16 قوس 1390 - مقالات
معضل امنیت افغانستان بدون در نظر داشت پویشهای امنیتی منطقه ای غیر قابل حل می باشد . پاکستان کشوری که از بدو استقلال در ۱۹۴۷ تا کنون با عملکردی پارادوکسیکال همواره یک پای ثابت تعیین کننده معادلات افغانستان بوده است.
دلیل هر چه باشد فرقی نمی کند، عمق استراتژیک در برابر هند یا مساله مرز دیورند اما واقعیت این است که اگر به دنبال امنیت در افغانستان باشیم تعقیب این مهم از مسیر اسلام آباد و به طور دقیق ازخیابان سحروادی(Suharwady) این شهر که قرارگاه آی اس آی می باشد عبور می کند. در یک دهۀ گذشته پاکستان عمده ترین کمک¬ها و بسته های تشویقی را از ایالات متحدۀ آمریکا دریافت کرده است تا شریک مبارزه علیه تروریسم باشد و در عین حال به طور واضح عملکرد این کشور در قبال حمایت از گروه¬های تروریستی زیر سئوال قرار بوده است.
عدم صداقت پاکستان در مبارزه علیه تروریسم چهرۀ منفی از پاکستان در عرصۀ جهانی برجای گذاشته است که حتی صاحب منصبان پاکستان نیز نمی توانند نسبت به این مساله بی تفاوت باشند. برای مثال پرویز مشرف در کتاب خود تحت عنوان “IN THE LINE OF FIRE : A MEMOIR” به تصورات جهانی از پاکستان اشاره می کند که به اشتباه پاکستان را مرتبط با تروریسم و بنیادگرایی می پندارد. او معتقد است که ملّت پاکستان بیشترین آسیب ها را از ناآرامی های مرزهای غربی با افغانستان و در شرق از جانب کشمیر متحمل شده است و نه از تهدیدات ذاتی که از خاک و مردم پاکستان برآمده باشد. او دوران حاکمیت خود را تلاشی برای نشان دادن چهرۀ مثبت از پاکستان توصیف می کند. تلاشی که به واسطۀ ارتقاء صنعت جهان گردی، ورزش و فرهنگ پاکستان صورت گرفته است. [۱]
پاکستان پس از مشرف و در دوران اقتدار حزب مردم همکاری نزدیکتری با آمریکا داشته است. هر چند آی اس آی مستقل از این همکاریها به دنبال اهداف خود می باشد اما نزدیکی میان آمریکا و پاکستان حاکمیت ملی این کشور را با تهدید جدی مواجه ساخته است. حریم هوایی این کشور دائماً نقض می شود و در مساله کشته شدن بن لادن بدون اطلاع پاکستان عملیات آمریکا در خاک این کشور صورت می گیرد. اخیراً نیز حملات هوایی ناتوموجب کشته شدن ۲۴ سرباز ارتش این کشور شد اینها همه بیانگر این واقعیت است که این کشور نیز حال و روز بهتری از افغانستان ندارد. شاید آنها نیز نیازمند کنفرانس¬هایی مشابه کنفرانس بن باشند.
در این شرایط عدم حضور پاکستان در کنفرانس بن با دو پیامد احتمالی مواجه خواهد بود. پاکستان در حال حاضر کنترل تروریسم در خاک خود را از دست داده است همانطور که کنترل حفاظت از مرزهای خود در برابر آمریکا و ناتو را از دست داده است. بنابراین عکس العمل پاکستان در قبال کنفرانس بن نه تنها دردی از این کشور را دوا نمی کند بلکه منجر به انزوای بیشتر این کشور خواهد شد. پاکستان مهد و سمبول افراط گرایی است و امروز نمی تواند کرسی مباحثات تروریستی را خالی بگذارد. بنابراین در وهلۀ نخست این اقدام پاکستان یک بلوف سیاسی بیش نیست و بعید است که این کشور در اجلاس بن شرکت نکند.
فارغ از جایگاه کنفرانس بن در تعاملات سیاسی آینده افغانستان عدم حضور احتمالی پاکستان در کنفرانس بن نیز چندان خوشایند نیست و به طور حتم در روند این کنفرانس تاثیر گذار خواهد بود. یکی از اهدافی که در سالهای اخیر مورد توجه افغانستان و جامعه جهانی قرار دارد مصالحه با طالبان می باشد، صلح با طالبان بدون همکاری پاکستان صورت نمی گیرد. هر چند حضور و عدم حضور پاکستان در این اجلاس ارتباطی با تعاملات میان دو کشور ندارد اما عدم حضور پاکستان به منزله عدم رضایت به مصالحه در افغانستان می باشد.
همانطور که در ابتدا نیز گفته شد افغانستان بیش از نیاز به قدرتهای بیرونی و تمایل به تحت الحمایگی از سوی آمریکا نیازمند همکاری با کشورهای همسایه بخصوص پاکستان می باشد تا معضل امنیت در افغانستان امکان حل شدن بیابد. در صورتیکه افغانستان از موضوع منفعل خارج نشود و استراتژی متقابل در برابر پاکستان اتخاذ ننماید امکان موفقیت در مبارزه علیه تروریسم به صفر می رسد.