آریانا نیوز: ویبسایت نیوزکلیک، در مقالهای به نقد سیاستهای خارجی دولت نارندرا مودی، صدراعظم هند و حزب بی.جی.پی، حزب حاکم در این کشور، پرداخته است…
علیرغم تمام تعریف و تمجیدها از دپلوماسی پرانرژی و گرم مودی، با نگاهی دقیقتر در مییابیم تحرک و انرژی بدنی مودی در دپلوماسی نهتنها به معنای حرکت روبهجلوی هند در عرصه سیاست خارجه نیست، بلکه کاملاً معکوس، این کشور در حال پسرفت است. برای پردن به این موضوع حتی لازم نیست خیلی دور برویم و نگاهی به وضعیت روابط این کشور با کشورهای همسایه خود همه چیز را روشن میکند. روابط هند با نیپال، سریلانکا و مالدیف، یکی پس از دیگری در حال تنزل است و در بنگله دیش نیز، بی.جی.پی به جای حفظ فاصله برابر از احزاب و جریانهای رقیب و پرهیز از جانبداری، تمام توجه خود را معطوف به حزب حاکم، یعنی عوامی لیگ کرده است.
افغانستان
در افغانستان، پیشرویهای طالبان بر کسی پوشیده نیست و حتی امریکا امروز خواهان مذاکره با این گروه است اما هند همچنان توان خود را در حمایت از دولت ضعیف کابل گذاشته است و در این کار کاملاً تنهاست.
پاکستان
در مقابل پاکستان، رجزخوانی و صحبت از حملات هدفمند، جای خود را به درگیر شدن در جنگ نیابتی در کشمیر داده است. جایی که ۶۰۰۰۰۰ نیروی نظامی هندی از غلبه بر گروهک مسلح ۳۰۰ نفری عاجز استند. البته که آن ۳۰۰ نفر با حمایت مردمی توفیق پیدا کردهاند و هند تنها کاری که کرده است رسمیت بخشیدن به نقش پاکستان در کشمیر و سلب حق مردم این سرزمین برای تعین سرنوشت خودشان است.
نشست ۲+۲
این کوتهبینی را میتوان در اصرار هند برای برگزاری نشست ۲+۲ نیز مشاهده کرد. نشستی که پس از ۲ بار به تعویق افتادن به دلیل اینکه دولت امریکا سرگرم کارهای مهمتری بوده است، حال قرار است در سپتمبر ۲۰۱۸ برگزار شود. همچنین با توجه به بالا رفتن احتمال امضای توافق انطباقپذیری و امنیت ارتباطات (کامکاسا) با امریکا، میتوان نتیجه گرفت سیاست خارجه و امنیتی هند کاملاً در راستای اتحاد نظامی با امریکا قرار گرفته است. بارزترین نشانه سیاست راهبردی ضعیف هند را میتوان در توصیههایی که چهار اندیشکده کشورهای اتحاد موسوم به چهارگانه (Quad) به کشورهای عضو چهارگانه کردهاند مشاهده کرد. در این توصیهها آمده است که چهار کشور جاپان، آسترالیا، امریکا و هند باید با استقرار پایگاههای نظامی چین در سطح بحیره هند مخالفت کنند. به خاطر داشته باشید بنیاد ویوکاناندا، که اندیشکده هندی حاضر در میان چهار اندیشکده بوده است، از زمان تصدی دولت توسط بی.جی.پی قدرت قابل ملاحظهای پیدا کرده است. حال اینکه چرا به جای موسسه تحقیق و تحلیل دفاعی (IDSA) که متعلق به وزارت دفاع هند است، چنین موسسهای باید در این محفل حضور پیدا کند، سؤالی است که باید جداگانه مورد بررسی قرار بگیرد. به خاطر داشته باشید، آر.اس.اس در جنبش استقلال هند حضور نداشته و طرفداری از راج بریتانیا را ادامه داد. پس از ۱۹۴۷ نیز با امریکا روابط نزدیکی برقرار کرد. نمیتوان از آر.اس.اس که بهای استقلال هند را نپرداخته است انتظار داشت در صف حامیان استقلال هند قرار بگیرد و قدر این استقلال را بداند. بنابراین جای تعجب نیست که این به اصطلاح اندیشکدهها معتقدند باید با استقرار نظامی چین در منطقه بحیره هند مبارزه شود و در عین حال فعالیتهای امریکا و حتی جاپان را در این منطقه نادیده میگیرند. بیش از ۹۰ فیصد پایگاههای نظامی جهان متعلق به امریکاست. این کشور ۸۰۰ پایگاه نظامی در ۸۰ کشور مختلف جهان دارد. البته درست است تعداد پایگاههای برونسرحدی امریکا از ۱۶۰۰ پایگاه با ۳۰۰۰۰۰ نیروی نظامی در سال ۱۹۹۱ به ۸۰۰ پایگاه با ۲۵۰۰۰۰ نیروی نظامی تقلیل پیدا کرده است، اما هنوز هم ۶۰ پایگاه طیارات بی پیلوت امریکایی از سیسیل در ایتالیا تا گوآم را تحت پوشش عملیات خود قرار دادهاند. در همین بحیره هند، پایگاه دیگو گارسیای (Diego Garcia) امریکا ۱۰۰۰۰ نیروی نظامی در خود جای داده است که تا پیش از این مورد مخالفت بسیاری از کشورها از جمله هند بود. ۸۰۰ پایگاه برونسرحدی امریکا را مقایسه کنید ۲۶ تا ۴۰ پایگاه منسوب به روسیه، حداکثر ۱۰ پایگاه که هریک از کشورهای بریتانیا، فرانسه و ترکیه در کشورهای دیگر دارند، و حداکثر سه پایگاه برونسرحدی که هر یک از کشورهای چین، هند، جاپان، کوریای جنوبی، جرمنی، ایتالیا و هالند در کشورهای دیگر دارند. البته چین اعلام کرده ۳۰ بندر کلان برونسرحدی در دست تاسیس دارد که احتمال آن میرود این بندرها کاربری دوگانه داشته باشند. علاوه بر اینکه اساساً چرا چین به حیث مُلکی که میرود تا یک ابرقدرت جهانی شود نباید پایگاههای برون سرحدی نظامی برای تأمین منافع خود و حفظ امنیت راهها و وسیلههای ارتباطی خود در جهان احداث کند در حالی که سایر کشورها این کار را کردهاند؟ ضمن اینکه اقدام چین درواقع مقابله به مثل با امریکا است که همواره به دنبال براندازی و محدود کردن چین بوده است. به عبارت دیگر میتوان گفت در حالی که مُلکی چون امریکا، جنگطلبترین کشور دنیا با ۸۰۰ پایگاه نظامی و سابقه بیرقیب در خشونت و جنایت در جهان وجود دارد، مخالفت با احداث پایگاه توسط چین فقط و فقط میتواند ناشی از دشمنی با چین باشد. ضمن آنکه امریکا ۷۱۷ ملیارد دالر بودیجه نظامی دارد، و این بیش از دو برابر جمع بودیجه نظامی کشورهای چین، روسیه، هند، بریتانیا، فرانسه، جرمنی، جاپان، کوریای جنوبی، اسراییل و عربستان سعودی است. تنها هزینهی ۸۰۰ پایگاه برونسرحدی امریکا سالانه ۱۵۶ ملیارد دالر است.
چین و امریکا، هر دو به دنبال منافع خود استند.
از این رو کارشناسان اندیشکدههای تاسیس شده توسط امریکا یا اندیشکدههای طرفدار این کشور که در هند فعال استند، تنها نیمی از حقیقت را بیان میکنند. برای مثال آنچه در بحر جنوب چین رخ داده، بیربط به زورگویی امریکا نیست. امریکا در آگوست ۲۰۱۰ به بهانه منافع ملی در بحر جنوب چین مانور نظامی برگزار کرد. چین نیز به تلافی، چهار سال پس از آن، بخشهای مورد ادعای خود در این بحر را توسعه داد و احداث هفت جزیره تصنعی در جزایر اسپراتلی (Spratly) را سرعت بخشید. سپس در سال ۲۰۱۶ رأی محکمه لاهه را که انحصار مالکیت این جزایر به دست چین را رد میکرد، نپذیرفت. البته همه اینها نمیتواند زورگویی چین به همسایههای کوچکتر خود را توجیه کند، اما امریکا نیز یک قدیسه نیست و هر دو کشور به دنبال منافع خود استند. تنها فرق آنها این است که چین در حال عروج و صعود است اما امریکا در حال افول و سقوط و به همین خاطر میتواند آسیب بیشتری به حریف وارد کند.
به همین ترتیب در تخفیفی که امریکا برای هند در تحریمها علیه روسیه و ایران قایل شده است نیز نمیتوان انتظار داشت امریکا بدون چشمداشت این تسهیلات را برای هند قرار داده است. حال در نشست ۲+۲ که توافق کامکاسا روی میز است شاهد خواهیم بود امریکا چه امتیازاتی از هند در قبال تخفیفهای خود مطالبه میکند. هند در صورت امضای این توافق با امریکا به شدت فضای مانور خود را محدود خواهد کرد و بیتردید شاهد اثر منفی آن در روابط خود با روسیه و چین خواهد بود. دو مُلکی که هنوز زمان زیادی از دیدار غیررسمی رهبرانشان با صدراعظم هند که قرار بود التیامی برای روابط میان کشورها باشد، نگذشته است. ضمن آنکه حتی در حضور تخفیفهای امریکا، هند همچنان از ناحیه تحریمها بسیار متضرر شده است. توقف مذاکرات در خصوص میدان گازی فرزاد ب و کاهش واردات تیل از ایران که با امتیازات و تخفیفهای بسیار قابل توجهی همراه بود نمونهای از این مضرات است.
در این میان شاهد خوشباوری دولت هند استیم که معتقد است با کاهش صادرات محصولات امریکایی به چین در بحبوحه مناقشات تجاری میان دو کشور، میتواند منافع قابل توجهی کسب کند. در حالی که حجم مبادلات میان چین و امریکا ۶۵۰ ملیارد دالر است و این ۷ برابر کل حجم مبادلات چین-هند (۹۰ ملیارد دالر) است. جالب آن که چین بزرگترین شریک تجاری هر دو کشور است. کل صادرات هند به چین از 13.3 ملیارد دالر بیشتر نیست. وزارت تجارت هند معتقد است میتواند وارد میدان شده و ۱۳۰ ملیارد دالر از صادرات امریکا به چین را با صادرات خود به چین جایگزین کند. در حالی که همپیمانی نظامی با امریکا، باعث تیره شدن روابط با چین میشود و نمیتوان انتظار داشت پس از طرفداری از امریکا و مخالفت با اقدامات نظامی چین، بازار چین همچنان به روی هند باز بماند.
تردیدی وجود ندارد که هند در صورتی که جبهه را در مقابل چین، خالی کند کاری احمقانه کرده است. اما اینکه هند برای مبارزه با کشور همسایهای که اختلاف سرحد یا اختلاف نظرهایی در برخی موارد با آن وجود دارد این اختیار را به یک کشور ثالث در آن سوی جهان به نام امریکا بدهد که وارد پیمان نظامی با دهلی شود و تعین کند چه کسی دوست و چه کسی دشمن هند است بیتردید از آن هم احمقانهتر است. هند بهتر است از بلندپروازیهای سلطهطلبانه امریکا بر حذر باشد چرا که امریکا هر گاه پای منافع خود در میان باشد، برای خالی کردن پشت کشورهای دیگر، لحظهای درنگ نخواهد کرد. بهتر است هند کاری کند همه آرزوی همراهیاش را داشته باشند و وارد مدار قدرت هیچ مُلکی نشود. اما متأسفانه مسیری که دولت بی.جی.پی در پیش گرفته است، هند را تبدیل به نوچه امریکا میکند و استقلال این کشور را تحت لوای روابط دو جانبه، فدای منافع امریکا خواهد کرد. هند بهتر است فکری به حال زنده گی رقتانگیز اکثریت مردم خود بکند تا اینکه درگیر نبرد قدرتی شود که هیچ ارتباطی با او ندارد.