15 سنبله 1395 - یادداشت
آریانا نیوز: علمای بزرگ اهل سنت در کنفرانس گروزنی با تشریح اصول مذاهب چهارگانه اهل تسنن تعریف جامعی از مذهب خود ارائه کردند که در آن تعریف وهابیت وسلفی گری تکفیری جایی نداشت.
گروزنی مرکز چچن چهارم سنبله شاهد برگزاری نشستی با حضور 200 نفر از عالمان اهل سنت خاصتاً مفتیان پوهنتون الازهر مصر بود که در صدر هیاتی به ریاست شیخ احمد الطیب رییس الازهر در آن اشتراک کرده بودند. علاوه بر شیخ احمد الطیب، شیخ شوقی علام مفتی مصر، اسامه الازهری مشاور عبدالفتاح السیسی رییس جمهور و علی جمعه مفتی سابق مصر که همگی از بزرگان مذهبی این کشور هستند نیز در این نشست اشتراک کرده بودند.
یکی از نکات مهم این نشست که خشم مفتیان سعودی و وهابی را برانگیخت این بود که از هیچیک از مفتیان سلفی و وهابی سعودی و قطری برای اشتراک در این همایش دعوت نشده بود.
از دیگر نکات مهم این نشست همانطور که گفته شد حضور هیاتی بلندپایه از پوهنتون الازهر مصر بود که بسیاری از کارشناسان در این ارتباط بر این نظرند که حضور چنین هیات بلندپایه ای در این نشست از یکسو بدون استقبال و یا خواسته عبدالفتاح السیسی رییس جمهور مصر نبوده است که این مسئله برای سعودی ها بسیار معنادار است و از سوی دیگر حاوی این پیام است که محوریت اهل تسنن با الازهر است که همواره خط مشی میانه ای داشته است.
دعوت نکردن از وهابی ها برای اشتراک در این نشست باعث شد تا محمد آل شیخ از مفتیهای سعودی درباره این کنفرانس بگوید: اشتراک الازهر در کنفرانس گروزنی که عربستان را از اهل سنت خارج کرده است، تغییر رابطه با مصر را لازم میکند.
اما در چرایی برگزاری این نشست دو سوال مطرح است:سوال اول اینکه چرا اهل تسنن در شرایط کنونی برگزاری چنین نشستی را ضروری دانسته است؟ سوال دوم اینکه چرا گروزنی برای چنین نشستی برگزیده شده است.؟
در باره سوال اول به نظر می رسد که اکنون اهل تسنن دریافته است که با عربستان به کمک دالرهای تیلی و تبلیغات و ایجاد مکاتب دینی آئین اقلیت وهابیت را در سراسر جهان با نام اهل تسنن جازده است و ارتباط این آئین با تروریزم از یکسو باعث اسلام هراسی و از سوی دیگر به ضرر اهل تسنن تمام شده است بنابر این رهبران مذاهب چهار گانه اهل تسنن با اشتراک در چنین نشستی نخست بر این موضوع که هیچگونه ارتباطی میان وهابی ها با مذاهب اهل تسنن وجود ندارد صحه گذاشتند. دوم اینکه رهبری عربستان بر جهان اسلام را نفی کردند. و سوم اینکه تلاش کردند از تکثیر وهابیت و گروههای تکفیری که در جوامع اهل تسنن رخنه کرده بودند جلوگیری کنند.
اما در مورد سوال دوم باید گفت به نظر می رسد انتخاب گروزنی برای چنین نشستی هم بی ارتباط با پلان های آل سعود برای گسیل تکفیری ها به آسیای میانه نیست بنابر این چنین نشستی به ساکنان جوامع این منطقه حاوی این پیام است که آئین وهابی هیچ سنخیتی با اسلام ندارد تا از گرایش به سوی این آئین انحرافی در این منطقه جلوگیری شود.
اما در مورد پیامدهای احتمالی این نشست بر الازهر و روابط قاهره و ریاض هم بیان دو نکته ضروری به نظر می رسد: نکته اول / این اقدام الازهر در کوتاه مدت موجب آن خواهد شد که در کوتاه مدت در نوک پیکان حملات تبلیغاتی و انتقام جویانه وهابی ها قرار گیرد اما در بلند مدت با روشن شدن انحرافی بودن این آئین، وهابیت به حاشیه خواهد رفت نکته دوم / با توجه به اینکه اشتراک الازهر در این نشست با استقبال عبدالفتاح السیسی بوده باید گفت تلاش های ریاض برای خریدن همراهی مصر در سیاست های ویرانگر آل سعود در منطقه نتیجه ای نداشته است .
در نهایت هم به نظر می رسد پس از شکست های اخیر عربستان در یمن و به بن بست رسیدن سیاست های طائفه گری و فتنه جویانه آل سعود در بحرین، سوریه و دیگر کشورهای اسلامی، اکنون شکست دیگری برای این کشور رقم خورد وآن اینکه آل سعود دیگر نمی تواند ادعای رهبری جهان اسلام را داشته باشد. با این اوصاف به نظر می رسد مرحله بعدی در جهان اسلام پلان این سوال باشد که آیا آل سعود که هیچ ارتباطی با جهان اسلام ندارد صلاحیت مدیریت اجرایی حرمین شریفین را دارد؟ یااینکه اداره این اماکن مقدس باید به نماینده گان واقعی جهان اسلام سپرده شود.