آریانا نیوز: منافع امنیتی امریکا و روسیه در منطقه آسیای مرکزی قطعا با هم تضادی ندارد. هدف مشترک هر دو کشور این است که تروریست ها از طریق خاک افغانستان به تهدیدی بلند مدت علیه ملت امریکا و روسیه تبدیل نشوند. به نظر می رسد هر دو ابرقدرت می دانند که گفتگوهای بین الافغانی تنها راه رسیدن به صلح افغانستان است…
به گزارش ناشنال اینترست، امریکا و روسیه در بزرگترین منازعات اخیر جهان، همواره مقابل یکدیگر بوده اند. از جنگ سوریه تا درگیری های داخلی در اکراین، منازعه کنترول تسلیحات و دخالت در انتخابات و بحران راکتی دهه 1980 امریکا با شوروی، همه نشان می دهند که جنگ میان این دو ابر قدرت هیچگاه به پایان نخواهد رسید. با این وجود، جنگ بی پایان افغانستان پتانسیل این را دارد که دو رقیب کلان را در کنار هم بنشاند.
این در حالی است که منافع امنیتی امریکا و روسیه در منطقه بحران زده آسیای مرکزی قطعا با هم تضادی ندارد. هدف مشترک هر دو کشور این است که تروریست ها از طریق خاک افغانستان به تهدیدی بلند مدت علیه ملت امریکا و روسیه تبدیل نشوند. به نظر می رسد هر دو ابرقدرت می دانند که گفتگوهای بین الافغانی تنها راه رسیدن به صلح افغانستان است. ادامه بیش از چهل سال جنگ خونین در افغانستان علاوه بر خسارت های فراوان برای مردم آن کشور، موجب ایجاد گروه هایی همچون القاعده و داعش شده است. از طرفی، شرایطی ایجاد شده که این گروه های افراط گرا در بدنه سیاست افغانستان ریشه کرده اند.
پس از کنفرانس سه جانبه نماینده گان امریکا، روسیه و چین در تاریخ 25 آوریل در مسکو، سه کشور در اعلامیه مشترکی حمایت شان را از فرایند صلح به رهبری افغان ها اعلام کردند. به همین منظور، روس ها امکان برگزاری مذاکرات بین الافغانی را تسهیل کردند. طی ماه های گذشته، مسکو میزبان سه کنفرانس با اشتراک چهره های برجسته سیاسی افغان بود. در این میان، نماینده گان سیاسی طالبان نیز به مسکو آمدند و با اپوزیسیون حکومت و دیگر سیاسیون افغانستان مذاکره کردند. این در حالی است که طالبان همچنان از مذاکره مستقیم با حکومت اشرف غنی خودداری می کند.
علی رغم مخالفت هایی که با برگزاری این کنفرانس ها در مسکو انجام شد، طالبان به پیشرفت ها مناسب در این گفتگوها تاکید کردند. امریکا و حکومت افغانستان از این تلاش ها استقبال نکردند.
البته دشوار است که انگیزه های روسیه را به وضوح ارزیابی نمود. ولادیمیر پوتین فردی زیرک و تحت تاثیر مفکوره های ماکیاولی می باشد که تشخیص استراتیژی های وی دشوار است. در گذشته نقش روسیه در افغانستان امیدوار کننده نبود. جنرال نیکلسن قوماندان پیشین نیروهای امریکایی و ناتو در افغانستان رسما اردوی روسیه را به کمک نظامی به طالبان متهم کرد. بنابر ادعاهای نیکلسن، روسیه از طریق سرحدات شمالی افغانستان سلاح و مهمات را در اختیار طالبان قرار می دادند. مقامات روسیه این اتهامات را بی پایه دانستند و رد کردند. پوتین همواره به دنبال این است که قدرت روسیه را رقابت ژئوپلیتیک بلند مدت با روسیه افزایش دهد. بنابراین، احتمالا روسیه مذاکرات افغان ها در مسکو را به حیث راهی جهت افزایش نفوذ در افغانستان و افزایش هزینه های واشینگتن تلقی می کند.
این در حالی است که امریکا با چشمانی باز فعالیت های روسیه را تحت نظر دارد. ممکن است برخی از مقامات دولت دونالد ترمپ، مذاکرات بین الافغانی در مسکو را تلاش روسیه برای ازمیان بردن تاثیر چندین ماه تلاش دپلوماتیک زلمی خلیل زاد ارزیابی کنند.
اما اگر تلاش های روسیه برای تهیه مقدمات مذاکرات جامع صلح موفقیت آمیز باشد، واشینگتن باید اجازه دهد تا این فرایند به بهترین شکل انجام شود. البته این به آن معنا نیست که خلیل زاد مذاکرات با طالبان را در دوحه متوقف کند. بلکه وی باید آن ها را تحت تاثیر قرار دهد و با تمامی طرف ها در خصوص آینده افغانستان مذاکره کند.
اما همزمان با این مباحث، دانستن این نکته ضروری می باشد که هر کنفرانسی که بتواند افغان ها با عقاید و تفکرات مختلف را گرد هم آورد، بسیار مفیدتر از دیگر اقدامات است.
مردم امریکا از جنگ خسته استند. برخی نیز به دلیل زمان طولانی بی تفاوت شده اند. چشم انداز صلح در افغانستان بسیار دور از دسترس به نظر می رسد. اما زمانی که فرصتی برای امریکا به وجود آید، باید آن را سریعا بپذیرد و پرورش دهد. لذا واشینگتن باید رقابت با مسکو را کنار بگذارد تا بتواند به طولانی ترین جنگ تاریخ امریکا پایان دهد.