29 جوزا 1394 - مقالات
گرچه گروهک های تروریستی، تکفیری و مخالفان مسلح با وجود عناوین مختلف بوکوحرام، لشکر طیبه، حقانی، حکمتیار، طالبان، داعش، چچنی ها و القاعده نهایتا به یک منبع و ماخذ و مخزن وصل می شوند و ریشه در یک هپنوتیزم مغزی دارند لیکن…
لیکن اتحاد علنی و آشکار آنان که از اعلام برائت ها و به رسمیت نشناختن ها و محکوم کردن روش های یکدیگر به همکاری و حمایت و یکسان سازی عملیات ضد مردم ملکی و مسوولان در کشورهای مختلف بیانجامد بسا خطرناک و نگران کننده است.
افرادی همچون حکمتیار و حقانی که در افغانستانی الاصل بودن آنان جای هیچ تردیدی نیست و حتی نمایندگان و معاونان خود را در انتخابات ریاست جمهوری و شوراهای ولایتی اشتراک داده بودند؛ تاکنون کاملا حساب جداگانه ای از طالبان و القاعده و تروریسم غیر افغانستانی در افغانستان داشته اند.
لذا باید ارگ نشینان خود را به خواب زده و به خواب رفته را بیدار کرد و فریاد زد که گلبدین را ارزان نفروشید! خیانت یک رهبر مجاهد افغانستانی که تاکنون از داعش و تکفیری ها اعلام برائت می کرد در همسویی با عربستان سعودی پیامدهای بسیاری دارد.
از هنگام حمله رژیم آل سعود به مردم مظلوم و بی دفاع یمن برای بازگرداندن خلیفه فراری به قدرت، که با ریخته شدن خون هزاران زن و کودک همراه بود و نفرت جامعه جهانی را برانگیخت؛ گروهک گلبدین حکمتیار اعلام حمایت و آمادگی خود را برای جنگ در صنعا مخابره کرد.
در همین راستا گرایش بیش از پیش وی به عرب های ثروتمند از نفت و مطیع امریکا و اسراییل، این آژیر خطر را به صدا درآورده است که دیگر حکمتیار یک مخالف حکومت صرف نیست و حتی می توان مدعی شد عنوان حکمتیار با صدای داعش به گوش می رسد.
عربستان سعودی با ارسال نامهای محرمانه به «گلبدین حکمتیار» از وی خواست به منظور انتقام از اسلامآباد در عدم اعزام نیرو به یمن، در خاک پاکستان سلسله عملیات تروریستی اجرا کنند.
هرچند نامه محرمانه عربستان سعودی به رهبر حزب حکمتیار و پیر جنگ های داخلی افغانستان برای انتقام از عدم عمل به تعهد پاکستان نسبت به بحران یمن بوده است اما آغاز این همکاری می تواند گذشته از تیرگی بیش از پیش روابط کابل اسلام اباد به جنگ داخلی بیانجامد.