2 حوت 1393 - یادداشت

مردم از مافیای قدرت به تنگ آمده اند

مردم از مافیای قدرت به تنگ آمده اند

حکومت داری خوب علاوه بر اینکه در حرف بسیار زیباست در عمل باید پیاده شود و تجسم پیدا کند. حکومت وحدت ملی از دل انتخابات بیرون نیامد و نشان دهنده آرای مردم نبود. دو رهبر حکومت وحدت ملی وعده سپردند که در این شرایط هم حکومت داری خوب را در جامعه افغانستان پیاده کنند اما این گونه نشد و در هر مورد از کارهای آنها نقص و کم کاری مشهود است. نمونه واضح و آشکار آن معرفی اعضای کابینه است.

 

پرتونادری نویسنده و آگاه مسایل سیاسی در برنامه «راه حل» گفت: در معرفی کابینه تعد ادی از نامزد وزیران واقعاً توانایی این را نداشتند که نهادی بزرگ مثل یک وزراتخانه را اداره کنند. در این میان آن تعدادی هم که افرادی شایسته و دانا بودند در وزارتهایی معرفی شده بودند که در آن زمینه نهتجربه ای داشتند و نه تخصص مربوطه را. این اشتباهی بسیار بزرگ در معرفی کابینه بود.

 

وی در ارتباط با مشکلاتی که در معرفی کایبنه از سوی دو رهبر حکومت وجود دارد اظهار کرد: در معرفی کابینه افرادی اطراف رییس جمهور و رییس اجرایی وجود دارند که خواهان حق و حقوقی هستند. معتقدم که اگر رییس جمهور و رییس اجرایی بتوانند دست رد به سینه این افراد بزنند و به رضایت مردم کشور فکر و عمل کنند می توانند نام و نشانی نیک در تاریخ افغانستان برای خود ثبت کنند ولی هر قدر بخواهند رضایت این گروه های مافیایی را جلب کنند، آنها هیچ وقت راضی نمی شوند.

 

این آگاه مسایل سیاسی در ارتباط با قدرت مدیریت سران حکومت وحدت ملی و کمسیون انتخابات عنوان کرد: عدم توانایی مدیریت در رده های بالای حکومتی می تواند یک ملت و کشور را به سقوط بکشاند. امکان دارد افرادی در کشور وجود داشته باشند که در حالت تیوری از تمام مسایل مدیریتی آگاهی داشته باشند اما توانایی مدیریت عملی نداشته باشد پس این فرد نمی تواند حکومت داری خوبی داشته باشد. در بسیاری از بخش های کمیسیون انتخابات هم همین اتفاق افتاد. کسانی که توانایی مدیریت نداشتند افغانستان را در طی یک سال به سقوط و قهقرا کشاندند. کشور را از بعد اقتصادی به کشوری فقیر و نیازمند مبدل کردند. آنها نیز همیشه در دادگاه تاریخ افغانستان متهم هستند.

 

نادری در پاسخ به این سوال که افغانستان به یک رهبر خوب نیاز دارد یا یک مدیریت خوب گفت: فرقی نمی کند که چه کسی باشد، مهم این است که فردی در حاکمیت جامعه باشد که تضادهای درون جامعه را به خوبی می شناسد. وی باید کسی باشد که محبوبیت معینی را در بین مردم جامعه داشته باشد و تا حد معینی اقوام مختلف افغانستان وی را از خود بدانند. بزرگترین مشکل افغانستان این بوده است که رهبرانش چنان به قومیت خود تکیه کرده اند که در واقع مفهوم دولت را زیر سوال برده اند. در حالیکه دولت در برابر همه شهروندان وظیفه هایی مساوی دارد.

 

وی در ادامه افزود: جامعه افغانستان جامعه ای سنتی است. رهبر باید این سنت ها را خوب بشناسد و عملکردی مناسب داشته باشد. نباید رهبر فقط به این فکر کند که با رهبران سنتی در ارتباط باشد و آنها را راضی نگه دارد و این بهترین رویکرد باشد این گونه نیست. رهبران جامعه باید بین سنت و مدرنیته تعادلی را پیدا و حفظ نمایند. مردم، تحصیلکردگان و روشنفکران افغانستان، جامعه مدنی و احزاب سیاسی افغانستان پتانسیل های بسیار بزرگی برای همکاری هستند ورهبران باید به آنها مراجعه کنند. مردم از مافیاهای قومی به تنگ آمده اند.

همرسانی کنید!