24 حوت 1393 - مقالات

کرزی را دریابید پیش از آنکه از دست برود!

کرزی را دریابید پیش از آنکه از دست برود!

ظاهرا علاقمندی کرزی برای کسب شهرت و محبوبیت بیشتر و کنار نرفتن از راس قدرت در افغانستان روز به روز بیشتر می شود چرا که وی پس از اتمام دوران ریاست جمهوری اش بسیار فعالتر، سیاستمدارتر، عاقلتر و دلسوزتر به وطن شده و بعد از مرگ سهراب، اکنون به دنبال نوش داروی دردهای کشور است.

 

وی هفته پیش در مراسم بزرگداشت بیستمین سالگرد شهادت عبدالعلی مزاری یکبار دیگر سخنانی به زبان جاری ساخت که با عملکرد سیزده سال اش کاملا متفاوت است و بلافاصله بعد از این سخنرانی از سوی نماینده ویژه روسیه در افغانستان به مسکو دعوت شد.

 

حامد کرزی در این نشست گفت: ناامنی‌های افغانستان ریشه در عوامل خارجی دارد و مردم ما برای تامین صلح و ثبات کشورشان باید متحد شود چرا که پیروزی در اتحاد ما است. (جناب کرزی اگر پیروزی ما در اتحاد است، چرا شما در سیزده سال حکومتداری خود این کار را نکردی؟)

 

محترم کرزی همچنین چندی پیش در گفتگو با رسانه‌ها هشدار داد: که اگر افغانستان در برابر فشارهای پاکستان تسلیم شود، در تاریخ کشور که مدت‌ها در برابر هجوم انگلیس و شوروی سابق ایستادگی کرده، شکست بزرگ به ثبت خواهد رسید. به گفته ی کرزی ما خواستار برقراری روابط دوستانه با پاکستان هستیم اما نمی‌خواهیم تحت سیطره اسلام‌آباد باشیم. (کاری که عملا در دوران 13 ساله ی کرزی اتفاق افتاد و ما تحت سیطره سازمان استخباراتی پاکستان بودیم)

 

از دیدگاه کرزی پس از ریاست جمهوری، گروه شبه نظامی القاعده نیز افسانه ای است که توسط آمریکایی ساخته و پرداخته شده است، افسانه ای که مقامات آمریکایی با شاخ و برگ دادن به آن و بزرگ جلوه دادن فعالیت هایشان، حملات نظامی خویش را توجیه کرده و آن را مشروع جلوه دادند.

 

رییس جمهوری پیشین همچنین چندی قبل ادعاهای مقام های امریکایی مبنی بر تحمل خسارت های مادی در افغانستان را به تمسخر گرفت و گفت: امریکا مدعی است که در جریان جنگ در افغانستان بیش از 2000 سرباز امریکایی جان خود را از دست داده اند و بیش از 600 میلیارد دالر خسارت متحمل شده اند، این ارقام در کناری تلفاتی که مردم افغانستان متحمل شده اند رقم اندکی است.

 

واقعیت درباره شخصیت سیاسی حامد کرزی این است که طی سالهای پیش آمریکایی ها همیشه سعی کردند تا کرزی را اجیر خود معرفی کنند و وی را شخصی وابسته به غرب نشان دهند، هرچند خودش تلاش کرد تا با افزایش مراودات سیاسی کابل با کشورهای قدرتمند منطقه، این وابستگی را از بین ببرد، ولی در عمل این اتفاق نیفتاد.

 

چرا که آمریکایی ها طی سیزده سال گذشته طوری رفتار کردند که هیچ یک از کشورهای منطقه نتوانند جای پای محکمی را در عرصه های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی در افغانستان باز کنند. زیرا می دانستند کشورهایی چون هند، چین و ایران توان آوردن صلح و ثبات در افغانستان را دارند. لذا با ایجاد رقابتهای کاذب و زد و بندهای سیاسی، تمام تلاش خود را به کار بردند تا همکاری متقابل همسایگان با دولت کرزی میسر نشود.

 

بسیاری از آگاهان مسایل سیاسی معتقدند که اگر افغانستان و کشورهای منطقه متحد می شدند، نیازی به حضور کشورهای خارجی در افغانستان نبود زیرا این اتحاد، ما را بی نیاز از کمک‌های غرب می‌کند. ولی آمریکاییها رذل تر از آن بوده و هستند که بگذارند چنین اتحادی محقق شود تا تمام اهداف و برنامه های ده سال آینده آنها از بین برود.

 

هرچند که حامد کرزی به خوبی می دانست که این مقامهای کاخ سفید بودند که وی را در سال 2001 به قدرت رساندند و تا سال 2014 در قدرت نگه داشتند، و از آنجایی که حرمت حق آب و نمک واجب است، وی نخواست افغانستان شاهد جایگزینی همسایگان به جای آمریکا باشد.

 

لذا تمامی سیاستهای حامد کرزی در سیزده سال حکومتش نشان می دهد که اینگونه سخن گفتن وی پس از اتمام دوران ریاست جمهوری اش، توبه کردن از اعمال گذشته نیست و باز هم به دستور کاخ سفید مجبور به این سیاه بازی و تظاهر کردن است. حتی اگر توبه هم باشد، نوش دارو بعد از مرگ است و هیچ فایده ای ندارد.

 

متاسفانه در سیزده سال گذشته به لطف اشتباهات سیاسی کرزی، افغانستان به گونه ای پیش رفته که چاره ای ندارد جز اطاعت بی چون چرا از غرب. نه استقلالی، نه پیشرفتی، نه بازسازی قابل قبولی، نه حکومت مقتدری، نه امنیت و ثباتی، نه اقتصادی مناسبی و نه هیچ چیز دیگری.

 

اکنون هم که وی بیشتر به فکر بزرگتر کردن خودش است تا منافع افغانستان و اگر وی نتواند بر این احساسات وطن دوستانه ی خود! غلبه کند بیم آن می رود که از شدت حس بزرگی از دست برود!

همرسانی کنید!