آریانا نیوز: با نزدیک شدن به اولین سالگرد استراتیژی رییس جمهوری امریکا دونالد ترمپ ، لازم است تا نگاهی به دستاوردهای آن در سطح سیاسی داشته باشیم…
درحالیکه قوماندان عملیات حمایت قاطع جنرال جان نیکلسن ترجیح داده است تا از استراتیژی کنونی ایالات متحده با عنوان مذاکره و جنگ یاد کند، وزیر دفاع ایالات متحده جیمز متیس از وضعیت افغانستان من‌حیث همزیستی خشونت و پیشرفت یادکرده است.
یکی از ارکان استراتیژی ترمپ ترکیب تمام ابزارهای قدرت امریکا-دپلوماتیک، اقتصادی و نظامی- در راستای یک نتیجه موفقیت آمیز در جنگ افغانستان است. با این حال، ترمپ در سخنرانی خود تاکید براهمیت بیشتر رویکرد نظامی و اهمیت کمتر دیپلوماسی-با بیان اینکه به توافق سیاسی پس از یک تلاش موثر نظامی می توان دست یافت نموده بود. هنگامی که ترمپ گفت: زمانی که بر دشمنانمان یورش می بریم، داعش را نابود می کنیم، القاعده را درهم می کوبیم و مانع تسلط طالبان برافغانستان می شویم و مانع ترورهای دسته جمعی در امریکا می شویم، با این اظهارات او من‌حیث پارامترهای نتایج موفق، مشخصات این پیروزی مشروط و بدون زمان مشخص، دیده می شد که بدرستی تعریف نشده بود. این پارامترها از همان زمان نامشخص بوده اند.
از زمان اعلام استراتیژی ترمپ، تعداد نیروهای ایالات متحده در افغانستان، باوجود در دسترس نبودن داده های مشخص، به 15000 رسیده است. با این حال، تعداد تلفات باشنده گان افغانستان در سه ماه اول سال 2018 برابر با میزان تلفات باشنده گان طی همین دوره در سال های 2016 و 2017 بوده است. علاوه براین، تعداد تلفات منسوب به حملات نیروهای دشمن 1,500 نفر ذکر شده،که 6 فیصد بیشتر از میزان تلفات دشمن طی همین دوره در سال 2017 بوده است. پلان صلح بدون پیش شرط رییس جمهور غنی که در ماه فوریه به طالبان پیشنهاد شد شامل یک آتش بس، شناخت طالبان من‌حیث یک حزب مشروع سیاسی، انجام اصلاحات در نظام انتخاباتی و قانون اساسی کشور ، به نظر می رسید تاحدودی مورد پذیرش طالبان قرار بگیرد.
اعلان حملات بهاری طالبان در ماه اپریل 2018، اعتبار بیشتری به تردیدها پیرامون عدم پاسخ مثبت طالبان به این پلان رییس جمهور، حداقل در میان مدت بود. همچنین در این اواخر رهبر طالبان هبت الله آخندزاده در آخرین اظهارات خود در پایان عید فطر گفت: رستگاری افغانستان در خروج نیروهای امریکایی و دیگر نیروهای اشغالگر نهفته است، اگر امریکا خواهان صلح است، باید آماده گفتگوی مستقیم با طالبان باشد. عدم تمایل طالبان برای مذاکره با دولت افغانستان چوبی است که در بین چرخ تلاش های ایالات متحده برای ترغیب طالبان و دولت افغانستان برای دست یافتن به آشتی با یک نقش حمایوی توسط خود ایالات متحده، گذاشته می شود. کاملا جالب است که جنرال نیکلسن طی یک کنفرانس خبری در این اواخر اظهار داشت که هدف استراتیژی امریکا دست یابی به آشتی در افغانستان بوده است.
نیکلسن در 30 ماه می، اظهار داشت 80 فیصد حملات طالبان ناکام مانده است و آنها قادر به کنترول مناطق مورد نظر نشده اند، و بقیه 20 فیصد حملات موفق آنها نیز فقط منجر به تصرف موقتی طالبان بر مناطق مورد حمله برای چند ساعت تا نهایتا 10 روز شده است. او همچنین مدعی شد که طالبان در تلاش به دست آورن مناطق جدید و کنترول آنها نبوده است. به هر حال، براساس جورنال جنگ های طولانی، 41 ولسوالی افغانستان در اختیار طالبان است، در حالیکه بر سر 201 ولسوالی دیگر بین طالبان و دولت درگیری وجود دارد وآنها در 60 فیصد خاک افغانستان فعالیت دارند. طالبان در آستانه اعلام آتش بس در 9 ماه جون، ولسوالی کوهستان در ولایت فاریاب را، که حدود یک سال برسرتصرف آن با دولت درگیر بوده اند، تحت کنترول خود در آوردند. براساس اظهارات منابع محلی، طالبان بر حملات سنگین خود برنیروهای دولتی از زمان اعلان آتش بس افزوده اند، زیرا به باور آنان توانایی و ظرفیت نیروهای دولتی کاهش یافته است، و این امر وضعیت امنیتی و حکومتداری در کشور را وخیم تر خواهد ساخت. برخلاف اظهارات نیکلسن، وزارت امور داخله کشورمان براین باور است که طالبان در چندین جبهه به حملات خود ادامه خواهند داد. درچنین متن و بستری، دیده شد که آیا جنرال سکات میلر که من‌حیث جانشین جنرال نیکلسن در افغانستان پیشنهاد گردیده است، قادر به ایجاد تغییرات عملی در جنگ افغانستان خواهد بود. در عین حال، در سناریوی پیچیده جنگ در افغانستان و رویکرد کشورهای تاثیرگذار نسبت به روند صلح موضوع مصئونیت افراد نادیده گرفته می شود. کمپاین مبارزه با اعضای ولایت خراسان داعش و بقایای القاعده یکی دیگر از ارکان استراتیژی ترمپ در افغانستان بوده است. درحالیکه اردوی ایالات متحده تعداد جنگجویان ولایت خراسان داعش در افغانستان را حدود 700 نفر در سال 2017 اعلان کرده است، مقامات کشورمان تعداد آنها را 1500 نفر اعلان کرده اند. ازطرف دیگر، از زمان اعلان این استراتیژی در افغانستان بر تعداد حملات داعش در افغانستان افزوده شده است که از آن جمله می توان به حملات زیر اشاره نمود: حمله برمسجد شیعیان در ماه آکتُبر که منجر به کشته شدن 56 نفر و زخمی شدن 55 نفر شد، حمله برمرکز فرهنگی شیعیان در دیسِمبر 2017 در کابل که منجر به کشته شدن 41 نفر و زخمی شدن 80 نفر شد ، حملات زنجیره ای در ماه اپریل 2018 که منجر به کشته شدن 10 ژورنالیست شد، حمله تروریستی بر مراکز رای دهی در ولایات کابل و پروان که منجر به کشته شدن مجموعا 60 نفر شد، و حمله اخیر داعش بر وزارت امور داخله در ماه می سال 2018. حملات مکرر نیروهای ولایت خراسان داعش، نشان دهنده این است که این گروه تروریستی علاوه براینکه موجودیت خود در افغانستان را حفظ کرده است، بلکه اکنون قادر به انجام حملات قوی بر حکومت نیز است. به نظر می رسد طی دوره آتش بس اعلان شده توسط حکومت وحدت ملی، ایالات متحده با تغییر تمرکز حملات هوایی خود برداعش و القاعده، این حملات را شدت بخشیده است. پس از 17 سال حضور نیروهای ایالات متحده، که بسیاری تصور می کردند زمان ختم بازی در افغانستان فرارسیده است، حالا چشم انداز صلح و ثبات همچنان در کشور مبهم است. آنچه در واشینگتن دی سی در مورد افغانستان تصمیم گیری می شود، نه تنها بر استراتیژی های انفرادی بازیکنان عمده مانند هند، پاکستان، چین، روسیه و ایران تاثیرگذار است، بلکه بر شکل گیری حسن تفاهم و دشمنی آنها نیز تاثیرگذار است.
لعنت به سرش