13 جوزا 1394 - مقالات
جنگ سخت یا همان جنگ با انواع ادوات و ابزارآلات جنگی که برای کشته و زخمی شدن و رقابت و از میانبرداشتن رقیب و دشمن میان ناتو و طالبان و القاعده است سالها است آغاز شده و ادامه دارد گرچه شمار قابل توجهی از قربانیان، غیرنظامیان افغانستانی هستند.
جنگ سرد یا جنگ جاسوس ها و رقبای اقتصادی و سیاسی نیز با یکجا شدن هند و روسیه و ایران و چین در یک سوی میدان و امریکا و اسراییل و انگلیس و پاکستان در دیگر سوی میدان خاک افغانستان را بی دفاع در برابر این تجاوز قرار داد.
اینک اما با گذر از مراحل فوق به نقطه ای رسیده ایم که دشمنان دیرینه امریکا و اسراییل در جای جای جهان از سالها پیش به آن رسیده بودند و با تمام توان دست و پنجه نرم می کردند: جنگ نرم یا هما تجاوز فرهنگی!
همه ساله صدای اعتراض های منقطع و مقطعی و موقت نسبت به پخش سریال های مبتذل، کلوپ های شبانه منحرف کننده و نیز پمپاژ تبلیغات جنسی برای تسخیر قلب و روح نوجوانان و جوانان به گوش می رسد که البته در گلو خفه می شود.
اینبار در امتداد برنامه های ستاره افغان و کلید طلایی، برنامه نقطه جوش نیز شورای ملی را به تکاپو واداشت تا به تلویزیون های خصوصی پخش کننده اخطار و تذکر بدهند اما چه سود که تبعات و آثار این برنامه ها را در بی انگیزگی و برانگیختگی غیر متعارف نوجوانان افغانستان می یابیم.
دیگر اینکه، اقداماتی شنیع و غیر قابل وصف با کلمات از نوع ریختن هزاران پاکت تابلیت تقویت جنسی در جاده های اصلی منتهی به مکاتب و لیسه ها برای توزیع رایگان و در دسترس عموم قرار دادن این مواد مخاطره آمیز با هیچ واکنش شدید و پیگیری سریعی از سوی مسوولان مواجه نشد.
متاسفانه دادن مشاوره های جنسی و دواهای محرک از سوی عده ای بی سواد در جامه ملا در زیارت ها نیز با بی اعتنایی و اهمال کاری مسوولان فرهنگی و نهادهای مدنی و مذهبیون بیشترین و مهلک ترین ضربات را به نسل امروز افغانستان وارد می سازد.
مخلص کلام اینکه اگر در جنگ سخت فرماندهان ارتش و وزرای دفاع و داخله و امنیت ملی مسوول جان مردم و اگر در جنگ سرد استخبارات و ارگ نشینان مسوول اطلاعات و امنیت ارتباطات هستند در جنگ نرم نهادهای مدنی و فعالان فرهنگی و رهبران مذهبی مسوول اند که برای یک بار هم که شده بجای تماشا گامی بردارند.