11 حوت 1393 - یادداشت

سناریوهای متصور برای صلح

سناریوهای متصور برای صلح

صلح افغانستان وارد مرحله خاصی شده است. بازیگران قدیم و جدید برای صلح آمادگی می گیرند. چین کشوری است که تازه وارد عرصه های صلح افغانستان شده است، گفتگوهایی با رهبران حکومت افغانستان پاکستان و گروه طالبان را داشته است. اقدام چین تازه است این کشور بعنوان یک بازیگر هم و تاحدی قابل اعتماد برای گفتگوهای صلح افغانستان ظاهر شده است.

 

رییس جمهور غنی با مسوولان احزاب سیاسی و نهادهای مدنی و رهبران جهادی، چین را بعنوان کشور میزان برای گفتگوهای صلح افغانستان طرح کرد. در نشستی که با مسوولان احزاب در هفته گذشته داشت و در این نشست رییس جمهور در مورد محل مذاکرات از میان چهار کشور، پاکستان، امارات متحده، افغانستان، چین را نیز بعنوان محل گفتگوهای صلح یاد آور شد. رییس جمهور می خواست نظر احزاب را در مورد محل مذاکرات بداند و گفت که چین یکی از کشورهای است که گفتگو می تواند درآنجا برگزار شود. ایشان از احزاب سیاسی خواست که در این مورد دیدگاه شان را به ریاست جمهوری ارایه نمایند. رییس جمهور با احزاب سیاسی، نهادهای مدنی رهبران جهادی و… در مورد مکان مذاکرات، محتوای گفتگوها، و تغییرات در شورای عالی صلح ترکیب هیات صلح و راه حل برای افغانستان، تا بحال رایزنی هایی داشته است. گفتگوی طالبان در چین، مذاکرت افغانستان با مقام های پاکستانی و… ازجمله سوالاتی است که طلوع نیوز، میترا و تلویزیون آرزو مطرح و درباره آن بحث شده است که در این نوشته آمده است.

 

موضوعات صلح درچه مرحله ای قرار گرفته است؟ گفتگوها و رایزنی هایی که در کابل، قطر، پکن و.. صورت گرفته است به کجا رسیده است؟ اصولا امیدواری برای صلح وجود دارد؟ بحث صلح به نظر من درمرحله رایزنی به مرحله خوبی رسیده است. گفتگوهای که اخیرا راحیل شریف در کابل داشت، مثبت و سازنده گفته شده است. آقای راحیل شریف رییس ستاد مشترک پاکستان اعلام داشت که دشمنان پاکستان، دشمنان مردم افغانستان هستند. ایشان در پایان مذاکرات خود به این نکته تاکید کرد که کابل و اسلام آباد تصمیم گرفته اند که برای صلح کار مشترک داشته باشند هردو کشور مصمم هستند که با تروریزم مبارزه نمایند. وی گفت دشمنان پاکستان همان دشمنان مردم افغانستان می باشند. آقای شریف در مورد مذاکره گفته است که ما به طالبان گفته ایم که با حکومت افغانستان وارد گفتگو شود و اگر این کار را قبول ندارند، پس لطفا خاک پاکستان را ترک نمایند. در آخرین اعلامیه منسوب به طالبان برای اولین بار به مساله صلح اشاره شده و این گروه از جریان صلح پشتیبانی کرده است.

 

آقای عابدی سخنگوی جدید رییس جمهور نیز تاکید داشت که پاکستان تا حالا اقداماتی بسیار خوبی داشته است. وی توضیح نداد که چه اقدام های عملی را پاکستان تا بحال درباره صلح داشته است. ولی می توان گفت مبارزه جدی و عملیات گسترده نظامی پاکستان در وزیرستان شمالی و برچیدن پایگاه های گروهای حقانی و القاعده و … را نشانه خوبی از مبارزه با تروریزم دانیست. نکته دیگری که پاکستان روی آن اعلام آمادگی کرد کشاندن طالبان به پای میزمذاکره است.

 

کاری که تاکنون هرگز اتفاق نیافته بود اما آقای راحیل به مقام های افغانستان درکابل گفت: ما ازطالبان خواسته ایم که با حکومت افغانستان مذاکره نمایند. قراین نشان می دهد که مذاکرات صلح به زودی یعنی در ماه مارچ تا سه هفته دیگر آغاز می شود. بنابراین می توان گفت که کار صلح به مرحله های خوبی رسیده است و این همه گفتگوهای که واقعا سازنده است صورت گرفته است این البته تمام کار نیست تا هنوز مذاکرات شروع نشده منتظر می مانیم که سه هفته بعد از امروز چه پیش خواهد آمد؟

 

شما پرسیده اید و همین گونه دوستان دیگر از رسانه ها از من پرسیده اند که طالبان چند مرحله به چین رفته و با مقام های آن کشور گفتگوهایی در مورد صلح داشته اند، پرسش این است که محتوای این مذاکرات چه بوده و طالبان از چینایی ها چه خواسته هایی داشته و همین گونه چین روی چه موضوعاتی تاکید داشته است. اینکه طالبان به چین رفته و با مقام های این کشور گفتگوهای داشته است این حرف درست است زیرا همه رسانه ها و تحلیلگران روی آن تاکید داشته اند اما اینکه واقعا چه موضوعاتی در گفتگوها طرح شده، جزییات بشتری داده نشده اما دیپلومات ها و مقام هایی که نمی خواهند نامی از آنها گرفته شود، گفته اند که مقام های چین از طالبان چند خواست را داشته یکی اینکه هیچ راهی جز گفتگو با حکومت افغانستان را ندارد طالبان باید با حکومت کابل وارد گفتگو شود و اختلافات و جنگ راه حل نظامی ندارد و باید مسایل ازطریق گفتگو حل شود. تاکید بیش ازحد چین روی صلح برمی گردد به مسایل امینی و تجاری آن کشور، با صلح و ثبات درافغانستان تهدیدات امنیتی چین به حداقل می رسد.

 

اخیرا گفته شده که عناصر تروریستی وابسته به ایلگورها از ایالت سانکیان تحویل مقام های چین شده است.

 

البته این مساله بعد از جنگ های خونین در وزیرستان شمالی پیش آمده زیرا لانه های القاعده و طالبان و گروه حقانی در این منطقه درهم کوبیده شده و گروهای زیادی ازآنها وارد افغانستان شده اند و این مساله آسیب پذیری های زیادی برای تروریست ها ایجاد کرده البته شکی نیست که برای افغانستان حضور گسترده آنها نیز مشکلات شدید امنیتی را بوجود آورده است ولی فکر می کنم اینکه آنها از محل و لانه های امن شان در وزیرستان شمالی رانده شده و حالا قادرنیستد که برای ترور و جنایت شان برنامه ریزی نمایند، به مراتب بهتر است.

 

در حال حاضرقدرت تصمیم گیری با خیال راحت از آنها به خاطر جنگ و حملات به مواضع شان گرفته شده است. افغانستان هم این توانایی را دارد که با تروریست های آواره، مقابله نماید. در میان این آوارگان تعداد زیادی از چچین، عرب، ازبک، و ایلگوری حضور دارند. داعش اخیرا با استفاده از همین وضعیت کارهای شان را درافغانستان آغاز کرده است.

 

همان گونه که اشاره کردم صلح برای امنیت چین مهم است و همین گونه دیپلومات ها می گویند: صلح برای تجارت و اقتصاد چین یک امر حیاتی است. یک دیپلومات خارجی که دریک سمینار در هوتل کابل استار شرکت کرده بود به من گفت: چینی ها در ولایت لوگر به طالبان داد ستد دارد تا محموله های معدنی شان را به صورت مصون منتقل نمایند. اگر این حرف درست باشد طبعا در مذاکرات چین نیز از طالبان خواسته شده است که امنیت کالای مربوط به چین از تعرض طالبان مصون بماند این موضوع را آگاهان سیاسی در مورد گفتگوهای بجین طرح کرده اند. گذشته از مسایل امنیتی برای چین و مساله ایلگورها، و موضوع مصونیت کالاهای معدنی چین و گزینه صلح بجای جنگ که روی میزگفتگوهای چین گذاشته شده، طبعا موضوعاتی دیگری نیز طرح شده است.

 

آنچه شما گفتید خواست مذاکره کنندگان بوده است این منطقی به نظر می رسد که چینی ها روی صلح، امنیت و مصونیت مواد معدنی شان تاکید کرده باشد که درصدر همه مسایل همان مساله صلح با حکومت افغانستان است. پرسش دیگر این است که طالبان چه خواسته های روی میزگذاشته و از مقام های چین درمورد صلح چه طلب هایی را طرح کرده است؟

 

در پاسخ به این سوال باید گفت: البته همان گونه که اشاره کردم جزییات گفتگوها بیرون داده نشده و کسی به صورت قطع چیزی نگفته است ولی خوب حدس گمان های و جود دارد که طالبان با چینی ها رابطه خوبی دارد و فکر می کنم چین نسبت به هرکشوری دیگری مورد اعتماد شان باشد. این مساله را به این دلیل می گویم که این مساله را با عبدالحکیم مجاهد عضو شورای عالی صلح درمیان گذاشتم ایشان زمانی سخنگوی طالبان بود و بدرستی از جریانات مرتبط به گفتگوها مطلع است وی گفت: درباره صلح چینی ها می توانند نقش مهمی داشته باشند طالبان به آنها خوش بین می باشند. بنابراین می توان گفت که طالبان حرف های ناگفته شان را با چینی ها در میان می گذارد زیرا که با آنها اعتماد دارد اگر سخن آن دیپلومات درست باشد در نقل و انتقال مواد معدنی لوگر، همکاری ها و معامله باطالبان جریان دارد طالبان مصونیت مواد را در ازای کمک های مالی تامین می کند تا کنون کسی نشده که کالای چین از سوی طالبان مورد حمله قرارگرفته باشد.

 

برخی گمانه زنی ها هم این است که طالبان گفته اند گروهایی از نوع داعش با ایشان جنگ دارد و برای نابودی طالبان ساخته شده است و این گروها هرگز روی به صلح نمی آورد و قصه آنها تنها با جنگ قابل حل است بنابراین کشورها به طالبان کمک تسلیحاتی نمایند تا با این گروه “داعش” مقابله شود و این کار تنها از عهده طالبان ساخته است. البته این حرف شاید تا حدی قابل قبول باشد زیرا داعش برای نابودی شان درافغانستان اعلام موجودیت کرده و شکی نیست که با طالبان درخیلی جاها درگیرخواهد شد و جنگ اسلحه لازم دارد بنابراین امکان دارد که طالبان تقاضای کمک تسلیحاتی را طرح نمایند.

 

موضوع دیگری که برای طالبان خیلی اهمیت دارد مساله برداشته شدن تحریم ها علیه طالبان هست. طالبان در لیست سیاه قرار گرفت و حتی زمانی آمریکا برای کشتن ملاعمر، ده میلیون دالرجایزه تعیین کرد اما حالا بکلی زمان عوض شده آمریکایی ها اخیرا اعلام داشته اند که دیگر چنین برنامه ای ندارند و رهبران طالبان را تحت تعقیب قرار نمی دهند. تغییرموضع یک صد هشتاد درجه باید نشانه و دال خیلی ازمسایل پشت پرده باشد. آمریکا ازخیلی وقت اعلام کرده بود که طالبان الزاما دشمن آمریکا نیست این حرف معاون رییس جمهور آمریکا است و حالا هم جوایز را برداشته است. آگاهان می گویند: طالبان در مذاکرات شان روی خواست شان تاکید داشته که از لیست سیاه برداشته شود. خوب البته اگرواقعا اعلامیه که چند روز پیش به نام طالبان پخش شد و در این بیانیه گفته شده که از صلح حمایت می کند خوب اگرطالبان صلح را قبول نماید طبیعی است که باید خیلی از موضوعات برطرف شود.

 

طالبان در لیست سیاه و تحریم شده نمی توانند، وارد گفتگو شوند. باید بگویم در حال حاضر همکاری با طالبان خیلی زیاد است. زندانیان شان از گوانتوناما رها شدند. دیگر برای دستگیری ملاعمر و رهبران طالبان جایزه ای درکار نیست بنابراین طبیعی است که طالبان در چین اشاره به مشکلات باقی مانده داشته باشد.

 

اگر خواسته های طرفین در میز گفتگوها موضوعات چون، صلح، امنیت و انتقال مصون کالاها و از سوی طالبان هم برطرف شدن از لیست سیاه، کمک های تسلیحاتی با داعش و.. باشد در این صورت می توان گفت فضای مناسبی برای گفتگوها آغاز شده است و در سه هفته آینده که قرار است گفتگوها شروع شود. این پرسش مطرح می شود که اولویت های افغانستان در مذاکرات چست؟ رییس جمهور غنی این مساله را در مشورت های خود با رهبران جهادی، مسولان احزاب، جامعه مدنی و… طرح کرد. طبعا حکومت وحدت ملی باید یک جمع بندی کامل را در مورد دیدگاه های مردم در مورد صلح داشته باشد و اولویت های گفتگوی صلح را مشخص نماید.

 

فکرمی کنم در این مورد رایزنی ها و مشوره ها صورت گرفته و مذاکرات صلح به گونه ای باشد که نظام سیاسی ارزش های مندرج در قانون اساسی حقوق زنان، آزادی مطبوعات و… محفوظ بماند. رییس اجرایی حکومت وحدت ملی دو روز پیش به رسانه ها اعلام کرد و به مردم اطمینان داد که صلح به معنی قربانی و معامله نظام سیاسی و ارزشها نیست. صلح به صورت شفاف عادلانه و با عزت به پیش برده می شود و هیچ امری مخفی در گفتگوهای صلح وجود ندارد.

 

تا بحال روی موضوع مذاکره با طالبان تاکید شده و پرسش مهم این است که طرف مذاکرات صلح افغانستان کیست و با چه نوع از طالبان گفتگو صورت می گیرد؟ نکته دیگر هم این است که حزب اسلامی حکمتیار دراین گفتگوها شامل می شود و یا نه که باید گفت: این پرسش خیلی مهم است چه نوع طالب در گفتگوهای صلح شریک می شود و آیا ازحزب اسلامی در این گفتگو صحبتی به میان آمده و یانه البته باید بگویم که طالبان و گفتگو با طالبان تنها صورت ملی و بومی ندارد دراین مذاکرات جامعه جهانی کشورهای منطقه دخیل است بدون رایزنی و مشوره آنها ما به صلح نمی رسیم. بنابراین می توانم بگویم که در این مذاکرات شبکه حقانی شامل نیست زیرا این گروه ازنظر آمریکا متحد و شریک القاعده است و آمریکا هرگز اجازه نمی دهد که با القاعده و شرکا آن گفتگو صورت بگیرد. وقتی گروه حقانی منها شود دراین صورت طرف ها تاحدی روشن می شود. شورای کویته، شورای پیشاور و شورای کراچی طرف گفتگوهای صلح خواهد بود. کسی درمورد دو شورای پیشاور و کراچی چیزی نمی داند ولی شورای کویته به رهبری ملاعمر خیلی معروف است.

 

وقتی بحث صلح مطرح می شود بدون تردید شورای کویته طرف محوری مذاکرات خواهد بود اما درمورد حزب اسلامی حکمتیار باید بگویم که این مساله از دیرزمانی طرح شده است. در زمان حکومت رییس جمهورکرزی حزب اسلامی حکمتیار چندین هیات را به افغانستان فرستاد و گفتگوهای زیادی با حکومت و دیگر طرف ها صورت گرفت. حالا هم گفته شده است که از سوی مهندس صاحب حکمتیار افرادی به کابل آمده و نقطه نظرات ایشان را درباره صلح با خود آورده است. در گذشته طرحی شانزده فقره ای داشت که ما آن را دیدیم ولی حالا زمان تغییر کرده است و طبعا موضع گیری ها و دیدگاه ها تغییر کرده است. فکر می کنم حرف تازه ای از سوی حزب اسلامی به رهبر حکمتیار در میان گذاشته نشده و نوشته های که منسوب به ایشان به زمان گذشته برمی گردد.

 

به هر صورت شمولیت حزب اسلامی حکمتیار در ماجرای صلح و مشارکت شان به دور از فزون خواهی های نامعقول، امر مثبت و خوب است زیرا هدف خاتمه جنگ درافغانستان می باشد بنابراین باید همه طرف های تاثیرگذار در گفتگوهای صلح دخیل باشد.

 

البته اصل عدالت و انصاف ایجاب می کند هرکسی در مذاکرات صلح جایگاه منطقی خود را داشته باشد. صلح امتیازی برای کسی نیست صلح هدیه و امتیازی برای ملت افغانستان هست. بنابراین دراین گفتگو ها ما باید به مردم خود اطمینان خاطر ایجاد نماییم. حالا در این مذاکرات به که چه مقدار می رسد زیاد مطرح نیست.

 

نظام سیاسی افغانستان نظام خوبی است. در دموکراسی نظام همه با اراده و رای مردم می توانند به همه چیز برسند. گروها در انتخابات شرکت نمایند با رای مردم وکیل و رییس جمهور کشور شوند. میزان رای مردم است. ما اگر به مردم خوبی نماییم مردم افغانستان قدر شناس است و قطعا به ما خوبی خواهند کرد و کسی را به زمین نمی گذارد. سناریوهای زیادی برای گفتگو و منافع بسیاری برای کشورها مطرح می شود ولی مهم همان سناریوی ملی و خواست مردم است حکومت و مخالفان اگر به خواست مردم شان احترام بگذارد مردم هم آنها را عزیز و سربلند حفظ خواهند کرد.

 

محمد ناطقی

همرسانی کنید!