13 جدی 1390 - مطلب ویژه 3, مقالات
دولت امریکا در تازه ترین اظهارات رسمی خود درباره بازسازی افغانستان به صراحت ابراز داشته که از این پس کمکهای غیر نظامی خود به افغانستان را به میزان قابل توجهی کاهش خواهد داد. رقمهای اعلام شده نشانگر میزانی است که حتی نمی تواند دولت افغانستان را در رفع اولیه ترین نیازهای مبرم خویش هم یاری رساند چه رسد به مصارف بالایی که برای بازسازی زیر ساختهای وجود نداشته افغانستان مورد نیاز می باشد.
برای یک ملت مسلمان بسیار ناپسند است که دست نیاز آن هم به سوی استعمارگران غیر مسلمان دراز کند و ای کاش نخبه گان و سیاسیون دست اندرکار امور در این سالها برای رهایی از این ذلت عظمی تدبیری می اندیشیدند. امت محمد(ص) که پیامبرشان برای آنان عزتی بزرگ را به ارمغان آورد در پیشگاه خدا و رسولش به یقین باید پاسخگو باشند که چرا سرمایه های عظیم خود را این چنین برباد داده اند. علمای این ملت مسلمان که بسیاری از آنان تنها سر در آخور خود دارند به عنوان کسانی که لباس پیامبر خدا را در بر کرده اند چگونه در پیشگاه خدای خود پاسخ خواهند گفت که در برابر این دریای بی عزتی سکوت کرده اند و نه با دست و نه با زبان نکوشیده اند تا امت مسلمان را از این مصیبتها آگاه نمایند.
پیامبر این امت به اعتراف بعضی از مستشرقین بیش از هر پیشوای دیگری کوشیده است تا پیروان خویش را به تجمیع قدرت فراخواند و آنان را به سرآمد بودن در میان تمامی ملل جهان دعوت نماید. عملکرد رسول مکرم اسلام(ص) در طول حیات مبارکش جملگی حاوی این اصل محورین بود که او به هیچ عنوان نمی پسندید که مسلمانان در موقعیتی فراتر از سایرین قرار گیرند.
مولا علی(ع) درباره فلسفه دستور خضاب کردن محاسن می فرمود از آن جاییکه در نخستین روزهای پیدایش دین اسلام عمده یکتاپرستان از طبقات ضعیف جامعه بودند و بسیاری از آنان نیز با محاسنی سفید سالیان آخر عمر خویش را می گذارندند رسول مکرم اسلام(ص) دستور فرموده بود تا سپاهیان کهنسالش در صف رزم محاسن خود را خضاب نمایند تا عظمت و هیبت و وقار آنان در برابر مخالفین به زیر سوال نرود.
برای ملت ما عیب بزرگی است که دست نیاز به سوی خوان پر منت و آلوده به هزار میکروب استعمارگران دراز نماییم. بجاست که دولتمردان ما با برنامه ریزیهای صحیح و کارآمد هر چه زودتر این ملت مسلمان را از زیر بار چنین ذلتی رها سازند. آرزویی که مع الاسف با وجود رهبران و دولتمردان عمدتا فاسد که دارای روابط آشکار و پنهانی با استعمارگران هستند رنگ باخته است و تحقق آن را نمی توان به ضریب بالایی انتظار داشت.
مسئولیت در این باره بیش از همه بر عهده آن بخش از علمایی است که عنوان متولیان دین را یدک کشیده و به خوبی می دانند که وجود چنین فضای ذلت آوری چه آثار و تبعاتی را برای نسلهای بعدی این ملت بر جای خواهد گذاشت. استعمار پیر انگلیس و استعمار جوان و تازه نفس آمریکا به چیزی جز نابوی هر گونه عنصر عزت آفرین در بین ملتهای مسلمان رضا نخواهند داد که این نیات شوم در بازی کثیفی که آنان در ده سال اخیر در افغانستان به راه انداخته اند آشکار است. اینکه پس از گذشت ده سال از جنگ بر ضد طالبان و القاعده هم اکنون این قدرتها بیش از همگان مشتاق مشروعیت بخشی به طالبان هستند بدترین استهزائی است که از جانب اینان بر ملتی که از زخم شمشیر طالب زخمهای عمیقی دیده اند وارد آمده است.