1 میزان 1394 - یادداشت
شاید همه طالبان احساس کنند که به نحوی در دست پاکستان و آی اس آی هستند اما امکان دارد شماری از افراد درون طالبان احساس کنند نیروی مستقلی هستند و خودشان تصمیم می گیرند و…
گفته می شود مذاکرات طالبان برای تعیین رهبرشان ناکام مانده است و به همین خاطر امکان دارد جنبش طالبان به دو بخش تقسیم شود. شماری از اعضای مجلس نمایندگان معتقدند حکومت باید از این فرصت استفاده نموده و گروهی از طالبان را در این فرصت به میز مذاکره بکشاند. انشعاب و دو دستگی طالبان ناشی از چیست؟ آیا این موضوع بر جنگ و صلح در افغانستان تاثیری دارد؟
رحمت الله بیژن پور کارشناس سیاسی دربرنامه «پس از خبر» گفت: پس از اعلام مرگ ملا محمد عمر که پس از دو سال دوره اختفا علنی شد، ملا منصور، کسی که رابطه های بسیار محکمی با آمریکایی ها و دستگاه های استخباراتی آمریکا داشته است از طرف پاکستان به عنوان یک بدیل برای ملا عمر معرفی شد. گویا پاکستان اختر منصور را به عنوان یک شخصیت بدیل برای ملاعمر تربیت کرده و حمایت نموده بود. آمریکا و کشورهای غربی هم به نحوی با این مساله رابطه داشتند اما جناحی از خارجی ها به طرز دیگری تعبیر می کردند و معتقد بودند که ملا منصور در حدی نیست که به عنوان رهبری طالبان قرار بگیرد.
وی ادامه داد: بعد از آن اختلافات چالش برانگیزی میان صفوف طالبان به وجود آمد. سرانجام ملامنصور توسط فشار و همکاری پاکستان و شماری از همکاری های بیرونی توانست که شماری از خانواده ها و شخصیت های مربوط به طالبان را قانع و یا مجاب کند که با وی بیعت کند.
بیژن پور در خصوص چگونگی دو دستگی های طالبان گفت: شاید همه طالبان احساس کنند که به نحوی در دست پاکستان و آی اس آی هستند اما امکان دارد شماری از افراد درون طالبان احساس کنند نیروی مستقلی هستند و خودشان تصمیم می گیرند و برای بسیاری از آنها این موضوع که کسانی از رهبران تحریک طالبان، با دستگاه های استخباراتی رابطه دارند اهمیت نداشته باشد. چون برای انجام تعهداتشان حق دارند از خیلی جاها کمک بگیرند.
وی ادامه داد: در کل، همین جریان بی اعتنایی، نقش ملی و به اصطلاح وطن خواهی در میان آنها را از بین برد و بعد وابستگی را شکل داد. از این طریق است که گویا رهبری های طالبان در اثر سیاست های کج دار و مریض، خود را آزاد قلمداد می کردند اما عمیقاً وابسته به استخبارات بودند. جریان استخبارات در تمام نقش ها و نقشه های طالبان نفوذ یافت. همه حرکات در داخل افغانستان و در ولایت های گوناگون افغانستان توسط استخبارات بیگانه نظارت می شد. بنابراین آن چیزی را که آنها می خواستند برای طالبان مشخص می کردند. شاید شماری از طالبان سعی می کردند مستقل عمل کنند. ملا دادالله کسی بود که در آغاز ادعا می شد مستقل است و همین مسایل باعث اختلافاتی درون آنها شد.
این کارشناس سیاسی معتقد است جنگ و مسیر طالبان را آمریکا و سپس پاکستان مشخص می کند و افزود: جنگ در افغانستان بی رابطه با آمریکا نیست. سازمان ها و گروه های سیاسی که در افغانستان، پس از مجاهدین به وجود آمدند و حتی مجاهدین نیز، حاصل تلاشی بود که آمریکایی ها در منطقه بر ضد روس ها انجام دادند. هنوز جنگ علیه روسیه ادامه دارد. هنوز بحران خلق این بازی ها و ترفند ها در استخبارات بین المللی وجود دارد. پاکستان تنها کشوری است که از اراده و خواسته های آمریکایی ها در منطقه استفاده بسیاری می کند. بنابراین افغانستان تاوان می دهد، پاکستان منفعت می برد و غرب به اهداف خود در این بازی نزدیک می شود.
وی در پاسخ اینکه چرا حکومت و مردم افغانستان به این بازی ها تن می دهند گفت: وقتی مشکلات در جامعه وجود دارد، کار و شغل نیست، بحران امنیت و اقتصاد وجود دارد، نظم به هم خورده است، درآمد و تجارت نیست، مردم به فرمان چه کسی می توانند باشند و این روند را تغییر دهند؟ دولت نیز درمانده تر از مردم است. دولت در حال حاضر نه اقتدار و صلاحیت دارد که طالبان را یکشبه نابود کند و نه قادر است که از آمریکا بخواهد به وعده های خود جامعه عمل بپوشد و امنیت را بازگرداند. متاسفانه افغانستان نه تنها امروز بلکه سالهای دیگری نیز با این مساله گلاویز خواهد بود.
بیژن پور آمریکا و پاکستان را در تحول های اخیرافغانستان و ناامنی های کشور همدست می داند و می گوید: جدیداً آمریکا گفته است که اگر پاکستان در رابطه با سرکوب و قلع و قمع طالبان درست عمل نکند ما کمک های خود را از این کشور قطع می کنیم. این مساله و این گفته فقط به خاطر حریفان و در حد حرف است. چرا که پاکستان در رابطه بسیار تنگاتنگ با آمریکایی ها در رابطه با طالبان عمل می کند و برای آمریکا کاملاً معلوم است که پاکستان چه اهدافی برای طالبان در پیش رو دارد و چه برنامه هایی دارد.
وی در خصوص مثبت یا منفی بودن تلاش های صلح حکومت گفت: نفس تلاش برای صلح مساله خوبی است. ممکن است شماری از افراد درون طالبان روند استخباراتی نداشته باشند و بسیاری از آنها با دولت کنونی موافقت نداشته باشند اما برای افغانستان دلسوزی داشته باشند. از این مساله می شود استفاده های خوبی به نفع صلح انجام داد.