5 حوت 1393 - مقالات
تاثیر امریکا بر روند صلح با طالبان در منطقه با نقش فعال افغانستان و پاکستان موضوعی است که این روزها بسیاری رسانه های دیداری و شنیداری و مکتوب داخلی و خارجی را به خود مصروف کرده است.
نخستین سفر رسمی اشتن کارتر وزیر دفاع جدید کاخ سفید که به نیابت از واشنگتن برای تصمیم گیری درخصوص وضعیت هزاران سرباز امریکایی و هم پیمانان اروپایی اش به افغانستان آمده بود ذره بین صاحبنظران پیرامون مسایل افغانستان را بر کابل متمرکز کرد.
آنچه در سخنان محمد اشرف غنی رییس جمهور حکومت وحدت ملی با عنوان “قابل قبول” و “امیدوار کننده” درخصوص روند مصالحه با مخالفان مسلح و نیز بهبود روابط کابل اسلام آباد ذکر شد پیش از این از زبان وزیر داخله پاکستان به همین منوال تعبیر شده بود.
گذشته از روابط مستقیم کابل واشنگتن که هرچند متاثر از قدرت های رقیب کاخ سفید در قلب آسیا است ولی بی واسطه و صراحتا به چشم انداز جایگاه افغانستان در منظر ابر قدرت غرب می پردازد نقش امریکا در روابط کابل اسلام اباد وزنه ای غیر قابل اغماض است.
خط مشی امریکا در بدست گرفتن ابتکار عمل در تشتت های منطقه ای و ناارامی های نقطه به نقطه از لبنان تا سوریه تا ترکیه تا جهان عرب و تا هند و پاکستان و افغانستان و پاکستان کاملا ترسیم شده و مشهود و محسوس است.
رویکرد سازنده ای که اشرف غنی درخصوص ترمیم روابط به تیرگی گراییده و مناسبات خدشه دار افغانستان و پاکستان و نیز افغانستان و امریکا برداشته است هرچند با کمرنگ شدن برخی کشورهای همسایه همراه خواهد بود ولی می تواند در کل راهگشا باشد.
اعترافات صریح حامد کرزی در مداخلات و غرض ورزی های کاخ سفید و مجلس سنای این کشور درخصوص سیاست داخلی و خارجی ارگ ریاست جمهوری کابل و حکومت مرکزی تا بدان جا پیش رفت که بسیاری احتمال انزوا و حتی ترور رییس جمهور پیشین را همچون ربانی می دادند.
اما عرض اندام گاه و بیگاه جان کری وزیر امور خارجه یانکی ها هم در نشاندن عبدالله و غنی بر تخت دو نفره ریاست جمهوری و اجرایی افغانستان و هم در برخی اصطکاک های پیش آمده، اعتبار دولت وحدت ملی را در نظر مردم ملکی کاست و به عبارتی دولت نامشروع را جایگزین دولت نیمه مشروع کرد.
با این تفاسیر باید به رییس جمهور کنونی توصیه کرد ابتدا برادری خود را به اثبات برساند و سپس ادعای ارث و میراث نماید؛ برای بررسی صعودی یا نزولی بودن نمودار افغانستان با صلح با پاکستان در منطقه باید ابتدا نقش و جایگاه و تاثیر امریکا را در این میان تبیین کرد که اشتن کارتر چه تعریفی از ناامنی و بی ثباتی در افغانستان دارد.