آریانا نیوز: ویبسایت ایندین اکسپرس در مقالهای از دولت هند خواست به روابط اقتصادی خود با ایران پابند باشد و تصمیم های معقولی را در مواجهه با تحریمهای یکجانبه امریکا اتخاذ کند…
خانم ویکارم مهتا تحلیلگر مسایل سیاسی و نویسنده این مقاله معتقد است اگرچه عواقب اقتصادی قطع خرید نفت از ایران نمیتواند در نگاه اول برای هند سنگین باشد، اما با نگاهی دقیقتر، در صورتی که ایران تهدید خود مبنی بر بستن تنگه هرمز را عملی کند، قیمتهای نفت دچار جهش بسیار قابل توجهی خواهد شد که میتواند منجر به اختلال کامل در بازار نفت شود. ضمن اینکه هرچند برخی معتقدند ایران توانایی انجام این کار را ندارد، اما دریادار جیمز استاوریدیس، که پیش از این قوماندان کل نیروهای ناتو بود، اخیراً در مقالهای نوشته است ایران از قابلیتهای چندلایه برای انجام این کار برخوردار است. از این رو، عواقب اقتصادی قطع خرید نفت از ایران میتواند برای هند بسیار سنگین باشد.
از طرفی از منظر ژئوپلیتیک، تضعیف روابط هند با ایران، به معنای تقویت حضور چین در قلب خاورمیانه است. ملکی که اعلام کرده از تحریمهای امریکا تبعیت نخواهد کرد و حتی به شرکتهای خود نسبت به فعالیت در ایران هشدار نداده است. بلکه برعکس این کشور طبق گزارشهای مختلف، برای اشتراک در توسعه بندر چابهار ایران اعلام آماده گی و تمایل کرده و تهران میتواند در صورتی که دهلی نو از خرید نفت سر باز بزند و خود را بیش از حد معمول به امریکا نزدیک کند، در مقام اجابت خواست طرف چینایی برآید.
بنابراین هند بر سر دوراهی سختی میان نزدیک شدن به امریکا یا حفظ روابط با ایران قرار دارد که البته این دو راهی این بار با توجه به عدم وجود مبنای قانونی برای تحریمهای دونالد ترمپ علیه ایران و همراهی نکردن کشورهای دنیا با واشینگتن، بسیار از دو راهی مشابهی که زمان بارک اوباما رییس جمهور پیشین امریکا برای هند ایجاد شد، سادهتر است و تصمیمگیری در خصوص آن آسانتر. در زمان اوباما، تحریمهای ایران ماهیت بینالمللی داشتند و از همراهی دیگر کشورها برخوردار بودند، هند نیز در این شرایط به تبعیت از جامعه جهانی خرید نفت خود از ایران را کاهش داد و ایران علیرغم متضرر شدن، نتوانست اعتراض تندی به اقدام هند بکند.
اما امروز شرایط متفاوت است و همراهی هند با امریکا میتواند مصارف سنگینی برای دهلی ایجاد کند. ضمن اینکه همانطور که فرید زکریا اخیراً در مقالهای در واشینگتن پست نوشته است، اساساً ترمپ شخصیت قابل اعتمادی برای پذیرفتن چنین ریسکی نیست. به گفته زکریا تاکتیک دومرحلهای ترمپ در سیاست خارجه این است که ابتدا حملهای تند و آتشین به طرف مقابل میکند یا تهدید به راهاندازی جنگ آخرالزمان میکند، بعد بحرانی که در نتیجه این اقدام ایجاد میشود را با عقبنشینی یکجانبه از سوی خود آرام میکند و آن را با نام موفقیت خود در حل بحران به خورد بقیه میدهد. حال آنکه اساساً آغازکننده بحران خود او و حملات تندش بودهاند.
زکریا نمونه روشن این رویکرد را ماجرای تقابل واشینگتن-پیونگیانگ میداند که در آن کیم جونگ اون رهبر کوریای شمالی، در ابتدا مردی دیوانه بود که ترسی از تهدید یا کشتار مردم خود نداشت، اما بعد تبدیل به ناجی و رهبری شد که مردمش عاشق او هستند و ترمپ از دیدار و گفتگو با او خرسند است. همین نمونه را البته از همین الان در مواضع ترمپ نسبت به ایران نیز شاهد هستیم. زکریا معتقد است شاید از دید ترمپ و هوادارانش، او هوشمندانه عمل میکند؛ اما درواقع جنجال و تغییر ناگهانی مواضع، چهرهای از امریکا در مجامع بینالمللی ارایه میکند که این کشور را بیثبات، غیرقابل پیشبینی، غیرقابل اعتماد و اساساً ضد نظم جهانی نشان میدهد. نویسنده در پایان نتیجهگیری کرده است بهترین کار برای منافع ملی هند در چنین شرایطی، پابندی به اصول اخلاق دپلوماتیک با ایران است.