12 حوت 1393 - مقالات

چرا کارهای زیربنایی در کشور انجام نمی شود؟!

چرا کارهای زیربنایی در کشور انجام نمی شود؟!

روزهای عزای مصیبت زدگان حادثه ریزش سنگین برف و سقوط برف کوچ را که طی آن 286 تن از هموطنان عزیز ما جان خود را در ولایات بدخشان، تخار، نورستان، بامیان، لغمان، پنجشیر و ننگرهار از دست داده اند را پشت سر می گذاریم.

 

شاید انگشت اتهام رو به سوی دولتمردان کرزی باشد که طی دوازده سیزده سال گذشته اقدام مناسبی برای جلوگیری از حوادث غیرمترقبه انجام ندادند. از جمله اینکه بازسازی شاهراه سالنگ که ارتباط پایتخت را با 9 مركز ولايت شمالي کشور برقرار مي كند و از لحاظ ارتباطي نقش كليدي در برقراري ارتباط ميان شمال با جنوب و شرق کشور دارد.

 

در فصل زمستان هميشه در سالنگ، مشکلات ناشى از توفان و برف کوچ ها که بعضاً سبب تلفات جانى نيز شده است به وقوع مى پيوندد به گونه ای که طبق آمار منتشر شده امسال ضخامت برف در سالنگ جنوبى به يک متر و در سالنگ شمالى به ٦٠ سانتى متر مي رسد. متاسفانه همه ساله در شاهراه سالنگ تعدادی از هموطنان ما زخمی و تعداد دیگری جان های شیرین خود را از دست می دهند، اما دولت کدام تدبیر لازم برای جلوگیری از چنین حوادثی را انجام نداده است.

 

که اگر میلیون ها دالری که از کمکهای جامعه بین المللی برای بازسازی این بزرگراه به مصرف رسیده است واقعا در جای خود به طور شایسته مصرف می گردید و اگر پوشش های مدافع برای برف کوچ ساخته می شد، این تلفات سالانه کاهش می یافت.

 

اما نکته مهم این است که در این میان فقط مسوولین مربوطه ملامت نیستند زیرا هیچ برنامه زیربنایی برای جلوگیری از حوادث این چنینی وجود ندارد. این کاری است که خارجی ها یاد دادند که به پروژه هایی که بیشتر از سه یا شش ماه طول می کشید، بودجه نمی دادند. قطعا کار زودبازده، زیربنایی نیست چون با عجله انجام می شود.

 

پیشگیری از حوادث طبیعی جزو مسایلی است که بودجه های سنگین ده ساله با حیطه اختیارات گسترده می خواهد. کاری که خارجی ها به دلیل دیربازده بودن آن هرگز حاضر به تامین بودجه در آن نشده و نخواهند شد.

 

این مطلب در بسیاری از مسایل فعلی حال حاضر کشور صدق می کند که خارجی ها نخواستند و نگذاشتند که کارهای زیربنایی با بودجه ی کلان و بازدهی بلندمدت انجام شود. آنها فقط خواستند پولها را خرج و در بعضی موارد اختلاس کنند. کاری به زیربناهای کشور هم نداشتند.

 

خداوند خیر وکیلان مجلس نمایندگان را هم بدهد که اصلا فکرشان به این مسایل قد نمی دهد که بخواهند برای آینده کشور و مسایل زیربنایی برنامه ریزی کنند و از دولت در این زمینه کار بکشند. آنها هم آنقدر درگیر مسایل حاشیه ای شده اند که بیشتر به فکر خوش گذرانی و زد و بند سیاسی و گرفتن عکس یادگاری هستند تا دلسوزی برای مردم.

 

به هر حال آنچه مسلم است اینکه دو معاون دولت قبلی که یکی از آنها رییس کمیته ملی اضطرار بود فقط در حد تعیین چند سفیر یا معاون اختیاراتش داشتند نه بیشتر! در عوض آنها، سیاست پشتون گرایانه محترم کرزی سبب گردیده تا افرادی مانند فاروق وردک، کریم خرم و داودزی که پشتون هستند و سیاستشان به سیاست پاکستان نزدیک است، مشاوره دهندگان به رییس دولت باشند و در برخی موارد تصمیم گیرنده اصلی.

 

حال باید دید در این دولت اوضاع چگونه پیش می رود چرا که با وجود حوادث چند هفته ی اخیر هنوز از کمیته اضطرار خبری نیست و معلوم نشده وظیفه امدادرسانی و رفع مشکلات آسیب دیدگان بر عهده کدام نهاد با مسوولیت چه کسی است؟ در زمان کرزی محمد کریم خلیلی بصورت نمادین ریاست این کمیته را بر عهده داشت ولی اشرف غنی و عبدالله که هنوز کابینه ی شان نصف و نیمه مانده، هیچ کدام مسوولیت این نهاد را بر عهده نمی گیرند تا مردم بیچاره ای که زیر بارش سنگین برف و مسدود شدن راه های مواصلاتی، از گرسنگی و سرمازدگی در حال تلف شدن هستند، هیچ امیدی نداشته باشند.

 

همرسانی کنید!