19 حمل 1394 - مقالات
پاکستان فارغ از هم مرز بودن با افغانستان و تمامی آسیب هایی که به کشور ما وارد ساخته است خود یک مأمن و مأوا برای حملات مهندسی شده و گسترده تروریستی و نیز قربانی اقتصاد ضعیف و بی پشتوانه خود شده است.
در اینکه دیورند و ولایات مرزی مملو از پشتون و پنجاب های پاکستانی وزیرستان و پشتونستان در آنسوی مرز بر ولایات مرزی کنر و نورستان و خوست و ننگرهار این سوی مرز لطمات بسیاری وارد ساختند شکی نیست اما باید اذعان کرد که ناامنی در اسلام آباد ناامنی در کابل است.
درخصوص اینکه پاکستان برای همراهی و همسویی با عربستان در حمله غیرموجه و بدون موجز شورای امنیت سازمان ملل متحد فریب خورده است یا فریب داده گمانه زنی های بسیاری مطرح است که به برخی مختصرا می پردازیم:
دالرهای امریکایی:
دالرهای امریکایی اولین و پررنگ ترین سرپوشی است که می توان بر مداخله آشکار اسلام آباد در تنش های صنعا و به خاک و خون کشانیدن کودکان یمنی گذاشت. چرا که هیچ چیز برای یک کشور هنوز مستعمره بالاتر و حائز اهمیت تر از برآوردن تمنیات قلبی حامی اش نیست.
جنگ فرقه ای و تفرقه های آتش افروز:
از انجا که بسیاری از آگاهان سیاسی جنگ عربستان در یمن را همچون جنگ عراق در کویت فرقه ای می دانند و جنگ بین اعراب را با مزدوری سعودی ها از کاخ سفید مشتعل می خوانند؛ تفرقه های آتش افروز این جنگ ها می تواند همچنان تسهیلات و امتیازات بسیاری برای پاکستان به بار آورد.
اتحاد با عربستان و خط و نشان کشیدن برای هندوستان:
اتحاد با عربستان برای پاکستانی که جز تروریسم پروری و دامن زدن به بنیادگرایی افراطی چیز دیگری در چنته ندارد و به انزوا کشیده شده است به منزله خط و نشان کشیدن برای رقیب دیرینه اش هندوستان است که در مرز کشمیر سالها جنگ پراکنده و منقطع را تجربه کرده اند.
استخبارات بی هویت:
استخبارات پاکستان موسوم به آی اس آی پس از رد و پرورش طالبان و القاعده و دیگر مخالفان مسلح گروه بندی شده هویت یافت و بر سر زبان ها افتاد بنابراین بدون همراهی با عربستان و بدون ناامنی های منطقه ای و فرامنطقه ای آی اس آی یک استخبارات بی هویت خواهد بود.