15 اسد 1396 - مقالات
آریانا نیوز: درین نوشتار، پیروزی مسجدالاقصی و تأثیرات آن بر افول حاکمیت رژیم صهیونیستی مورد بررسی قرار گرفته است.
به نقل از روزنامه لبنانی البناء، کابینه رژیم صهیونیستی از اقدامات غیرقانونی و غیر اخلاقی خود در مورد اهالی قدس و نمازگزاران مسجدالاقصی که تحولی گسترده در عرصه رژیم صهیونیستی به شمار میرفت و تأثیرات و پیامدهای منفی بسیار گستردهای در آینده نزدیک و دور به دنبال داشت، عقبنشینی کرد. این اولین بار است که رژیم صهیونیستی در نتیجه فشارهای روزافزون مردمی در افکار عمومی فلسطینیها و کشورهای عربی از تصمیمات خود عقبنشینی میکند. پیش از این نیز رژیم صهیونیستی از تصمیم خود مبنی بر تقسیم زمانی حرم مسجدالاقصی بین نمازگزاران مسلمان و تجاوزگران صهیونیست عقبنشینی کرده بود. همچنین اخیراً نیز رژیم صهیونیستی تصمیم خود در رابطه با افراد بازداشت شده در زندانهای صهیونیستی را بعد از انتفاضه معدههای خالی کنار گذاشت و امروز نیز در برابر خشم مردم قدس و سایر مسلمانان فلسطینی و عرب از تصمیم خود عقبنشینی کرد.
مشخص است که مجموعه عقبنشینیهای رژیم صهیونیستی تنها به معنی انزوا در داخل کابینه اسراییل نیست، بلکه سطح و خطر این اتفاق نیز برای آنها افزایش پیدا کرده است. این انزوا را در تمامی سطوح سیاسی چه در جبهه جولان یا در زمینه نحوه تعامل با اشکال مختلف انتفاضه موجود می توانیم ببینیم که حتی بررسی و مشخص کردن ابعاد آن نیز برای رژیم صهیونیستی مشکل شده است. همه روزه رژیم اسراییل با اشکال مختلفی از شورش مواجه میشود و همین موضوع باعث میشود اقدامات غیر حساب شده و شتابزده ای را انجام دهد. تکیه این رژیم در سکوت عربی و شکاف فلسطینی و هماهنگیهای امنیتی با تشکیلات خودگردان، آن را در حالتی از آسایش و پرده دری قرار داده است. نخست وزیر رژیم صهیونیستی به دروغ مدعی میشود که اسراییل در نتیجه مواضع برخی کشورهای عربی برای شتاب در جهت عادیسازی روابط با این رژیم بر ضد محور مقاومت بهترین شرایط استراتیژیک خود را پشت سر میگذارد، اما مشکل این رژیم در همین جا نهفته است، چرا که وجود ملت مقاوم و تسلیمناپذیر را مورد توجه قرار نمیدهد.
عقبنشینیها همچنین شامل عقبنشینی در مواضع بینالمللی و سکوت در مواضع امریکا نسبت به رفتار حاکمیت رژیم صهیونیستی با انتفاضه الاقصی نیز میشود. دولت امریکا نیز تقریباً هیچ توجهی به این تحولات ندارد و هنگامی تصمیم گرفت فرستاده خود جیسون گرینبلات را به قدس بفرستد که موضوع به پایان رسیده بود. امریکا هیچ میانجیگری برای خارج کردن نتانیاهو از این بحران انجام نداد.
در همین راستا مؤسسه بروکینگز کنفرانسی را بعد از پایان گرفتن تمامی این حوادث در رابطه با تحولات مسجدالاقصی برگزار کرد. نکته قابل توجه در این کنفرانس که در مرکز حاییم صبان از حامیان رژیم صهیونیستی در داخل مؤسسه بروکینگز برگزار شد، این بود که تقریباً همه بر این نکته اتفاق نظر داشتند که شکست نتانیاهو در این دوره از تنشآفرینیها در نتیجه فشار از پایین به بالا بود. به عبارت دیگر این کنفرانس اذعان کرد که این دستاوردها در نتیجه تلاشهای ملت فلسطین در قدس و فلسطین و برخی ملت های عربی به دست آمده است.
حاضران در این نشست بر روی این نکته توافق داشتند که افکار عمومی عربی همچنان زنده است و قدس و فلسطین را جزو اولویتهای خود میداند. اشتراک کننده گان در این نشست همچنین از بیتوجهی دولت ترمپ و تأثیر آن در اتخاذ مواضع نسبت به این بحران صحبت کردند. برخی از اشتراک کننده گان در این مراسم از فضای کلی ملتهای عربی و ملت فلسطین سخن گفتند که خطوط قرمز خود در زمینه قدس را ترسیم کرده اند. این نتیجهگیری اظهارات گدعون لوی تحلیلگر صهیونیست روزنامه هاآرتص را مورد تأیید قرار داد که اعلام کرده بود عقبنشینی نتانیاهو شکست بزرگی برای او به شمار میرود.
این موضوع بدان معنا است که قواعد درگیریهای سیاسی در دسترس افکار عمومی عربی قرار دارد و دیگر در انحصار رژیم صهیونیستی و حامیان آن نیست. شتاب برخی رژیمهای عربی برای مداخله و اعلام این مطلب که دخالت آنها راه حل این مشکل را نشان داد، تعبیری از این موضوع است که آنها نسبت به بدتر شدن اوضاع وحشت دارند. این موضوع نشان میدهد که پروژههای رسانههای صهیونیستی و رسانه های رژیمهای عربی که با دالرهای تیلی تأمین مالی میشود، مبنی بر ایجاد ایتلاف سنی شکست خورده یا لااقل بی طرف و بی فایده شده است.
در خلال مواضع اهالی قدس و تظاهرات صورت گرفته در برخی از کشورهای عربی نسبت به این اقدامات از جمله در اردن و یمن و تونس و لبنان مشخص شد که دولت های عربی از افکار عمومی ملت های خود می ترسند، در این شرایط آنها چگونه میتوانند با رژیم صهیونیستی ایتلاف کنند؟
انزوا در داخل کابینه رژیم صهیونیستی به این علت است که نخست وزیر این رژیم فردی ضعیف بوده و از فروریختن ایتلاف خود با جریانهای تندرو و راستگراها نگران است. راپورهای صهیونیستی نشان میدهد که تعدادی از قوماندانان نظامی و امنیتی ملاحظاتی نسبت به تصمیمات بنیامین نتانیاهو دارند ، اما نگرانی بنیامین نتانیاهو از علنی شدن مواضع ضعیفش در برابر احزاب راستگرای متحد شده با آن در داخل کابینه بعد از کشته شدن سه فلسطینی عامل عملیات قدس، وی را هدف باج خواهی این جریانها قرار داده است.
این بدان معنا است که نتانیاهو در آن واحد دو بار شکست خورده است، شکست اول در برابر اهالی قدس و ملت فلسطین بوده که نسبت به این تصمیم اعتراض کردند و بار دوم در برابر جریانهای راستگرایی افراطی در داخل کابینه است. این موضوع نشان میدهد که انتخابات آینده دیر یا زود مجموعه ای از اتفاقات غیر حساب شده و پیامدهای وخیم را برای وی و آینده رژیم صهیونیستی خواهد داشت.
فراموش نکنیم که بنیامین نتانیاهو با دوسیه فساد نیز دست به گریبان است و از سوی دیگر سعی دارد که با هر هزینهای حاکمیت را برای خود حفظ کند. دلیل این سخن آن است که بار دیگر از تصمیم خود مبنی بر حمایت از توافق روسیه و امریکا در زمینه سوریه خاصتاً در بخش جنوب غربی این کشور عقبنشینی کند. این عقبنشینی از آن جهت بود که راستگرایان افراطی کابینه به این توافق اعتراض کرده و ابراز داشتند که این توافق از تضمینهای لازم برای عدم وجود حزبالله یا عناصر ایرانی در منطقه جولان خالی است. نتانیاهو را در این روزها میتوان رییسجمهور امتیازدهی ارزیابی کرد. وی دیگر ابتکار عمل را نه در سطح داخلی و نه در ابعاد خارجی در اختیار ندارد.
عقبنشینی در تصمیمگیریها همچنین نشان دهنده بحران ساختاری سیاسی در داخل رژیم صهیونیستی است. افزایش نقش راستگرایان افراطی و حمایت افکار عمومی شهرکنشینان صهیونیست از سیاستهای ویرانگر آنها آینده این رژیم را تحت تأثیر قرار میدهد. این سیاستها مانند گذشته باعث کاهش تأیید جهانی رژیم صهیونیستی میشود که نمونه آن را در روند تحریم این رژیم با عنوان بی دی اس قابل مشاهده است. همچنین حمایت جامعه امریکا حتی در میان اقلیت یهودی امریکا از این رژیم نیز کاهش پیدا کرده است. بسیاری از نظرسنجیها این موضوع را نشان میدهد. مجله فارین پالیسی نیز در مقالهای به قلم لدیبرا کامین در شماره روز 28 جولای تحت عنوان شکاف بین اسراییل و امریکا؛ آیا یهودیان امریکا از اسراییل دست برمیدارند؟ به این موضوع اشاره کرد.
در سطح عربی به صورت کلی و در تمام جریانهای عربی و اسلامی مخالف با رژیم صهیونیستی، باید گفت که آنها نسبت به پیروزی که در قدس به دست آوردهاند، به خود میبالند. این پیروزی در مراکز تصمیمگیری نیروهای مقاومت مورد بررسی قرار خواهد گرفت و امکان شکست دادن دشمن از آن نتیجهگیری خواهد شد. این شکست نه تنها مانند الگوی لبنان در ابعاد نظامی مطرح است، بلکه در عرصه سیاسی و در نتیجه فشارهای مردمی نیز دیده میشود. این پیروزی همراه با دستاوردهای میدانی دیگر قطعاً در نهایت منجر به باز پسگیری قدس و تمام فلسطین خواهد شد، آنچه باعث میشود ساختار سیاسی کشورهای عربی به نفع جریانهایی که بیشترین همبستگی را با منافع ملتهای عربی در گوشه و کنار جهان عرب دارد، تغییر کند. فلسطین در نهایت عربها را از وابستگی به رژیمهای مرتجع و وابسته به غرب و رژیم صهیونیستی نجات خواهد داد و این یکی از نتایج قابل پیشبینی پیروزی در قدس است.