حامیان اصلی انتحار کننده گان در افغانستان را بشناسید!

حامیان اصلی انتحار کننده گان در افغانستان را بشناسید!

آریانا نیوز: توانایی برنامه ریزی، نفوذ، تجهیز، استتار و پشتیبانی تخنیکی چگونه در اختیار این مهاجمان قرار می گیرد؟

هر روز در افغانستان شاهد نشر اخباری هستیم که در آن مرکز دولتی، تعمیر یک لوی ولسوالی، چند پوسته امنیتی، مکتب، مسجد یا مرکز ثبت نام رای دهنده گان مورد حمله قرار گرفته یا بمبی در کنار سَرک یا میان مردم شهری منفجر شده و تعدادی را کشته و زخمی کرده است یا برخی نیز برای کشتن دیگران از چاشنی انتحار خود استفاده کرده اند.
همه این اخبار به همراه عملیات تروریست ها در کابل و آن هم در عمق مناطق سبز امنیتی شهر و در ورودی وزارتخانه های مهمی مانند وزارت امور داخله یا نهادهای امنیتی سبب شده که در افکار عمومی این نکته مطرح شود که چنین توانایی برنامه ریزی، نفوذ، تجهیز، استتار و پشتیبانی تخنیکی چگونه در اختیار این مهاجمان قرار دارد؟
چهارشنبه هفته گذشته مصادف با 9 جوزا، 10 مهاجم انتحاری با پوشش کالا و تجهیزات مشابه پیمانکاران خصوصی امنیتی امریکا و با تسلیحات و موترهای زرهدار بدون پلاک آنها توانستند خود را به در ورودی تعمیر جدید وزارت امور داخله در سرک اصلی میدان هوایی کابل برسانند.
در این حمله مهاجمان موفق شدند از پست اول تلاشی با دو حمله انتحاری عبور کنند اما در بین ایست تلاشی اول و دوم توسط نیروهای نظامی حاضر زمین گیر شدند و نیم ساعت بعد با کشته شدن همه مهاجمان قائله ختم شد.
مسوولیت این حمله را داعش بر عهده گرفت اما جان نیکلسن قوماندان امریکایی نیروهای ناتو در افغانستان مدعی است این حمله توسط گروه تروریستی حقانی که شاخه پاکستانی طالبان محسوب می شود، انجام شد و گفت که حقانی در گذشته هم از این روش استفاده کرده است.
همچنین ویس احمد برمک وزیر امور داخله روز چهارشنبه در ولسی جرگه در پاسخ به هویت عاملان آن حمله گفت که موضوع در دست بررسی است و هیچ یک از گزینه های داعش یا حقانی را تایید یا رد نکرد.
دهم ماه ثور گذشته نیز یک عامل انتحاری موفق شد خود را به سرک به شدت محافطت شده شش درک شهر کابل برساند و در این سرک که انتهایش به چند مرکز مهم دولتی ختم می شود، عملیات انجام دهد.
آن روز در دیگر اقدام وحشیانه یک انتحاری خود را بین اصحاب رسانه که برای پوشش رخداد اول در محل جمع شده بودند، منفجر کرد که سبب کشته شدن 9 فعال رسانه ای شد و البته این ها فقط من‌حیث نمونه بود، چرا که بازخوانی همه رخدادهایی این چنین از حوصله نوشتار خارج است.
من‌حیث جدیدترین حمله، می توان به انفجار انتحاری روز دوشنبه هفته جاری اشاره کرد که در آن به رغم تدابیر شدید امنیتی اتخاذ شده از شب قبل برای تامین حفاظت از محل نشست علمای افغانستان در شهر کابل، فرد مهاجم توانست به در ورودی محل این نشست برسد و خود را منفجر کند.
بیش از دو هزار عالم دین در افغانستان در آن روز در خیمه لویه جرگه که در محوطه پوهنتون پلی تخنیک شهر کابل قرار دارد، گردهم آمده بودند تا ضمن بررسی وضعیت امنیتی کشور برای رسیدن به صلح، فتوایی جمعی علیه حملات انتحاری و نامشروع بودن ماهیت جنگ جاری در افغانستان صادر کنند.
هنوز جلسه تمام نشده بود و همه خارج نشده بودند که یک مهاجم با استفاده از پوشش کالای یک عالم دین خود را به در پوهنتون و با فاصله ای چند صد متری از محل جلسه انتحار کرد که بر اثر آن 14 تن از جمله هفت علما در این نشست کشته و 22 تن دیگر زخم برداشتند.
این که فرد تروریست چگونه و با استفاده از چه راهکاری و با بهره مندی از کدام حمایت استخباراتی توانسته خود را به این منطقه برساند و چه کسانی با او برای رسیدن به این لایه حفاظت شده همکاری داشته اند از جمله پرسش های اساسی است که متاسفانه اغلب در شلوغی حمله بعدی به فراموشی سپرده می شود و در بیشتر حملات این چنین بی پاسخ می ماند.
ماه ثور گذشته که برمک وزیر امور داخله به ولسی جرگه رفته بود، گفت که تروریست ها در داخل موترهای شیشه سیاه که اغلب در اختیار زورمندان است جابجا شده و به مناطق مهم رسانده می شوند.
وی اما با وجود تاکید اعضای ولسی جرگه برای افشای هویت صاحبان این موترها، توضیح نداد که این موترها در اختیار چه کسانی است و اگر برای انتقال مهاجمان از آن استفاده می شود چرا با وجود این اطلاعات جلوی آنها گرفته نمی شود.
عبیدالله بارکزی رییس کمسیون رسیده‌گی به شکایت ولسی جرگه و نماینده ولایت ارزگان در همان جلسه علنی ولسی جرگه اعلام کرد که وقتی مقامی دولتی چنین ادعای می کند و خود به خود خودشان را تبرئه می کند، تنها اتهام علیه اعضای ولسی جرگه می ماند.
وی گفت که باور دارد نظامیان خارجی از جمله امریکایی ها در انتقال تروریست ها در مناطق مهم و حفاظت شده دست دارند و ولسی جرگه باید برای رسیده‌گی به این موضوع قانونی را تصویب کند که براساس آن پولیس بتواند موتر نظامیان خارجی، مقام های بلند پایه دولتی و ولسی جرگه را تلاشی کنند اما در حال حاضر حتی وزیر هم توان متوقف کردن موتر های نظامیان خارجی را ندارد.
عبدالرحمان رحمانی نماینده ولایت بلخ در ولسی جرگه نیز همان شب حمله به جلسه علما در کابل یعنی 14 جوزا در همایشی با عنوان حمایت از فلسطین، مشابه این سخن را گفت و مدعی شد که امریکایی ها در رساندن عاملان انتحاری به نزدیکی نشست علما در کابل دست دارند.
وی گفت که با وجود تدابیری که از شب قبل در این منطقه اعمال می شد و نیروهای زیادی برای تامین امنیت، حضور داشتند و مسیرهای منتهی به محل نشست توسط اردوی ملی و پولیس بطور کامل مسدود بود، آیا انتحاری از زمین بیرون آمد یا از آسمان پایین افتاده است.
این عضو ولسی جرگه تصریح کرد که امریکایی ها مهاجمان انتحاری را در مکان های امن خود دارند که در زمان لازم آن را بیرون کشیده و به اهداف مورد نظر می رسانند.
به عقیده رحمانی، امریکایی ها نمی خواهند صلح بین افغانی در کشور شکل گیرد و برای دور زدن ملت افغانستان از انتحار و روش گم کردن آدرس طالبان استفاده می کنند و به جای این که طالبان را در داخل کشور جستجو کند، افغان ها را به بدنبال صلح به کشورهای ناروی، چین، اندونزیا و عربستان می فرستد؛ در حالی که طالبان در 20 کیلومتری ما حضور دارند.
غلامحسین ناصری از جمله نماینده ولایت میدان وردک در ولسی جرگه است که تاکید دارد که مقام های بلند پایه دولت نیز از جمله خود وزارت امور داخله دارای موترهای شیشه سیاه و بدون پلاک هستند و افرادی در داخل دولت از تروریست ها حمایت می کنند.
البته این ادعا از طرف نجیب دانش سخنگوی وزارت امور داخله پذیرفته نیست و وی در گفت و گویی می گوید که هیچ مقام وزارت امور داخله از موتر بدون پلاک و شیشه سیاه استفاده نمی کند.
علاوه بر نقش افراد نفوذی گروههای تروریستی در داخل ساختار قدرت در افغانستان و شیطنت نیروهای خارجی برای تامین منافع بلند مدت و کسب مجوز برای ماندن در افغانستان، جمعی هم از فساد من‌حیث یک توضیح منطقی برای چرایی توانایی تروریست ها یاد می کنند.
طالبان در همین جهت بارها مدعی شده است که برای دستیابی به اطلاعات و تامین نیاز های خود به سلاح های پیشرفته امریکایی آن را از نیروهای امریکایی یا با واسطه از نیروهای افغان خریداری می کند و گاه در میدان های نبرد غنیمت می گیرد.
ذبیح الله مجاهد که من‌حیث سخنگوی گروه طالبان بدون هیچ محدودیتی در انترنت فعال است، در اواخر سال 2017 عیسوی گفت که آنها سلاح های پیشرفته و کمره های دید در شب را از نظامیان امریکایی و افغان تهیه می کنند.
اگر چه دولت افغانستان و مقام های نیروهای خارجی همواره در واکنشی طبیعی، فروش سلاح به طالبان را رد کرده اند، اما فسادهای گسترده راپور شده از داخل نهادهای دولتی و از جمله نهادهای امنیتی و همچنین نیروهای خارجی ، اجازه نمی دهد این چنین اتهامی به کلی پاک شود.
بر اساس این راپور ، ماه گذشته افشا شد که دهها قبضه سلاح کمری همراه با کمره های دید در شب از داخل وزارت امور داخله مفقود شده است و این وزارتخانه بعد از تایید این خبر اعلام کرد که افراد مظنون دستگیر و در اختیار مدعی العمومی گذاشته شده اند.
فارغ از این نوع فسادها بارها راپور شده است که فرد یا افرادی یک جا همه تسلیحات و پوسته خود را به طالبان فروخته و گریخته است و یا شنیده می شود که برخی از جز و تام های نظامی چندین ماه معاش نگرفته و یا بدون آذوقه و پشتیبانی مانده اند و از سوی دیگر راپور می شود که مزایای صدها نیرو پولیس و اردوی ملی در حالی پرداخت شده است که از اساس آن افراد وجود خارجی ندارند.
مشابه این نوع فسادهای مالی موجود در افغانستان؛ بارها از سوی گروه مفتش خاص امریکایی در امور افغانستان موسوم به سیگار در مورد نیروهای امریکایی نیز نشر شده است .
سیگار بارها گفته است که در چرخه فرآیند تامین مایحتاج این نظامیان در افغانستان فساد مالی مشهود است و سرنوشت ملیون دالر بر اثر اتلاف منابع یا بر اثر مفقود شدن تسلیحات یا ابهام در مورد مصرف مهمات مشخص نیست.
در راپوری که سیگار دیروز نشر کرد، آمده است که روند مبارزه با فساد در افغانستان مطلوب نیست و به رغم تلاش های انجام شده هنوز این معضل به شکلی جدی وجود دارد.
به همه این دلایل برای چرایی دست بالای تروریست ها باید نداشتن آموزش لازم نیروهای امنیتی و پولیس های مستقر در کمربندهای امنیتی را هم افزود و ضعف آنها در برخورد با ترفندهای تروریستی را به علاوه ناتوانی قانونی برای برخورد با موترهای شیشه سیاه باید درنظر داشت.
پس از حمله هفته قبل به تعمیر وزارت امور داخله، خبرنگار آریانا نیوز در مستندی نشان داد که چگونه بدون هیچ مانعی تنها به خاطر سوار بودن بر یک موتر ضد مرمی و شیشه سیاه می توان از ایست و تلاشی ها گذشت و از خارج شهر کابل تا تا عمق منطقه سبز امنیتی و نزدیکی ریاست جمهوری رسید.
در برخی موارد مخالفان دولت مدعی شده اند که افرادی از داخل به آنها برای رسیدن به هدف همکاری می کنند و در اول ماه دلو سال گذشته زمانی که تروریست ها به هوتل انترکانتیننتال در منطقه باغ بالا شهر کابل حمله کردند، طالبان مدعی شد که با همکاری افرادی از داخل هوتل خود را به اهداف رسانده اند.
فساد، عاملان نفوذی، فقدان آموزش لازم برای نیروهای دولتی، وجود اتهام برای نقش نیروهای خارجی، تبعیض میان مردم و زورمندان و نبود قوانین جامع و فراگیر ، همراه با فقدان ضمانت اجرایی را می توان من‌حیث دلایلی برای توجیه برتری نسبی تروریست ها برشمرد یا روسیه را حامی طالبان خواند و دلایل آن را هم به رقابت جهانی نسبت داد یا ایران را متهم به مقابله با امریکا در پهنه افغانستان کرد و یا از پاکستان به اتهام حمایت از تروریست ها شکوه کرد و رقابت تاریخی آن کشور با هندوستان را هم من‌حیث سند مطرح کرد اما واقعیت آن است که مرور همه این عوامل نمی تواند جایگزین نبود یک شرح جامع ، واقعی و شفاف از چیستی تروریست ها در افغانستان شود.
موضوع مهمی که باید در آن تأمل شود و تاکنون مسکوت مانده یا حداقل در مورد آن نظر جامعی مطرح نشده است، بحث کیستی و خاستگاه اجتماعی ، فرهنگی و اقتصادی تروریست ها در افغانستان است .
وقتی از گروه طالبان سخن گفته می شود، هیچ تصویر یکسانی در ذهن افراد نقش نمی بندد ؛ جمعی آنها را برادران و هموطنان افغان خود می خوانند ، برخی طالبان را مزدوران کشورهای خارجی و عده ای آنها را خارجیان اعزامی بر می شمرند ، گروه آنها را طلاب امور دینی می شناسند که برقراری عدالت دغدغه آنهاست و برخی نیز آنها را من‌حیث مجاهدان مبارز با اشغالگران خارجی جا می زنند و بدیهی است برای چنین موجود متضادی نمی تواند الگوی مقابله واحدی فرض کرد.
رییس جمهور اشرف غنی دیروز پنجشنبه در پیامی تصویری که در صفحه اجتماعی خود نشر کرد، فرمان آتش بس 9 روزه یک جانبه ای با طالبان صادر کرد و آن را در لبیک به پیشنهاد علما خواند که در جلسه خونین روز دوشنبه گذشته مطرح کرده بودند.
در این پیام غنی آتش بس خود را مشمول داعش ، القاعده و گروه های که تروریست خارجی خوانده ندانسته و از نیروهای نظامی خواسته است که ضمن حفظ آماده گی دفاعی خود به حملاتشان علیه این گروههای استثناء شده ادامه دهند.
این تفکیک اسمی میان طالبان و دیگر گروه های تروریستی اگر چه در پیام غنی به سادگی انجام شده است اما در صحنه عمل این جدا سازی به راحتی ممکن نیست.
پیش از این خود غنی تاکید کرده بود که بیش از 28 گروه تروریستی در افغانستان فعال هستند و مقامات امنیتی کشور هم بارها گفته اند که داعش یا طالبان اسم است برای پوشش و پیوستگی نهادی میان تروریست ها وجود دارد.
موضوع مهمی که باید در آن تأمل شود و تاکنون مسکوت مانده یا حداقل در مورد آن نظر جامعی مطرح نشده است ، بحث کیستی و خاستگاه اجتماعی ، فرهنگی و اقتصادی تروریست ها در افغانستان است.
این که غالب جامعه تروریست ها شامل کدام مردمان است و آبشخور فکری و اعتقادی آنها کجاست؟ یک موضوع اساسی برای مبارزه با آنهاست و هنوز راپور جامعی از نهادهای امنیتی که متولی بررسی و دست بندی اطلاعات از دشمن هستند به افکار عمومی ارایه نشده است و شاید نبود همین تحلیل است که دیدگاهها و نظرات را در مورد نقاط قوت دشمن پراکنده می کند و گاه به بیراهه می برد.

بیشتر بخوانید  سهیل شاهین: نقض توافق‌نامه دوحه توسط امریکا غیرقابل قبول است
همرسانی کنید!
  1. مصطفی ابراهیمی :

    لعنت بر اینها

  2. Arif Qazizada :

    واقعیت ها را آدم های چیز فهم از قبل درک کرده بودند و میدانستند انعده گروپ های جنگی در افغانسنان که جنگیده اند از کجا تمویل، تجهیز و فرستاده شده اند و یا میشوند.

  3. Sayed Hashmat Alamy :

    واي به حال ما