29 حوت 1394 - مقالات
آریانا نیوز: اوباما ضمن رها کردن متحد سعودی خود در صدد فرار از مسئولیت اقداماتی برآمد که در چارچوب این همپیمانی در نقاط مختلف جهان صورت گرفت و بخشی از آن شامل حمایت از ترویج افکار افراطی و تنش طایفهای بود.
دقت در اظهارات باراک اوباما در مصاحبه با مجله آتلانتیک از ابعاد مختلف نشان میدهد که وی ضمن دفاع از خود در صدد فراز از مسئولیت اقداماتی برآمد که در چارچوب همپیمانی و هماهنگی با عربستان در نقاط مختلف جهان صورت گرفت.
دقت در اظهارات «باراک اوباما» رییس جمهور امریکا در گفتوگو با مجله آتلانتیک نشان میدهد اوباما ضمن رها کردن متحد سعودی خود در صدد فرار از مسئولیت اقداماتی برآمد که در چارچوب این همپیمانی در نقاط مختلف جهان صورت گرفت و بخشی از آن شامل حمایت از ترویج افکار افراطی و تنش طایفهای بود.
دقت در اظهارات باراک اوباما در مصاحبه با مجله آتلانتیک از ابعاد مختلف نشان میدهد که وی ضمن دفاع از خود در صدد فرار از مسئولیت اقداماتی برآمد که در چارچوب همپیمانی و هماهنگی با عربستان در نقاط مختلف جهان صورت گرفت.
زمینهسازی اوباما برای تغییر جهت سیاست امریکا
مصاحبه اوباما با مجله آتلانتیک و اتهام او علیه عربستان مبنی بر اینکه منبع تروریزم افراطی مذهبی است و افکاری در سر دارد که تحقیر تمام جهان عرب به شمار میآید، بیانگر اعتقادات کامل او نیست بلکه بخشی از سیاستها و خواستههای او را منعکس میکند و حاکی از زمینه سازی برای عقبگرد جزئی یا گسترده امریکا از منطقه بهسمت آسیای میانه است.
عقبگرد اوباما از تهدید علیه نظام حاکم سوریه
اوباما از این مصاحبه برای دفاع از تصمیمات خود بهره برداری کرد و در این خصوص باید در نظر داشت که یکی از مهمترین تصمیمات او مخالفت با توسعه دایره استقرار نیروهای اردوی امریکا در مناطق پرتنش پس از عقبنشینی جزئی از عراق و افغانستان است بهاضافه اینکه با سرسختی از اجرای تهدید به توسل به گزینه نظامی علیه بشار اسد و سرنگونی او خودداری کرد آن هم در حالی که در سال 2013 دمشق را به استفاده از گاز شیمیایی ساردین علیه اهالی غوطه متهم کرد.
دفاع شخصی اوباما در جریان مصاحبه با آتلانتیک
همچنین مصاحبه اوباما با مجله آتلانتیک بهمثابه دفاع شخصی در برابر موج انتقادات علیه «سیاستهای او مبنی بر خودداری از دخالت» است که بهگفته منتقدانی مانند «مارتن اندیک» موجب بروز خلأ در خاورمیانه شد و آن را در طبقی از طلا تقدیم روسیه کرد.
علاوه بر این اوباما به تنها گذاشتن اسراییل متهم است حال آنکه تمام رؤسای جمهوری سابق امریکا از اسراییل حمایت کرده و کمکهای مالی و نظامی را برای آن تأمین کردند.
از همان ابتدای ریاست جمهوری اوباما تصمیم گرفت از گشودن جبهههای جدید که به باتلاقی برای اردوی کشورش تبدیل میشود، اجتناب کند اما در عین حال مسیر سیاستهای مداخله جویانه امریکایی تغییر نکرد.
بهعبارت بهتر اوباما درعملیاتی که با نظارت نظامی امریکا از مالی آغاز شده و تا افغانستان امتداد یافت بر متحدان محلی و طیارات درونز تکیه کرد تا به این ترتیب از تعداد تلفات امریکاییها بکاهد.
اوباما داعش را خطری برای امنیت ملی امریکا نمیبیند
مهمترین چیزی که میتوان از مواضع اوباما متوجه شد، اینکه داعش را خطر واقعی برای امنیت ملی امریکا نمیبیند و معتقد نیست که سرنگونی بشار اسد نیازمند دخالت نظامی امریکا و در نتیجه تکرار سناریوی جنگ عراق باشد، بلکه ترجیح داد از گروههای سوریه برای تحقق دستاورهای مورد نظر استفاده کند و راه حل سیاسی بحران سوریه را بدون بقای بشار اسد تحمیل کند.
اوباما بر بیاعتمادی کامل به عربها صحه گذاشت
ورود روسیه به صحنه سوریه و سپس بیرون بردن بیشتر نیروهای روس از سوریه، اوباما را چندان ناراحت نکرد و جالب اینکه راه حل بحران سوریه بر اساس توافق روسی ــ امریکا بنا نهاده شده است و اوباما در مصاحبه با مجله آتلانتیک گفت که این اقدام ناشی از بیاعتمادی کامل به قدرت جهان عرب برای ایجاد تغییر و اداره کشورهای خود و یا حل مشکلات موجود در کشورهایشان است.
صراحت اوباما در بیان اینکه عربستان باری برای امریکا است
مهمترین نتیجهگیری از گفتوگوی اوباما با این مجله این است که عربستان به باری بر دوش سیاست امریکا تبدیل شده است، زیرا اکنون کسی که دام گسترده بود خود به دام افتاده است، دیگر مرحله بهره برداری از ترویج تفکرات وهابی و افراطی در مقابله با کمونیسم و استفاده از برخی جریانها و نظامهای عربی در چارچوب خواست و تمایل امریکا و وزارت دفاع این کشور به پایان رسیده است.
دوره همکاری تمام و کمال با پادشاهان سعودی سرآمده است
اوباما عملاً اعلام کرد که دوران استفاده دولتهای پیدرپی امریکا از عربستان و همکاری تمام و کمال با پادشاهان سعودی برای ترویج افکار افراطی و تأمین مالی گروههای مذهبی مورد نظر سعودی از جمله جنبش مجاهدان در افغانستان و عسکرگیری جوانان «زیر پرچم» اسلام و مبارزه با کمونیسم پایان یافته است.
هماهنگی سیاستهای نفتی با عربستان نیازی نیست
تحول مهمتر اینکه واشنگتن دیگر برای هماهنگی در زمینه افزایش یا کاهش تولید نفت و تعیین بهای نفت نیازمند عربستان نیست آن هم در حالی که هدف امریکا از این هماهنگی تحقق منافع و نیز برخی اهداف سیاسی از جمله فشار بر روسیه بود.
در این میان عربستان اظهارات اوباما مبنی بر اینکه امریکا به مرحله خودکفایی و بینیازی از نفت خلیج فارس نزدیک شده است، جدی نگرفت.
همچنین اظهارات اوباما نشان میدهد جریانی که در همبستگی با طرحهای نومحافظهکاران و لابی صهیونیستی مدتها در داخل نهادهای دولتی امریکا مروج شعار خودداری از اعتماد به نفت خلیج فارس بودند، پیروز شدند.
در این خصوص باید در نظر داشت که این گروه وابستگی به نفت این منطقه را نقطه ضعفی میدانند که موجب تضعیف موضعگیری امریکا در قبال تنش عربی ــ اسراییلی میشود.
دسیسهچینی عربها علیه قضیه فلسطین
در این میان تمام دسیسهچینیهای عربستان و سایر همراهان و متحدانش علیه قضیه فلسطین دردی از آنان را دوا نکرده و نخواهد کرد.
در اینجا در مورد توطیه صهیونیستی صحبت نمیکنیم، بلکه موضوع بر سر تنگنظری برخی رژیمهای حاکم عربی است بهویژه کسانی که بر این باورند که ثروت نفتی کافی است تا اهمیت آنان همواره در راهبرد امریکا حفظ شود، بلکه حرف اصلی در مورد نتایج و درسهای سیاست وابستگی است چرا که کشورهای کلانی مانند امریکا از کشورهایی که خود را در خدمت اهداف آن در میآوردند، استفاده و سپس آنان را رها میکنند.
صراحت غیرصادقانه اوباما در گفتوگو با مجله آتلانتیک
اما اوباما هرچند در مصاحبه با مجله آتلانتیک خیلی صریح بود اما در مورد نقش تاریخی سیاست امریکا و یا دستکم سیاست دوره ریاست جمهوری خود در شعلهور کردن آتش طایفهای در جهان عرب صادق نبود.
او مسئول حمایت از عربستان و کمکهای مالی سعودی به گروههای سلفی در تونس، مصر و لبنان و نیز گروههای مسلح در سوریه است و او بود که نشست سران عرب در شرم الشیخ در ارتباط با دخالت نظامی در یمن را تأیید کرد.
اوباما ترسو به نظر میرسد زیرا مسئولیت هیچ یک از سیاستهای خود را نپذیرفته است و هدف از گفتوگوی طولانی با مجله آتلانتیک تولید و ثبت «راهبردی به نام خود» بود.
واشنتگتن زیر بار مسئولیت کارهای خود نمیرود
صرف نظر از موفقیت محاسبات امریکا و امید بستن آن به «ایران جدید» باید گفت که پیام صریح به عربستان و تمام متحدان عرب امریکا این است: واشنگتن مسئولیت کارهای خود را نمیپذیرد حتی اگر محرک اصلی آن، خود واشنگتن باشد و این پیامی است به همه نظامهای متحد و غیرمتحد امریکا با این مضمون «شما آزادید که در گل و لای خود دست و پا بزنید».
همچنین پیام دیگر به همه کسانی است که منتظرند امریکا برای قضیه فلسطین راه حلی پیدا کند زیرا هرگونه تحرک در این خصوص در گروی این است که امریکا از نفوذ خود در آسیای میانه فارغ شده و خیالی آسوده پیدا کند.