29 سرطان 1395 - مقالات
آریانا نیوز: اردوغان حالا خود را نسبت به قبل از کودتا قویتر میبیند و با خیال راحتتر دست به تصفیه گسترده در اردو و دستگاه قضایی میزند تا عناصر رقیب دیرین خود به نام فتحالله گولن را از این دو بخش حذف کند و حتی سراغ امریکا رود تا با استفاده از فضای تبلیغاتی بعد کودتا گولن را به چنگ بیاورد.
شام جمعه گذشته نه تنها مردم ترکیه بلکه مردم دیگر کشورها دچار شک شدند. در حالی که نزدیک به دو دهه از آخرین کودتا در ترکیه میگذرد، حضور سنگین نظامیان در دو شهر اصلی ترکیه و صدای مرمیها در شامگاه 15 ژوئیه خبر از وقوع کودتایی دیگر میداد اما برخلاف چهار کودتای قبلی در این کشور، این یکی موفق از آب درنیامد و تنها دو سه ساعت لازم بود تا کودتاچیان شکست بخورند. خبر کودتا در منطقه پرالتهاب خاورمیانه و یک سال پس از تنش داخلی در ترکیه به طور طبیعی شکبرانگیز است و نافرجام ماندن کودتا آن هم طی چند ساعت باعث تشدید این شک میشود و پرسشهای زیادی را به وجود میآورد. در حالی که واکنش سیاستمداران به این کودتا بیشتر در لوای حمایت از دولت ترکیه است، تحلیلگران سعی در پاسخ به این پرسشها دارند و توجه آنان حول سه محور اساسی از چرایی وقوع کودتا، علل شکست زودهنگام و پیامدهای آن است.
قبل از هر چیز باید گفت که ترکیه با تجربه چهار کودتا آماده گی وقوع کودتای دیگری را داشت و به همین دلیل هم بود که رجب طیب اردوغان در زمان نخست وزیری پروژه مشهور به ارگنه کن را به کار بست تا با پاکسازی اردو خیالش بابت حضور عناصر ملیگرا و سکولار در اردو راحت شود. گفته میشود که این پروژه و دستگیری و محاکمه صدها نظامی در ردههای مختلف اردوی ترکیه باعث شد تا حزب عدالت و توسعه به رهبری اردوغان قدرت را طی 5/1 دهه گذشته در دست داشته باشد، بدون اینکه بابت وقوع کودتا و تهدیدی از سوی اردو نگرانی داشته باشد. این تصفیه جدای از نگاه ویژه اردوغان و دستگاه اطلاعاتی او به اردو است که توانسته قومندانان مورد اعتماد خود را بر اردو مسلط کند. با وجود این، احتمال کودتا از سوی اردو هیچگاه منتفی نشده، بهخصوص اینکه اردوغان برای جنگ با کردها مجبور شد برخی از عناصر پاکسازی شده را دوباره به اردو بازگرداند و همین نیز احتمال کودتا را تقویت میکرد. جنگ با کردها در یک سال گذشته و نارضایتی اردوی ملی از آن عامل دیگری برای وقوع یک کودتا بود چرا که نظامیان در این جنگ تلفات توجیهناپذیری داشتند و نباید سقوط دو سه هفته قبل چرخبال اردوی ترکیه در منطقه آلوجرا از ولایت گیرسون را فراموش کرد که حامل قومندانان عالیرتبه نظامی بود. از طرف دیگر، چرخشهای سریع سیاسی اردوغان نمیتوانست از سوی نظامیان بیپاسخ بماند، هر چند که رهبران سیاسی مخالف اردوغان موافق این چرخشها باشند. حضور پیلوت سرنگونکننده سوخوی روسی در صف کودتاچیان نشانهای از این پاسخ نظامیان به اردوغان است که نمیتوانستند سرعت چرخش سیاسی او را جذب و هضم کنند. به این مجموعه باید مصارفی را اضافه کرد که ماجراجوییهای چند سال اخیر اردوغان بر جامعه ترکیه تحمیل کرده، چنان که کودتاچیان در بیانیه خود و با وارد کردن اتهاماتی به اردوغان اشارهای به ماجراجوییهای او داشتند. یکی از بزرگترین ماجراجوییهای اردوغان در سوریه بود که از ابتدای جنگ داخلی در سال 2011 خود را درگیر آن کرده بود اما اردو و حتی قومندانان دستچین شده او هم موافق این ماجراجویی نبودند و گاه مخالفت خود را برای مداخله نظامی در سوریه به او گوشزد میکردند. با توجه به این عوامل نمیشد گفت که اردوی ترکیه به سکوت خود در برابر اردوغان ادامه بدهد، چنان که در روزهای قبل از 15 ژوئیه گمانهزنیهایی از وقوع کودتا در رسانههای ترکیه مطرح شده بود.
با وجود این زمینهها اما آنچه در شامگاه 15 ژوئیه اتفاق افتاد در قد و قامت یک کودتا و مشابه کودتاهای قبلی اردوی ترکیه نبود. چنانکه وسلی کلارک، قومندان عالیرتبه سابق ناتو سه دلیل از عدم دستگیری رییسجمهور، نبود نیروی کافی برای کودتا و عدمقطع شبکههای انترنتی و به خصوص شبکههای اجتماعی را برمیشمرد تا بگوید که از همان لحظات اول معلوم بود کودتا موفق نخواهد شد. در واقع، آنچه در شامگاه جمعه اتفاق افتاد بیشتر شبیه نمایشی از یک کودتا بود تا یک کودتای واقعی مشابه آنچه جنرال کنعان اورن، قومندان پیشین اردوی ترکیه در سال 1980 انجام داد. این موضوع باعث تقویت پلان احتمالاتی از دست پنهان اردوغان در شامگاه 15 ژوئیه شده اما حتی اگر این احتمالات هم نادیده گرفته و گفته شود که او با تکیه بر حمایت مردمی توانست کودتا را شکست دهد، یک نتیجه از این شامگاه به دست آمده است. اردوغان حالا خود را نسبت به قبل از کودتا قویتر میبیند و با خیال راحتتر دست به تصفیه گسترده در اردو و دستگاه قضایی میزند تا عناصر رقیب دیرین خود به نام فتحالله گولن را از این دو بخش حذف کند و حتی سراغ امریکا رود تا با استفاده از فضای تبلیغاتی بعد کودتا گولن را به چنگ بیاورد. او نه تنها پای خود را در دو نهاد نظامی و قضایی ترکیه مستحکم میکند حتی شرایط به نحوی به نفع او تغییر کرده که میتواند با خیالی راحتتر چرخشهای سیاسی خود را انجام دهد. این دستاوردها جدای از افزایش اقبال عمومی بعد از کودتاست که همزمان با انفعال قابل توجه احزاب مخالف شده است. در مجموع میتوان گفت که اردوغان در شامگاه 15 ژوئیه تنها برای چند ساعت دچار دردسر شد اما همین دردسر چنان منافعی برای وی داشته که به او تضمین داده تا بتواند قدرت خود را به طرز چشمگیری تقویت کند و حتی مطمئنتر از گذشته به سوی هدف اصلی خود از تغییر نظام سیاسی ترکیه از پارلمانی به ریاستی حرکت کند.