9 سرطان 1395 - یادداشت
آریانا نیوز: کفریا و الفوعه در آستانه یک بحران انسانی عظیم تمام عیار قرار گرفته است؛ گرسنگی، تشنگی، مریضی، فقدان دارو …
محاصره دهها شهروند در شهرکهای «الفوعه و کفریا» در شرق ولایت ادلب سوریه همچنان ادامه دارد.
باشنده گان مظلوم این شهرک ها علاوه بر تحمل گرسنگی و تشنگی باید سانسور رسانهای را هم تحمل کنند و صدای آنان در کمتر رسانهای منعکس میشود.
ارتباط مردم در این شهرکها با دنیای خارج به کمترین حد خود رسیده و برای ارسال یک فایل مکتوب، تصویری و صوتی باید هفتهها تلاش کنند.
«عبداللطیف عزال» یکی از باشنده گان محاصره شده شهرک الفوعه پس از هفته تلاش توانست در نهایت از اوضاع وخیم باشنده گان این شهرک ها بگوید.
متن ذیل دست نوشته عبداللطیف است که پس از هفتهها تلاش توانسته است آنرا نشر کند:
یک سال و نیم است که ولایت ادلب سقوط کرده و دو شهرک شیعه نشین الفوعه و کفریا در محاصره تروریستها هستند.
هیچ راهی برای کمک رسانی وجود ندارد به جزء کمک های چرخبال های اردو که آن هم برای دهها هزار شهروند کافی نیست؛ کسی صدای ما را نمی شنود.
به واسطه آتشبسهای شکننده چندین مرتبه کمکهایی از طریق سازمان ملل به این شهرکها رسید اما ناگفته نماند و بسی جای اندوه و تاسف دارد که بخش عمده ای از این مواد غذایی تقلبی و تاریخ مصرفشان گذشته بود.
نمیدانیم کمکهای واقعی که برای ما اختصاص داده شده به کجا ارسال میشود اما واقعیت این است این کمکها کمکی به هزاران طفل گرسنه نکرد.
یک سال و اندی است هر روز وعده آزادسازی به ما میدهند و ما نیز دردها و زخمهای تنمان را با این وعدههای آرامشبخش التیام میبخشیم. اما دیگر کفریا و الفوعه در آستانه یک بحران انسانی عظیم تمام عیار قرار گرفته است؛ گرسنگی، تشنگی، مریضی، فقدان دارو …
ناگفته دیگر، روزانه تعدادی از اهالی از زن و طفل و افراد سالخورده مورد هدف خمپارهها و حملات تروریستی قرار میگیرند و زخمی و کشته میشوند.
اما با این حال، جوانان این دو قریه با شکم گرسنه در خط مقدم از شهرشان دفاع میکنند، اگرچه آنچه این مدافعان غیور را از پا درمیآورد مرمیهای تکفیریان نیست؛ بلکه شرمی است که در برابر چشمان اطفال و همسران گرسنه خود تحمل می کنند ؛ خاصتاً در ماه رمضان و در آستانه افطار رمضان فرا رسید و دریافتند مرگ گاهی یک باره اتفاق نمیافتد!
دریافتند مرگ گاهی در نگاه معصوم طفلی نهفته است که وی را به روزه داری واداشتهاند.
دانستند مرگ در بدن شیرخواری لانه کرده است که از سرما به خود میلرزد و از گرما احساس خفگی میکند. با تمام وجود حس کردند مرگ در چشمان پدران و مادرانی نهفته است که توان تأمین ساده ترین نیازهای اطفال خود را ندارند.
دولت سوریه و رزمندگان مدافع حرم به ما قول آزادسازی، آن هم از سمت شهر «خان طومان» دادند لکن آتشبسی که از طرف امریکا شیطان کلان و روسیه اعلام شد نه تنها مانع آزادی این دو قریه شد، بلکه با نقض آتش بس توسط گروههای تکفیری به ما حمله کردند که در نتیجه آن تعدادی زیادی کشته و زخمی و اسیر شدند و در این میان از سوی روسیه جز محکومیت نقض آتش بس هیچ واکنشی صورت نگرفت.
این قضیه مرتب در جاهای مختلف سوریه اتفاق افتاده، ما نمی دانیم روسیه و امریکا چه بر سر دارند و آیا روسیه تحت تأثیر امریکا قرار دارد یا هر گمانه دیگری، آنچه برای ما و هر انسان آزادهای حائز اهمیت است خون پاک مدافعان حرم و نیروهای مردمی سوریه است که به خاطر بازی کثیف امریکا به ناحق به زمین ریخته میشود و نیز مردم این دو قریه که در نتیجه بازی کثیف سیاست به مرگ تدریجی محکوم هستند.
تاکنون در تمامی آتشبسهایی که از طرف امریکا و روسیه اعلام شده است، راکتهای گروههای تکفیری این دو قریه را مورد بمباردمان قرار دادهاند و دردناک تر آن است که وقتی روسیه لست نقض آتش بس را اعلام می کند، این دو قریه از قلم افتادهاند!
اگر حوادث سوریه را به دقت مورد رصد و بازنگری قرار دهیم، میبینیم که در حملات اخیر اردوی سوریه و نیروهای مدافع حرم به کمک نیروی هوایی روسیه مبنا بر این بود که از خان طومان حمله به سمت شهر ادلب را آغاز نمایند اما این نقشه بنا به دلایلی نامعلوم تغییر کرد و از سمت شمال به شهر الرقه حمله شد و گویا چندین هزار مردم بی پناه این دو قریه مجددا به فراموشی سپرده شدند. به راستی چه کسی پاسخگو است؟!
ما مردم کفریا و الفوعه مظلومانه فریاد استغاثه سر می دهیم که به کمک اطفال معصوم ما بشتابید، کفریا و الفوعه در آستانه بحرانی هولناک و یک نسل کشی گسترده است. «علاج واقعه قبل از وقوع باید کرد» که پس از ندامت، هیچ سود ندارد.