27 ثور 1394 - یادداشت
موضوع جنگ و صلح در افغانستان به چالشی جدی بدل شده است. در جنوب افغانستان زمزمه های صلح وجود دارد و در شمال آتش جنگ بر افروخته است. رییس جمهور افغانستان گفته است که جنگ در افغانستان جنگی است تحمیلی و ما در برابر جنگ تحمیلی جنگ خواهیم کرد و تسلیم نمی شویم بدون اینکه آرزوی مقدس صلح را فراموش کنیم. با این اوضاع چه چیزی اولویت دارد جنگ یا صلح؟ با چه کسانی می جنگیم و با چه کسانی باید صلح کنیم؟
جعفر مهدوی استاد دانشگاه در برنامه «به روایتی دیگر» گفت: افغانستان از لحاظ سیاسی و امنیتی در موقعیتی نیست که بتواند یک سیاست بسیار مدون، منظم و ثابت تابع سیاست ها و اولویت های خود را تعریف کند. ما نباید فراموش کنیم که مجموع این تحولات سیاسی در افغانستان به شدت متاثر از حضور تعدد بازیگران منطقه ای و جهانی است. افغانستان در حوزه اتصال سه حوزه بسیار استراتژیک جهانی است. خاورمیانه، شبه قاره هند و آسیای میانه. تمام بازیهایی که قدرت های منطقه ای و یا جهانی دراین سه حوزه کلان جغرافیایی، سیاسی، اقتصادی و امنیتی انجام می دهند تاثیر خودش را مستقیم بر اوضاع داخلی افغانستان می گذرد.
وی در خصوص دلیل مشخص نبودن پالسی حکومت در برابر دشمن اظهار کرد: موضوع دیگر وابستگی اقتصادی است. ما هنوز نتوانستیم به حدی از توسعه یافتگی اقتصادی دست پیدا کنیم که بتوانیم حوزه اقتصاد خود را متناسب با نیازها و فرصت هایی که موجود است تنظیم کنیم. اگر یک روز آن پولی که خارجی ها به نیروهای امنیتی می دهند قطع شود دیگر نمی توانیم ادامه دهیم. با مجموع این وضعیت و اینکه متاسفانه اتاق فرمان بسیاری از بازیگران عرصه سیاست داخلی افغانستان در بیرون از افغانستان حضور دارد، حکومت افغانستان نمی تواند یک پالسی یک دست داشته باشد.
مهدوی دادمه داد: اولویت ها در افغانستان به طور دایم در حال تغییر و نوسان است. سیاست خارجی کشورهای منطقه تغییر می کند، قضیه اوکراین پیش می آید، قضیه مذاکرات هسته ای ایران با آمریکا تغییر می کند. تمام این موضوعات تاثیر مستقیم خودش را بر افغانستان می گذارد. به این دلیل ما نمی توانیم تعریف غیر قابل تغییر و ثابت از دشمن ارایه کنیم و این موضوع تنها تقصیر حکومت نیست.
استاد دانشگاه معتقد است طالبان برخلاف عقیده برخی مهره های سوخته نیستند و تشریح کرد: طالبان مجموعه ای تک و واحد نیست. طالبان رهبری واحد ندارند. طالبان مجموعه ای نیستند که ما با رهبری آن صحبت کنیم. آنها به سه یا چهار دسته تقسیم شده اند. مافیای مواد مخدر، مافیای اقتصادی، ناراضیان حکومت و کسانی که از حکومت عقده مند هستند، بخشی متاثر از آی اس آی هستند، بخشی با خارجی ها در تقابل هستند. مجموعه ای بسیار گسترده هستند. حالا هم تفکر طالبان بسیار تغییر کرده است. در نشست قطر تمام آزادی های حقوق زنان و تعلیم آنها و …را که قبلاً مخالف آن بودند پذیرفته اند. دراین میان فراموش نکنیم که تعدادی از طالبان امروز بیرق داعش را بالا برده اند و تحت تاثیر پلان های آی اس آی قرار دارند. نگاه مهره سوخته به طالبان در سیاست های افغانستان پاک کردن صورت مساله است. ما زمانی می توانیم بحث مذاکره و صلح با طالبان را جدی بگیریم و دستاورد داشته باشیم که نگاهی دقیق داشته باشیم.
وی ادامه داد: طالبان مهره سوخته نیستند چرا که اگر بودند جود یا عدم وجودشان تاثیری نداشت. امروز طالبان به مرحله جنگ جبهه ای رسیدند، به عنوان یک جریان سیاسی تاثیرگذار و طرف معامله به رسمیت شناخته می شوند و به آنها دفتر داده می شود. در بسیاری از ولایات افغانستان بحث سقوط ولایات توسط آنها مطرح است. چگونه می توانند مهره سوخته باشند.
مهدوی در خصوص وجود داعش در افغانستان و مقدار نفوذ آنان می گوید: درمورد داعش می توانم بگویم که این گروه نمی تواند در افغانستان پایگاه ایجاد کند. افغانستان با عراق متفاوت است. اهل تسننی که در افغانستان وجود دارد با این گروه در عراق متفاوت است. همچنین شیعه ای که در افغانستان وجود دارد با شیعه ای که در عراق وجود دارد فرق می کند، جغرافیای افغانستان هم با جغرافیای عراق و سوریه فرق می کند. روسیه نیز تلاش می کند که مرزهای خود را در آسیای میانه تقویت کند و داعش نمی تواند به آنجا نفوذ کند. نتیجه این می شود که نیروهای امنیتی و ملت افغانستان درگیر می شود. ابتکار و توانمندی حکومت افغانستان این است که در برابر این پدیده شوم و خطرناک به گونه ای مدیریت کند که ملت افغانستان کمترین آسیب را ببیند.
وی در ارتباط با طالبان و نحوه برخود آنها با داعش گفت: طالبان امروز در نقطه مقابل داعش قرار گرفته اند. انها هم داعش را برای خود خطرناک می بینند. طالبانی که در قطر بوده اند تلاش خود را کرده اند که حکومت را متوجه این کنند که آنها زیر نفوذ آی اس آی پاکستان نیستند و افغانستان نباید تمام انرژی خود را برای صلح در سبد پاکستان و آی اس آی قرار دهد بلکه مجموعه طالبان را دقیق شناسایی کند. آن طالبانی که ظرفیت این را دارند که با ملت افغانستان یکجا شوند و با آنها همسو گردند بستر بازگشت شان به افغانستان آماده شود. این می تواند عرصه را برای دیگر تروریستانی که از اقصی نقاط منطقه جمع شده و به آسیای میانه می روند تنگ تر کند.