24 جوزا 1394 - یادداشت
از ابتدای تشکیل حکومت وحدت ملی دولت دچار مشکلات فراوانی بوده است از اختلافات درونی حکومت گرفته تا ناامنی ها و روابط دولت با دیگر کشورها به خصوص کشورهای همسایه. بحث های زیادی بر سر روابط حکومت با پاکستان وجود دارد. از طرفی نظرها برای این کار و برای آوردن صلح مثبت است و از جانبی این کار را عملی شتاب زده می دانند و معتقدند که پاکستان کشوری نیست که ما بتوانیم با آن روابط حسنه و صلح آمیز برقرار کنیم. چرا روابط با پاکستان اینگونه مشکل زا و پیچیده شده است؟ راه حل بیرون آمدن از این پیچیدگی چیست؟
داکترسردار محمد رحیمی استاد دانشگاه در برنامه «تحول» گفت: ساختار افغانستان از ابتدا به گونه ای شکل گرفت که ناامنی ها در اینجا به نفع دیگر کشورها تعریف شده است. به طور مثال ایران و پاکستان که همسایه های ما هستند امنیت خود را در ناامنی افغانستان تعریف می کنند. یعنی ساختار منطقه ای به گونه ای ایجاب می کند که اگر ما حتی با پاکستان کاری هم نداشته باشیم و همه مسایل و مشکلات خود را با آن کشور حل کنیم باز هم ممکن است که معروض به مداخله باشیم.
وی در خصوص انتقادها بر رییس جمهور که چرا شتاب زده در روابط با پاکستان عمل کرده اظهار کرد: شاید عمل رییس جمهور در ارتباط با پاکستان بسیار شتاب زده نبوده است بلکه این مشکلات ما با پاکستان است که به آسانی قابل حل نخواهد بود. به نوعی روابط ما با پاکستان حل نشدنی است.
رحیمی در ارتباط با سیاست های پاکستان در قبال افغانستان گفت: سیاستمداران پاکستانی نشان داده اند که بسیار قوی تر و غنی تر از سیاستمداران ما عمل می کنند. این خود یک موضوع بسیارمهم است که باعث شده، همیشه در مواقعی که بحث منافع افغانستان و تعامل آن با جامعه جهانی بوده، پاکستانی ها تلاش کرده اند که دست پیش را بگیرند و یا به نحوی موضوع افغانستان را از قالب منافع ملی پاکستان بگذرانند. آغاز آن هم از زمان جهاد افغانستان شروع شده بود. آنها از شرایط افغانستان استفاده کردند و نگاه جامعه جهانی را به سوی خود جلب کردند تا بدین ترتیب غرب از نگاه پاکستان به افغانستان بنگرد.
وی در خصوص راهکارهایی که برای حل معضل ها در افغانستان از بین رفته گفت: بعضی مواقع ما راه میانبری نداریم مجبوریم که برخی راه ها را تجربه کنیم و با آزمون و خطا به پیش برویم. در چهارده سال گذشته فرصت های خوبی برای نخبگان سیاسی افغانستان بود که بتوانند با حمایت بیرونی که وجود داشت در داخل افغانستان ظرفیت سازی کنند. جامعه جهانی هم برنامه هایی را برای ظرفیت سازی داشت اما نوع نگاه غیر مدرن و سنتی که حکومت داشت باعث شد که ما نتوانیم برای مدیریت منابع ظرفیت سازی کنیم.
استاد دانشگاه زمینه هایی را که باعث این شرایط در افغانستان شده چنین بیان کرد: نوع نگاه حکومت باعث شد که ما وابسته نگاه داشته شویم و این وابستگی زمینه را برای پاکستان فراهم کرد که هرچه بیشتر در افغانستان مداخله کند. برای حل معضل پاکستان در گام نخست، در افغانستان باید یک اعتماد اجتماعی به وجود آید اما متاسفانه حکومت هنوز نتوانسته است این اعتماد اجتماعی را در بین گروههای مختلف به وجود آورد رقابت های سردی بین این گروهها وجود دارد که حتی به این رقابت ها دامن زده شده است.
وی در خصوص راه حل بیرون آمدن از شرایط دشوار با همسایگان گفت: این یکی از بدبختی های افغانستان است که در یک شرایط دشوار منطقه ای و با همسایگان بد قرار گرفته است. در تعامل با این همسایگان بد، ما باید ظرفیت خود را بالا بریم. مجبور هستیم که ساختارهای امنیتی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی خود را به حدی بالا بریم که کشورهای همسایه مجبور شوند که با افغانستان وارد یک تعامل دو جانبه شوند. اگر این ساختارها را نتوانیم تقویت کنیم کماکان درگیر مناقشه و منازعه با پاکستان و ایران خواهیم بود. در این میان هر چند ما یک جانبه ندای صلح سر دهیم هیچ فایده ای نخواهد داشت.
سردار رحیمی ادامه داد: ساختار دولت در افغانستان از لحاظ مفهومی به خوبی درک نمی شود. یعنی نخبگان سیاسی ما هنوز برای فهم پدیده دولت مشکل دارند. دولت به عنوان پدیده ای است که در هر کشور وظیفه تامین امنیت و اقتصاد کشور را به عهده دارد و با مجموعه ای از مکانیزم ها و ساختارها شناخته می شود. این مکانیزم ها و ساختارها نحوه اجرای پروژه را مشخص می کند. ولی متاسفانه ما به عنوان نخبگان سیاسی فهم خود را بر دولت سوار می کنیم تااینکه فهم خود را از دولت بگیریم. این باعث می شود که دولت دچار ناکارآمدی شود و آن وظیفه و مسوولیت هایی که دولت باید ایفا کند و به پیش رود، انجام نشود.
وی در خصوص راهکار حل مشکلات در دولت در رابطه با همسایگان گفت: این نیازمند یک گردش نسلی است به طوریکه، کسانی در راس حکومت باشند که فهم درستی از دولت داشته باشند و کارکردهای دولت را به رسمیت بشناسند نه اینکه فهم خود را بر دولت بار کنند. همچنان آگاهی های ما در سطح دولت زیاد به نظر می رسد اما عمقی نیست به همین دلیل جامعه سیاسی ما هنوز به میزان لازم نتوانسته است که حقوق خود را بشناسد و رابطه خود را با دولت بر اساس مکانیزمی که دولت و اتباع دارد برقرار کند. تا ما نتوانیم که این تحولات را به وجود بیاوریم شکاف بین تیوری و عمل وجود خواهد داشت و باعث می شود که ما عملاً در اجراییات مشکل داشته باشیم.