پاکستان و ترویج پان اسلامیست در افغانستان برای مقابله با ملی گرایی پشتون ها

پشتون

آریانا نیوز: به گزارش ویب سایت دپلومات؛ پاکستان از گذشته، عامل تضعیف ملی گرایی در میان افغان ها و پشتون ها بوده و سران اسلام آباد و راولپندی برای مقابله با خطرات آن ها، به تبلیغ پان اسلامیسم در میان آن گروه هاپرداخته است…

از زمان شکل گیری کشورهای شبه قاره ، پاکستان همواره در بیم تشکیل جریانات قومیت گرا در پاکستان و ملی گرا در افغانستان بوده است. اتاق های فکر نخبگان پاکستانی و منابع قدرت در آن کشور، این دو گرایش را خطری برای یکپارچگی جغرافیه ی پاکستان انگاشته اند. این ترس با جدایی پاکستان شرقی (بنگله دیش) از پاکستان غربی (پاکستان فعلی) قوت گرفت و امواجی از شورش در میان سوسیالیت ها، بلوچ ها و ملی گرایان پشتون بوجود آورد که توسط برخی چهره های افغانستان مورد حمایت قرار می گرفت. بنابراین پاکستان تلاش نموده است تا برای تضعیف جریانات قوم گرایانه در آن کشور و همچنین تفکرات ملی گرایانه در افغانستان، از ابزاری به نام مذهب استفاده نماید.
در طول جنگ سرد، صدراعظم ها و روسای ستاد کل اردوی پاکستان درتلاش بودند تا با دستگیری و محبوس نمودن رهبران ارشد احزاب سیاسی – قومی، نفوذ آن ها را در کشور محدود نمایند. من‌حیث مثال، برخی احزاب ملی گرای پشتون در پاکستان، خود را افغان می نامیدند. در نتیجه دولت پاکستان آن ها را متهم به تهدید استقلال پاکستان نموده و با طراحی یک پروپاگاندا، و زدن برچسب رد کنگرسی (red Congressy ) رفتار آن ها را ضد پاکستانی قلمداد نمود.
دولت پاکستان سه عامل برای این اتهام خود به آن ها، نسبت داده است. نخست این که احزاب پشتون که در گذشته با حزب مسلم لیگ در رقابت بودند، در زمان مبارزات استقلال طلبانه، با کانگرس هند نیز ارتباطات داشتند. دوم، احزاب پشتون مخالفت خود را با رفرندوم سال 1947 در ایالت سرحدی شمال غرب پاکستان، اعلام نمودند. لیکن علی رغم مخالفت این احزاب، این رفرندوم برگزار گردید و مردم تمایل خود را برای الحاق به پاکستان اعلام نمودند. در حقیقت ملی گرایان پشتون نه به هند و نه به پاکستان، تمایلی نداشتند. آن ها در مقابل مناطق پشتون نشین تحت حاکمیت پاکستان، به پشتونستان مستقل و جدا فکر می نمودند. در نهایت، پس از این که قوم گرایان پشتون، پاکستان را به رسمیت شناختند، برای خود یک حکومت خودمختار ایالتی در پاکستان فدرالی تشکیل دادند. از طرفی موارد ذکر شده، عوامل عمده ای بودند که بر روابط احزاب پشتون با حزب مسلم لیگ و دیگر احزاب کلان پاکستان تاثیر گذاشت. اگرچه بر اساس قانون اساسی 1973، به ولایات استقلال و حاکمیت فدارالی اعطا شده است، لیکن احزاب قوم گرا معتقدند که خودمختاری و استقلال ذکر شده در ایالت های آنان (بلوچستان و خیبرپختونخوا) وجود ندارد.
در زمینه سیاست خارجی، پاکستان همیشه بیم آن را داشته که تحت فشار احزاب ملی گرای افغان و سیاست های هند قرار گیرد. علاوه بر این، عدم به رسمیت شناختن خط سرحدی دیورند از جانب کابل و همچنین سیاست های افغانستان در حمایت از پشتونستان نیز موجب افزایش هراس پاکستان شده بود. در همین راستا کابل با حمایت از احزاب قومیت گرای پاکستان، مانند اعضای حزب ملی عوامی (NAP) و ساختن پناهگاه هایی برای ایشان، به تقویت آن ها اقدام نمود. در مقابل دولت پاکستان نیز به انجام اقداماتی مشابه در افغانستان اقدام نمود.
اولین فرصت برای اسلام آباد زمانی رخ داد که برخی از مسلمانان، در زمان ریاست جمهوری سردار محمد داود خان به پاکستان فرار نمودند. نصرا… بابر که در آن زمان مفتش کل قول‌اُردو سرحدی بود، با مولوی حبیب الرحمن یکی از دوازده موسس حزب نهضت اسلامی (جنبش اسلامی افغانستان)، ارتباط برقرار نمود. در آن دیدار، رحمن صحبت هایی درخصوص ایجاد یک جنبش مقاومت اسلامی و کمک های فعال نظامی پاکستان به آن، نمود. بابر نیز صحبت های وی را به ذوالفقار علی بوتو صداعظم وقت پاکستان منتقل نمود. بوتو نیز با با نشان دان چراغ سبز، موافقت خود را با سازماندهی و آموزش افغان ها بر اساس پلان بابر مبنی بر تشکیل گروه های پیاده نظام و آموزش جنگ های چریکی به افغان ها زیر نظر کماندوهای SSG پاکستان اعلام نمود.
این آغاز قمار پاکستان برای مقابله با ملی گرایان پشتون افغانستان بود. پس از آن حدود 300 الی 700 اسلام گرای افغان در خاک پاکستان آموزش دیده و برای عملیات 1354، به افغانستان بازگشتند. اما فاجعه ای برای اسلام گرایان به وقوع پیوست و بسیاری از رهبران ارشد آن از جمله حبیب الرحمن دستگیر و اعدام شدند.
پاکستان از اسلام گرایان افغان من‌حیث برگ برنده و ابزار چانه زنی استفاده نمود تا کابل را متقاععد نماید که از حمایت گروه های قوم گرا و جدایی طلب پشتون دست بر دارد. در همان زمان، پاکستان تلاش نمود برای تضعیف ملی گرایان افغان و پایان دادن به موضوع خط دیورند، اسلام گرایان افغان را به منابع بیشتری مجهز نماید.
در دوران جهاد در افغانستان، پاکستان به پناهجویان افغان پناه داده و با آموزش و تجهیز نظامی جهادگران، از آن ها در راستای اهداف ضد پشتون و ضد افغان خود بهره برداری نمود و به همین منظور از پان اسلامیسم افراطی در افغانستان، پشتیبانی می کرد. البته این نکته باید خاطرنشان گردد که احزاب سیاسی اسلامگرای افغان مانند نهضت اسلامی افغانستان، اگر چه تحت تاثیر و نفوذ اسلام گرایانی مانند جماعت اسلامی بودند، ولی هرگز ساخته دست سرویس استخباراتی پاکستان نبودند. این در حالی است که نقش حمایوی دولت و سرویس استخباراتی پاکستان در پشتیبانی از رشد و تکامل این جنبش ها، غیر قابل انکار می باشد.
البته تمام پناهجویانی که در دوران جهاد، به پاکستان سرازیر شدند، از شبه نظامیان تشکیل نشده بودند. برخی از آن ها، متفکران و ملی گرایانی بودند که به ظاهر شاه و سردار داود خان خدمت کرده بودند. به همین دلیل، بسیاری از آن شخصیت ها ترور شدند یا مجبور شدند که پاکستان را ترک نمایند. عزیز الفت متفکر و نویسنده افغان، بهاءالدین مجروح فیلسوف و وزیر پیشین، عبدالاحد کرزی پدر حامد کرزی و عضو پیشین ولسی جرگه افغانستان و تعدادی از اعضای پشتون – ملی گرای حزب ملت افغان در پاکستان ترور شدند و قاتلان آن ها هرگز پیدا نشدند. علاوه بر این، عبدالرحمن پژواک رییس پیشین مجمع عمومی سازمان ملل و بسیاری دیگر، برای ترک پاکستان از سوی دولت آن کشور و احزاب جهادی تحت فشار قرار گرفتند. این ترور و تبعید هایی که علیه افراد نخبه و با تجربه ملی گرا صورت گرفته بود، فضایی را به نفع مجاهدین تازه کار ایجاد نمود.
حامد کرزی رییس جمهور پیشین افغانستان و صبغت ا… مجاهدی که خود از مجاهدین بوده اند، بر این باورند که در دوران جهاد ، پاکستان برای مبارزه با ملی گرایان افغان و پشتون ها، از اسلام گرایان استفاده نموده است. کرزی در دیداری که در سال 2003 با رهرواباچر نماینده کانگرس امریکا داشت و بعدها جزئیات آن توسط ویکی لیکس افشا شد، می گوید: ملی گرایان پشتون غالبا سکولار بودند و پاکستان با ایجاد طالبان، به مبارزه با آن ها پرداخت. زمانی که پاکستان در پنجاه سال پیش ایجاد گردید، منطقه پشتون تبارها، با خطی سرحدی میان پاکستان و افغانستان تقسیم شد. پاکستان به دلیل ترس از جدایی، اقدام ترویج اسلام گرایی در مناطق پشتون نشین خود نمود و سپس به کشتن ملی گرایان پشتون روی آورد. هدف اصلی پاکستان این بود که افغانستان تحت سلطه اسلام رادیکال باشد و در این راه، کمک های معنوی عربستان و دالرهای شاهزاده گان سعودی بسیار اثر گذار بودند.
کرزی بر این باور است که پاکستان از ملی گرایی افغان ها در هراس می باشد و تلاش می نماید تا به وسیله این اقدامات، به ادعاهای افغانستان در خصوص مناطق پشتون نشین پایان دهد.
این نکته نیز جالب توجه می باشد که در دوران پس از جنگ سرد، پاکستان همواره از پشتون های افغانستان پشتیبانی نموده و در عین حال، شورش و جنگ طولانی در افغانستان را نتیجه از خود بیگانگی پشتون ها و نابرابری و اختلاف قدرت میان پشتون ها و تاجک ها در آن کشور می داند. واژه اشتراک پشتون ها نیز اصطلاحی است که به گروه های پشتون حامی پاکستان و پشتون های حامی طالبان اشاره می نماید و با پشتون های دیگر که پاکستان از آن ها در هراس می باشد تفاوت دارند.
در این میان برخی کارشناسان بر این باورند که استراتیژی پاکستان شکست خورده تلقی می گردد. زیرا آن دسته از اسلام گرایان که پاکستان آن ها را طرفدار خود می دانست، پس از بازگشت به افغانستان، سیاست هایی ضد پاکستانی در پیش گرفتند. اعضای پیشین طالبان که در حال حاضر در کابل زنده گی می نمایند، تمایلات ضد پاکستانی بسیار بیشتری از خود نشان می دهند که از این دست می توان به کتاب ملاعبدالسلام ضعیف اشاره نمود. نام این کتاب زنده گی من با طالبان می باشد. علاوه بر آن، تاثیرات پشتون والی نیز در طالبان مشاهده می شود. پشتون والی به قوانین نانوشته ای که در میان افراد پشتون در جریان است، اشاره می کند. من‌حیث مثال طالبان در زمان حکمرانی خود، علیرغم ارتباط خوبی که با اسلام آباد داشت، خط دیورند را به رسمیت نشناخت و پاکستان هرگز نتوانسته است که این همبستگی پنهانی میان اسلام گرایان ملی گرایان افغان را درک نماید.
حمایت از گروه های اسلام گرا دیگر مانند گذشته به ترس های پاکستان کمکی نمی نماید. جنرال محمدعلی درانی سفیر پیشین پاکستان در واشینگتن این افزایش ترس را اینگونه خلاصه می نماید: ما امیدواریم که طالبان و ملی گرایان پشتون، هرگز با یکدیگر ادغام نشوند.
این به معنی لزوم تلاش پاکستان برای جلوگیری از متحد شدن ملی گرایان پشتون و پان اسلامیست های پشتون در افغانستان می باشد. زیرا در صورت ایجاد تفکرات ضد پاکستانی در میان غالب احزاب پشتون، پاکستان برترین برگ برنده خود در مقابله با ملی گرایان افغانستان را از دست می دهد.
تهیه کننده: صدرا

بیشتر بخوانید  ادعای سرپرست وزارت صحت عامه درباره تداوی هزاران معتاد در سه سال گذشته
همرسانی کنید!