28 ثور 1394 - یادداشت

چرا حکومت مجاهدین موفق نشد؟

چرا حکومت مجاهدین موفق نشد؟

روس ها در همان ابتدا سعی کردند که جهاد مردم افغانستان را سرکوب کنند اما ایمان، اراده و عقیده مردم قوی تر بود. تاریخ افغانستان در طول سالهای مختلف با فراز و نشیب های متعددی روبرو بوده است. موقعیت جغرافیای خوب آن موجب شده است که مردم آن در شرایط بد و بی ثباتی قرار بگیرند. جنگ های خونین افغانستان بعد از تجاوز شوروی تا به حال ادامه دارد و همچنان گروه های مختلف جان هموطنان ما را می گیرد.

 

مسعود خلیلی سفیر پیشین افغانستان در اسپانیا در برنامه ای رسانه ای گفت: حزب کمونیست افغانستان هنوز به آن درجه نرسیده بود که بتواند در پارلمان افغانستان به صورت دموکراتیک و بر اساس دموکراسی بیاید و حزب خلق و پرچم و دیگر احزاب جناحی چپی در افغانستان در ذهنیت مردم حاکم باشد و هنوز نتوانسته بود همان جغرافیای فرهنگی افغانستان را تحت تاثیر خود بیاورد.

 

وی در خصوص چگونگی ایجاد دولت کمونیستی در افغانستان گفت: تصمیم حکومت جمهوری در افغانستان یک عده را تحریک کرد و در اینجا کمونیست ها بودند که از همه بیشتر متحد شدند اما در اقلیت قرار داشتند. در عوض بهتر از دیگران عمل می کردند. داوود خان در آن زمان تصمیم گرفت که رابطه افغانستان را با کشورهای دیگر خوب بسازد. سفرهایی به پاکستان و آمریکا و روسیه کرد و پریشانی هایی در منطقه به وجود آمد. داوود خان در اینجا درک کرد که موقعیتش در خطر است. در این زمان کمونیست ها در افغانستان در حال پیشرفت بودند. داوود خان می خواست آمریکا و روسیه در افغانستان نقش سازنده داشته باشند. بعد از مدتی کمونیست ها به قدرت رسیدند و دولت شاهی به اتمام رسید. دولت داوود خان پایان یافت و حکومت کمونیستی به میان آمد.

ملت افغانستان از اینکه کمونیست ها در کشور قدرت را به دست گرفتند متعجب شده و به خود تکانی دادند.

 

خلیلی ادامه داد: شوروی هم از اینکه کمونیست ها بر قدرت آمده اند آن هم در افغانستان، متعجب شدند، دوازده نفر از اتحاد شوروی سابق با عجله جلسه ای ترتیب دادند و تصمیم گرفتنند که این بسیار بی وقت است که یک حزب کمونیست، کودتایی چنینی در کشوری مثل افغانستان کرده اند. در این جا شوروی تصمیم گرفت که این حکومت را در اختیار خود بگیرد.

 

وی جنب و جوش خود به خودی مردم را در آن زمان ستوده و اظهار کرد: در این زمان موج مردم خود به خود ایجاد شدند و در هر مسجد ملاها به مردم گفتند که کمونیست ها آمدند. مردم متوجه شدند که آنها ابزار روس ها هستند. افغانستان کشوری بوده است که برای بقای خود جنگ می کند و تاریخ نیزاین را نشان داده است. پیش از اینکه نیروهای روس به افغانستان بیاید مردم به طور خودجوش به جنب و جوش افتاده بودند. در اینجا بود که قطب دیگر جهان یعنی انگلیس، آمریکا، فرانسه و دیگر کشورها به کار افتادند.

 

خلیلی افزود: به این ترتیب دو قطب در جهان مقابل هم ایستادند. دیگر کشورها به افغانستان گفتند که اگر مردم افغانستان آمده باشند ما کمک می کنیم. نه شوروی و نه دیگر کشورها اصلاً فکر نمی کردند که مردم اینگونه در برابر نیروهای شوروی مقاومت کنند.

 

وی فتوای رهبران جهادی را در آن زمان نیرویی مضاعف برای مردم برشمرد و گفت: روس ها در همان ابتدا سعی کردند که جهاد مردم افغانستان را سرکوب کنند اما ایمان،اراده و عقیده مردم قوی تر بود. فرماندهان جهادی نه تنها در محله های افغانستان بلکه در پشاور نیز اعلام جهاد کرده و فتوا دادند. دوره ای که روس ها آمدند تا اینکه داکتر نجیب سقوط کرد، دوره ای بسیار طولانی و سخت برای مردم افغانستان بود. هیچ کس باور نمی کرد که ما بتوانیم حکومت روس ها را که کمونیستی بود ما شکست دهیم.

 

سفیر افغانستان در اسپانیا علت شکست مجاهدین و آغاز جنگ بعد از آن را این گونه شرح داد: بعد از شکست کمونیست ها و بیرون شدن روس ها، ما مجاهدین تصمیم گرفتیم که به کابل برویم و حکومت مجاهدین را تشکیل دهیم. وقتی به کابل رسیدیم، دوستان مجاهد ما، ما راتنها گذاشتند. گرچه همه با هم از صفر به پیروزی رسیده بودیم. همه باهم مبارزه کرده بودیم و در برابر آن همه تجهیزات روس مقاومت کرده بودیم. این واقعاً دردناک بود که در جشن این آزادی دوستان ما نبودند.

 

وی در ارتباط با آغاز جنگ بعد از حکومت مجاهدین گفت: در این زمان ها بود که ما صدای راکت ها را بالای سرمان شنیدیم. در اینجا بود که گفتم: ملت شریف ما جنگ را برد اما در حال باختن صلح هستیم. خدایا صلح را از ما نگیر جنگ را برای آن کردم که از آن نفرت داشتم اما چرا صلح را از دست دادیم. در آن زمان در جنگی قوی قرار گرفتیم که آی اس آی پاکستان به شدت آن را کمک می کرد. چرا که پاکستان به آن شرط به افغانستان کمک کرده بود که بعد از شکست شوروی حکومتی دست نشانده در افغانستان داشته باشد که اینطور نشد.

 

خلیلی کشورهای همسایه را دخیل در این جنگ تحمیلی عنوان کرد و افزود: وقتی کار حکومتی ما شروع شد، بسیاری از کشورها که دوست ما بودند، ایران، پاکستان و ازبکستان شروع به دشمنی کرده و برای بی ثباتی افغانستان کمک کردند و ما در یک جنگ تحمیلی قرار گرفتیم. در آن زمان من به عنوان نماینده خاص سیاسی به پاکستان رفتم و درخواست صلح کردم اما این جریان موفقیت آمیز نبود.

 

وی در خصوص برنامه های مجاهدین برای حکومت گفت: در آن زمان و در حکومت مجاهدین دور اندیشی و برنامه ریزی خاصی برای اداره حکومت نداشتیم اگر آن دوراندیشی وجود داشت ما صلح را نمی باختیم. تصور ما از حکومت پارلمانی به صورت غربی آن نبود. آن زمان ما این مجلس را به صورت جرگه های محلی داشتیم. در این زمان ها بود که مشکلات قومی در بین مردم مشاهده شد. در پارلمان های قبلی می دیدیم که اگر فردی از یک قوم کاندید می شد، قوم مربوط به همان فرد، رای می داد. ما فکر کردیم که در این حالت جنگ اگر سیستم پارلمانی بیاید، تمام مشکلات قومی ما را حل نمی کند، بلکه آن را کم می کند. حتی فکر کردیم که حکومت شاهی را دوباره روی کار بیاوریم، پادشاه در راس کار باشد و ما رییس حکومت خود را بر اساس انتخابات انتخابات بیاوریم تا اگر یک اقلیت کوچک هم که در گوشه ای از افغانستان است در حکومت شریک باشد و امید داشته باشد که اگر لایق باشد امکان دارد چهل سال دیگر صدراعظم شود. حکومت ریاست جمهوری در شرایطی مانند افغانستان بسیار سخت بود برای همین موافقت کمی با آن وجود داشت.

 

خلیلی ادامه داد: اینگونه شد که ما به آن مسایل نرسیدیم و آنقدر به جنگ گرفتار شدیم که فرصت سرخاراندن نداشتیم چه برسد به اینکه بدانیم چه نوع حکومتی را بیاوریم. ما در کوه ها سرگردان بودیم و فقط دعا می کردیم که: خدایان جنگ را قطع کن. می خواستیم بعد از اینکه جنگ قطع شود، سیستمی را بیاوریم که آن را به طرف موفقیت بکشانیم.

همرسانی کنید!