19 ثور 1394 - یادداشت
علت نا امنی های شمال در چیست؟
این پرسش بسیار مهم و در حال حاضر در تمامی سطوح جامعه طرح شده است البته پاسخ به این وضعیت، متفاوت و متنوع بوده است و تاکنون ما به یک پاسخ متحد و یک دست نرسیده ایم اجازه دهید من این بحث را با استفاده از پرسش شما بگونه مبسوط پاسخ دهم البته شما اجازه دارید مقدار لازم برای هفته نامه خوب و وزین ایتلاف ملی را بر دارید.
چند روایت و چند نکته اساسی در مورد ناامنی ها در شمال کشور طرح شده است. اولین بحث این است که حکومت جدید پا کستان پس از اینکه جنگ گسترده را در وزیرستان شمالی آغاز کرد، مراکز بسیار مهم تروریستها در این منطقه متلاشی گردید. گروهای تروریستی بسیار زیاد مثل القاعده، حرکت اسلامی ازبکستان جنبش اسلامی ترکستان شرقی لشکر طیبه پا کستان گروه حقانی و گروه گل بهادر خان پا کستانی و همینطور عرب ها، چچنی ها و ده ها گروه تبهکار دیگر در وزیرستان شمالی مستقر بودند. در جنگ اردوی پاکستان در وزیرستان شمالی بخشهای زیادی چیزی در حدود 90 درصد گروهای تبهکار از وزیرستان شمالی کوچ کردند و بدون تردید همه شان وارد افغانستان شد.
البته گفته شده در سال گذشته با شروع جنگ ارتش پا کستان در وزیرستان شمالی یک عده ازکادرهای القاعده به یمن گریختند و در آن زمان گفته می شد که فرزندان جلال الدین نیز به یمن گریخته اند ولی تعداد بسیار زیادی از تروریست ها ازدو محور شرق کشور مثل ولایت نورستان و ولایت های همجوار شرقی به طرف شمال شرق افغانستان و عمدتا ولایت بدخشان کوچ کردند و بخش های دیگری از کوچ تروریست ها از ولایت های جنوب مثل هلمند و نواحی همجوار آن انجام شده اند و این دسته در همان زمان در ولایت زابل، فراه، هرات، فاریاب، بادغیس و ولایت فراه جابجاه شدند. در ولایت فاریاب در میان جنگل های بین فاریاب و انخوی تعداد زیادی از تروریست ها در میان جنگل های منطقه پنهان شده اند.
البته شاهدان عینی می گویند: همه آنها پرچم سیاه “داعش” را بلند کرده اند. با این وضع طبیعی است که عوامل اصلی جنگ و نا آرامی همین تبهکاران می باشند آنها کار شان جنگ خون ریزی و خشونت هستند.
مردم حق دارند که نگران باشند. تروریست ها به جان مال و ناموس مردم رحم نمی کنند. آنها انسان های بیگناه را می کشند، می دزدند، آدم ربایی پیشه آنها می باشند. 31 مسافر و مهاجر بیگناه را سه ماه پیش از راه قندهار و کابل باخود بردند و تا کنون خبری از سرنوشت شان نداریم. اینها آدم ربایی های هست که مردم و رسانه ها خبر شده اند انسان های زیادی و بیگناهان بسیاری قربانی تروریست ها شده و می شوند اما کسی خبر نمی شود. جاده کابل هرات را خبر نگاران “جاده مرگ “نام گذاشته اند.
می دانید که تروریست ها در همه جا مرتکب جنایت شده اند و اما بشترین قربانیان را در ولایت بدخشان از مردم و از نیروهای امنیتی و پولیس گرفته اند. جنایت تروریست ها در جرم بدخشان در ماه گذشته و جنایت چند روز پیش آنها در وردوج بدخشان فرا موش ناشدنی و نا بخشودنی است. شما پرسیده اید که راه حل در چیست؟ و آینده را چه گونه باید دید؟ اتفاقا عین همین پرسش در یگ گروه که آن را برخی از دوستان ” گروپ تینک تانگ” نام گذاشته اند که البته من هم عضو و جزء همین گروه هستم در جمع ما برخی دیپلومات های خارجی و نماینده یوناما نیز حضور دارند.
سه شب پیش ما جلسه داشتیم و مو ضوع صحبت ما همین مساله بود که گروهای که در شمال وارد شده اند چه کسانی هستند طالب و یا داعش و اینکه جنگ به یک نحوی از جنوب به شما منتقل شده است و چرا و راه حل این گرفتاری در چیست؟ خوب هرکسی دیدگاه تحلیلی خود را داشت اما من در این گروه گفتم که جنگ و بحران امنیتی در شمال را چه گونه باید بررسی کرد؟ اگر تروریست ها مخلوق سازمان های استخباراتی کشورهای منطقه و فرا منطقه نباشند و تنها ریشه های تروریستی جدای از مدیریت سازمان های استخباراتی منطقه و فرا منطقه داشته باشد در این صورت نابود کردن تروریست ها در شمال و در هرجای کار سختی نیست ارتش و نیروهای امنیتی قادر به کنترل و مهار و نابود کردن آنها را دارند. البته جنگ طول می کشد ولی این گروها نیز نابود می شود.
دلیل نابودی شان با خودشان هست. آنها پایگاه مردمی ندارند مردم افغانستان مذاهب شان را ترک و تبعیت از آیین سلفی و وهابی و تکفیری نمی کنند. داعش با اصول و مبانی و با فقه حنفی دشمن است مردم افغانستان حنفی و جعفری و سایر مذاهب اسلامی هرگز از آیین داعش تبعیت نمی کنند. این گروهای جنگی حال چه داعش و یا طالب دربین مردم پایگاه ندارند گروهای بی ریشه گروهای بیرحم و تبهکار مورد حمایت و تایید مردم افغانستان نیست در این صورت که تروریست ها را مخلوق خودشان و مجزا از سازمان های استخباراتی تفسیر نماییم در این صورت شک نداشته باشیم که آینده به نفع مردم و به زیان این گروها است اما اگر این گروه ها ریشه های استخباراتی منطقه ای و فرا منطقه ای داشته باشد در این صورت این گروها برای مقاصد دیگری ساخته شده من درجمع “گروه تینک تانک” گفتم ما و شما ابتدا باید دیدگاه مان را در مورد داعش و طالب در افغانستان شفاف نماییم و تاکید کردم که چه تعریفی از آنها ارایه می دهیم.
بحث در گروه “تینک تانک” راجع به همین پرسش ادامه یافت می خواهم در اینجا آخرین جمع بندی که در مورد حضور تروریست ها در شمال کشور صورت گرفته است را توضیح دهم تا بحال دو نظریه در مورد تبهکاران طالب و داعش که می جنگد طرح شده است. فکر و منطق اول این است که تروریستها در افغانستان حضور برنامه ریزی شده و استراتژیک دارد و این برنامه را سازمانهای استخباراتی برای شان می دهند. در این منطق قضیه تندروی ها و بیرحمیها و خونریزهای بسیار هولناک بنام اسلام ریشه در یک جنگ تمدنی دارد بر اساس این منطق باید گفته های ادوارد اسنودن را قبول کرد وی بارها به این نکته اشاره کرده است که مامور سیا بودم و می دانم که ابوبکر البغدادی دوره های آموزشی خود را در اسراییل و زیر نظر موساد سپری کرده است.
در اینجا دو نوع جنگ هست یکی تمدنی و دیگری توسعه طلبی سیاسی که البته صورت دوم هم بر می گردد به جنگ تمدنی. متفکر آمریکایی در مقاله اساسی خود همه جنگ ها را تمدنی تفسیر می کند. برای موفقیت در این نبرد ابتدا نفرت و تفرقه و خشونت بنام اسلام و آیین محمد (ص) باید به اوج خود برسد که رسیده است. وضعیت جهان اسلام وضعیت نکبت و فلاکت هست و این هدفمندانه و برنامه ریزی شده است. طالب و داعش در افغانستان برای مقاصد دیگری ساخته شده است و روایت شان را باید در جدال شرق و غرب و متحدان اش دانست. در این فرض جنگ هرگز در هیچ جا و از جمله در افغانستان خاموش شدنی نیست. جنگ برای اهدافی بر نامه ریزی شده است و در پشت آن قدرت های استخباراتی استاده است. طالب و داعش برای آنسوی در یا ساخته شده است.
اتمر مشاور امنیت ملی در نشست استجوابی سنا به صورت مبسوطی به این مساله اشاره کرد تمام حرف های مشاور امنیت جدی و درست است تنها اشکالی که درکار است مبنای اظهارات آقای اتمر هست ایشان بگونه حرف می زند که جنگ های داعش در منطقه جهان و افغانستان بر می گردد به نیت برنامه و استراتژی خود داعش آقای اتمر هرگز مساله طالبان و مساله ارتباط داعش با برنامه سازمان های استخباراتی را طرح نکرد.
این مطلب بر می گردد به دیدگاه و منطق دومی که داعش و طالب با برنامه خود، و برای رسیدن به هدف تشکیل خلافت اسلامی خود می جنگند و در اینجا برنامه استخباراتی در کار نیست. در گروه ما یک عده با قاطعیت همین منطق جناب اتمر را داشت و می گفتند که طرح این مساله که داعش یک پدیده استخباراتی است را بر خواسته ازتیوری توطیه می دانیست. این دو منطق در مورد طالب و داعش حل نشده است.
به نظر من سه نکته مهم در مجلس سنا وجود داشت نکته اول اینکه سناتورها خود شان را مسخره کردند. آنها اطلاع لازم از مساله داعش و طالب جنگی نداشتند پرسش های ساده روتینی را طرح کردند. نکته دوم برمی گردد به اظهارات جناب آقای اتمر شکی نیست که آقای اتمر یک استعداد و توانایی ها و اطلاعات بسیار زیادی از پشت و روی پرده دارد و به همین دلیل سناتوران را از استجواب شان پشیمان ساخت. ایشان به دلیل بحث ها فرعی سناتوران که پیمان امنیتی زیر سوال برده بود را بخوبی شرح و از مساله اصلی طفره رفت آقای اتمر مطلقا از طالبان در جنگ ها و ناامنی ها نام نگرفت و همه مصیبت ها و جنگ ها را متوجه داعش ساخت و آن را سازمانی تعریف کرد که جهان را تهدید می کند. نکته سوم هم این بود که داعش گویا با برنامه خود و داعیه خلافت اسلامی شان جهان و افغانستان را تهدید می کند.
آقای اتمر در این نشست نه به طالبان و نه به هیچ سازمان استخباراتی اشاره نداشت.
اختلاف اساسی درست در همین جا هست که آیا داعش و طالب با برنامه و استراتژی خود در افغانستان و منطقه می جنگند و یا اینکه برای شان برنامه داده شده که سوریه و شام را ویران نماید تا دیگر خطری اسراییل را تهدید نکند. جنگ های داعش القاعده در منطقه کشورهای را هدف گرفته اند که ضد اسراییل و رابطه بدی با آمریکا داشتند. در حال حاضر همین کشورها هدف قرار گرفته است. در افغانستان این پرسش حل نشده است در گروه تینک تانک این سوال را طرح کردم و گفتم که رییس جمهور کرزی بارها تاکید داشت که برای تروریست ها در شمال نقل انتقالات نظامی صورت می گیرد یک صبح در ارگ ایشان به ما گفت: به من گزارش می دهد که چرخبال های مشکوک در کوه های شمال نشست و برخاست دارد رییس جمهور پیشین می گفت ما که کنترل هوایی نداریم کنترل فضای افغانستان در دست ایتلاف است. این یعنی اینکه برای گروهای تروریستی سلاح فرستاده می شود پس این گروها ساخته خود شان هست.
داعش و طالب در شمال با مجهز ترین سلاح ها می جنگند و این سلاح های مدرن چگونه و از کجا در اختیارشان گذاشته شده است. آنها پول زیادی دارد به خصوص داعش از مردم عشر زکات نمی گیرد و به سربازان پول های زیادی می دهد وقتی این پرسش را در جمع گروه مطرح کردم یکی از اعضای پاسخ من را چنین گفت: ببینید در جهان امروز سازمان های مافیای در شرق و غرب عالم فعال هستند پول شویی در همه جا صورت می گیرد وی از یک بانک فرانسوی نام گرفت که تازه اقدام به یک پول شویی عظیمی داشته است. وی گفت حالا کسی به داعش پول نمی دهد آنها با جنگ و با تسخیر میدان های نفتی سوریه و عراق پولهای زیادی دارند. اسلحه هم که در همه جا با قاچاق تامین می شود در شمال کشور آنها از همین شیوه ها استفاده کرده و می کنند وی نقش استخبارات کشورها را کمرنگ و ضعیف نشان می داد.
می بینید که ما در جمع خود چنین دوستانی را داریم و این گونه تحلیل و ارزیابی دارند. اظهارات مشاور امنیت ملی در استجواب مجلس سنا بیشتر در همین مسیر بود و می گفت داعش خطر جدی برای افغانستان می باشد افغانستان برای شان به دلیل مواد مخدر جاذبه دارد داعش و گروهای ترکستان شرقی، حرکت اسلامی ازبکستان چچن عرب و لشکرطیبه هرکدام برای خود برنامه برای کشمیر، چین، ازبکستان ، تاجیکستان و روسیه را دارد اینها درست است اما این برنامه های کلان برای نا امن و تهدید حوزه های امنیتی روسیه و متحدانش مرتبط به طرح ها و برنامه های خود داعش است و یا اینکه این برنامه ها برای شان داده شده و می شود.
پاسخ به این پرسش خیلی سخت و آن را زمان روشن می کند.
محمد ناطقی