت نیز نیاز بوده است. مثلا در راستای ظرفیت سازی جوانان، محیط اکادمی مراکز فرهنگی، کتابخانه های عامه، زمینه کار و بالاخره زمینه تحصیل برای اکثریت جوامع روستایی به ویژه طبقه فقیر و مظلوم باید شرایط فراهم می شد که نشده است و دولت فعلی هم که هنوز از کابینه اش خبری نیست.
حتی جوانان تحصیل کرده ما این مشکلات را دارند. آنها بعد از فراغت از تحصیل سالها به دنبال کار می گردند تا بالاخره خسته شده به حرفه های غیر مسلکی سوق می شوند و دولت عین و غین تا به حال نه این مشکل را حس کرده و نه برنامه ای برای رفع این معضل یعنی نبود کار مناسب در جامعه، انجام داده است.
این مسلم است که اگر به جوانان به عنوان آینده سازان این مرز و بوم توجه شود و به آنها اهمیت داده شود، حداقل نسل جدید یک نسل پیشرفته و تحصیل کرده خواهند بود و اوضاع افغانستان بهتر خواهد شد. اما نمی دانیم چرا مقامات افغانستان اهمیت این موضوع را درک کرده نمیتوانند یا شاید بتوان گفت غربیها و برخی همسایه نمیگذارند درک کنند!!! زیرا منافعشان به خطر می افتد.
کارشناسان مسایل سیاسی دو موضوع اصلی را مانع رشد جوانان در میدان های علم و اقتصاد و فرهنگ مثبت اسلامی وطنی و عرصه های دیگر می دانند: اول عدم برنامه ریزی کلان توسعوی از سوی دولت و غفلت و جهل دستگاه ها و ارگانهای پالیسی ساز و نهادهای دولتی و قوای سه گانه.
دوم سوءاستفاده خارجی ها و همسایگان به خاطر آنکه آنها بطور عمدی از استقلال و خودکفایی و داشتن کشوری قدرتمند هراس دارند. لذا اقدام به ناامنی یا ساپورت جریانات ضد فرهنگی رسانه ای برای از بین بردن استعدادهای جوانان و یا عدم تخصیص منابع مالی برای زیربناها و اختصاص آن به امور ظاهری و کم بازده می کنند.
به هر حال در این روزهای پایانی سال 1393، امیدواریم که سالهای پیش رو سالهایی سرشار از موفقیت و نشاط برای جوانان مستعد و سخت کوش کشور عزیز ما افغانستان باشد.