11 قوس 1397 - یادداشت, خارجی

سیاست های دونالد ترمپ، پاکستان را به سوی چین، روسیه و حتی ایران هدایت می کند

سیاست های دونالد ترمپ، پاکستان را به سوی چین، روسیه و حتی ایران هدایت می کند

آریانا نیوز: از تبعات احتمالی فاصله گرفتن پاکستان از امریکا، نزدیک تر شدن آن به ایران است…

کونوار خلدون نویسنده روزنامه هاآرتص اسراییل می نویسد، جنگ تویتری ترمپ و عمران خان بخشی از درگیری بسیار خطرناک تری بود. همزمان با کاهش کمک های امریکا، پاکستان به دنبال حامیان جدیدی است که منافع آن ها با منافع امریکا در منطقه قلب آسیا در تضاد است.
دونالد ترمپ در تویتی در تاریخ ١٩ نوومبر ٢٠١٨ نوشت: ما دیگر ملیون ها دالر به پاکستان نخواهیم داد؛ زیرا آن ها پول ما را می گیرند و کاری برای ما انجام نمی دهند؛ بن لادن نمونه ای مهم است و افغانستان نمونه ای دیگر. آن ها فقط یکی از تعداد زیادی از کشورهایی استند که از امریکا کمک می گیرند، بدون اینکه در ازای آن چیزی بپردازند. تمام شد!
ترمپ در تویت دیگری در همان تاریخ به تعلل پاکستان در ماجرای بن لادن اشاره کرد و گفت در حالی که پاکستان از ما ملیون ها دالر کمک می گرفت، به ما نگفت که بن لادن در آن جا زنده گی می کند. وی همان روز در گفتگویی تلویزیونی باز هم بر تصمیم خود برای قطع کمک ها به پاکستان تأکید کرد.
این تویت ها واکنش سریع عمران خان، صدراعظم پاکستان، را در تویتر در پی داشت. وی و دیگر مقامات در چند تویت پی در پی به کارهایی اشاره کرد که پاکستان برای امریکا انجام داده است و گفت: پاکستان رنج ها و هزینه های جانی و اقتصادی زیادی را در جنگ امریکا با تروریزم متحمل شده است. وی گفت کشورش با وجود حاضر نبودن هیچ پاکستانی در حمله ١١ سپتمبر، در جنگ امریکا با تروریزم اشتراک کرد و ٧٥ هزار کشته و زخمی داد و متحمل بیش از ١٢٣ ملیون دالر خسارت شد. کمک ٢٠ ملیون دالری امریکا بسیار اندک بوده است.
در پی تویت عمران خان، لوی درستیز اردوی پاکستان در اعلامیه ای اعلام کرد پاکستان بیش از هر کشور دیگری برای صلح در منطقه تلاش کرده است. وی در تویتی بر موفقیت پاکستان در جنگ با تروریزم و نقش این کشور در صلح در منطقه و افغانستان تأکید کرد.
جنرال آصف غفور سخنگوی اردوی پاکستان نیز در تویت دیگری در ٢٠ نوومبر نوشت: ما بالاترین هزینه های نظامی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی را پرداخته ایم و جهان باید آن را به رسمیت بشناسد. وی ضمن تأکید بر ادامه ایفای نقش در راستای صلح در افغانستان، بر اولویت داشتن عزت و امنیت پاکستان تأکید کرد.
حتی مهمترین منتقدان سیاسی صدراعظم نیز در واکنش وی به سخنان ترمپ با او همراه شدند و همه فعالان سیاسی تلاش کردند از امریکاستیزی رونق گرفته در کشور به نفع خود بهره برداری کنند.
در گذشته، رهبران پاکستان تلاش می کردند میان ادبیات ضد امریکایی خود در داخل و سیاست آشکار حفظ منافع مشترک با امریکا در خارج تعادل برقرار کنند. اما مقابله مستقیم عمران خان با ترمپ در تویتر جدایی آشکاری را از این روند نشان می دهد. این تغییر ناگهانی دو علت دارد.
نخستین علت به شخصیت صراحت کلام و غیر دپلوماتیک باز می گردد و علت دوم، تصمیم امریکا برای قطع کمک های مالی به پاکستان است. با قطع کمک های امریکا، پاکستان دیگر خود را متعهد به حتی تظاهر به همراهی با سیاست های امریکا نمی بیند.
آن چه باید بر آن تأکید کرد این است که ترمپ و عمران خان حرف جدیدی در مقایسه با اسلاف خود نزده بودند. پیشتر نیز بارک اوباما پاکستان را بهشت امن تروریست ها خوانده بود و رهبران پاکستان نیز بر فداکاری های کشور خود در جنگ با تروریزم تأکید کرده بودند. اما این بار این دوئل انترنتی دو کشور را در در تقابلی بی سابقه در سال ها اخیر قرار داده است. علت هم اقدام دو رهبر به اعلام مواضع کشورهای خود به شیوه ای غیر دپلوماتیک بود.
گرایش پاکستان به سمت کشورهایی مانند چین و عربستان سعودی، موجب شده است رابطه با امریکا دیگر برای پاکستان حیاتی نباشد و در نتیجه عمران خان موضعی کاملاً تقابلی اتخاذ کند.اسلام آباد در ازای حمایت دپلوماتیک از عربستان در بحران پس از قتل خاشقجی، از این کشور بسته حمایوی ٦ ملیارد دالری دریافت کرده است.
چین نیز بزرگترین سرمایه گذاری خارجی خود را در مسیر اقتصادی که از داخل پاکستان می گذرد، انجام داده است و این سرمایه گذاری موجب شده است پاکستان حتی به بهای سازش بر سر حاکمیت سرزمینی خود، روی کمک چین سرمایه گذاری کند.
با وجود تغییر در واقعیت های منطقوی، اهداف مشترک امریکا و پاکستان در افغانستان تأمین نشده است. مهمترین مسأله ای که در فرایند صلح افغانستان هنوز حل نشده است، آینده طالبان است که پاکستان نفوذ بسیار زیادی روی آن دارد.
در ابتدای این ماه یکی از چهره های مهم در این فرایند صلح در اثر مرگ مشکوک در خانه خود، حذف شد. سمیع الحق، پدر طالبان، موسس و مدیر مدرسه العلوم الحقانیه بود که بسیاری از جهادی های سرشناس منطقه از آن جا برخاسته اند.
مقامات طالبان در گفتگوهای مسکو حضور داشته اند که این موضوع نشان دهنده نقش پررنگ تر مسکو در فرایند صلح افغانستان و در تضاد با موضع تاریخی امریکا در منطقه است. افغانستان سرگرم امضای قراردادهای نظامی با روسیه برای پر کردن خلأ حاصل از اختلافات روزافزون با امریکا است.
سیاست آسیای جنوبی ترمپ نقش مهمی در نزدیک کردن چین، روسیه و پاکستان در منافع مشترکی از جمله مسأله افغانستان داشته است. و اکنون که این مثلث به دنبال نقشی رسمی برای طالبان در افغانستان است، اسلام آباد می تواند سیاست ریاکارانه خود را برای حمایت از گروه های جهادی خاصی که در خدمت منافع این کشور در افغانستان و هند بوده اند، دنبال کند. آن هم تا زمانی که دولت بتواند نفوذ خود را بر این گروه ها اعمال کند و آن ها را از سرمایه گذاری های چین دور نگه دارد.
در راستای همین راهبرد، پاکستان نام حافظ سعید، یکی از تروریست هایی را که سازمان ملل نام وی را در لست تروریست ها آورده است، از لست افراد و سازمان های تروریستی خود پاک کرد.
یکی دیگر از تبعات احتمالی فاصله گرفتن پاکستان از امریکا، نزدیک تر شدن آن به ایران است. این موضوع در حوزه های تجارت و انرژی و در پلان هایی مانند خط لوله گاز ایران و پاکستان مشهودتر است. اکنون پاکستان می تواند در میدان میان آغوش باز ایران و مخالفت عمده عربستان سعودی با نزدیک شدن اسلام آباد به تهران که نقدینگی زیادی در اختیار دارد یکی را انتخاب کند.
با توجه به هماهنگی چین و روسیه در فرایند صلح افغانستان، ادامه فعالیت گروه های جهادی در منطقه و تلاش ایران برای یافتن گزینه هایی برای کاستن از فشار تحریم ها، تصویر ژئوپلتیکی در جنوب آسیا به سرعت در حال دور شدن از منافع و سیاست امریکا است.
با وجود این که ترمپ نیز همچون اوباما در متهم کردن پاکستان به فراهم کردن پایگاهی برای تروریست هاست، نتیجه ادامه سیاست های ترمپ دور شدن اسلام آباد از واشینگتن است. تنش های پیش آمده نشان می دهد هر اتفاقی (در تویتر یا خارج از آن) می تواند امریکا و پاکستان را وارد بحرانی تمام عیار کند.

بیشتر بخوانید  رابطه نزدیک طالبان و تحریر الشام از نگاه لطیف پدرام

 

همرسانی کنید!