2 سنبله 1393 - مقالات
این روزها هرکسی برای افغانستان طرح و برنامه می ریزد. جان کری ” طرح دولت وحدت ملی” پیشنهاد می دهد. عبدالله و اشرف غنی سخن از ” دولت تحول و همگرایی” می زنند، کمیسیون انتخابات یک ساز می زند و کرزی نوای دیگر.
در این میان انگلیسی ها نیز بیکار ننشسته اند و با ارایه ی طرحی تهدید آمیز (که احتمالا به سفارش آمریکا طرح ریزی شده) از تجزیه افغانستان در صورت به تفاهم نرسیدن عبدالله و اشرف غنی خبر داده اند.
انگلیسی ها گفته اند که در صورت تشکیل نشدن دولت وحدت ملی با مشارکت اعضای دو تیم اصلاحات و همگرایی به رهبری داکتر عبدالله و تیم تحول و تداوم به رهبری داکتر اشرف غنی احمدزی، افغانستان به هشت منطقه کابل، قندهار، هرات، مزار شریف، قندوز، جلال آباد، خوست و بامیان تقسیم خواهد شد که برخی از آنها به طور بالقوه تحت حاکمیت طالبان خواهد بود.
در این طرح جدید انگیس، اصلاحاتی مطرح شده است که نقش رییس جمهور را به یک مقام تشریفاتی تنزل می دهد. یک کشور چند منطقه ای شده تحت کنترل یک نخست وزیر قدرتمند به حل مشکل ضعف حکومت، مناقشات قبیله ای و فساد مالی کمک خواهد کرد.
انگلیسی ها مدعی شده اند که در صورتی که دولتمردان افغانستان نتوانند یک دولت مقتدر مرکزی تشکیل دهند، معضلات فراوانی به وجود می آید، به ویژه اینکه نیروهای بین المللی نیز قصد خروج از افغانستان را دارند. لذا باید برای پیشگیری از این هرج و مرج طرحی دیگر اجرایی شود.
اما کارشناسان از تلاش برای تحمیل یک نظام دموکراتیک بر افغانستان انتقاد کرده اند و تاکید دارند که دولتمردان کابل باید خود آینده کشور را رقم بزنند و خارجی ها نباید بیش از حد اختیارات بین المللی خود در تعیین دولت جدید دخالت کنند زیرا باز یک دولت وابسته تشکیل می شود نه یک دولت مقتدر.
ولی انگلیسیها ارایه چنین طرح که فعلا در دست بررسی آمریکایی ها است، را تنها راه حل سیاسی موجود می دانند که اگر طالبان را نیز شامل شود، برای تضمین ثبات دراز مدت در افغانستان ضروری است.
اینها مدعی هستند که طالبان در گفتگوهای ثمربخش وارد نخواهد شد مگر آنکه یک راه سیاسی عملی برای امکان مشارکت آنها وجود داشته باشد و این تنها راه حلی است که همه جانبه می باشد. در این راه حل یک ساختار کمتر متمرکز سیاسی در نظر گرفته شده است که منعکس کننده ترکیب قومی و کانونهای اقتصادی دیرینه افغانستان و منافع منطقه ای طالبان است و امکان دارد مشوق آنها به سمت یک راه حل سیاسی باشد.
طبق این طرح، افغانستان به هشت منطقه مستقر پیرامون کانونهای اقتصادی کابل، قندهار، هرات، مزار شریف، قندوز، جلال آباد، خوست و بامیان تقسیم می شود. این نواحی تحت اداره شورایی قرار خواهد داشت که نماینده گروههای قومی است و تحت نظارت یک یا چند کشور خارجی قرار دارد.
در این طرح ادعا شده ایجاد یک سمت نخست وزیری با توجه به اختیارات ناهمگونی که هم اکنون در دست رییس جمهورافغانستان است، به کاهش نگرانی ها در خصوص مردی که تقریبا به مدتده سال در تصدی امور بوده است،کمک خواهد کرد.
شایان ذکر است که این طرح دو سال پیش نیز مطرح شد ولی بنا به صلاحدید کاخ سفید در حد نظریه باقی ماند ولی کرزی را بسیار ترساند و بر سر جای خود نشاند. حال نیز باید دید آیا چنین طرحی واقعا جنبه عملی دارد یک فقط به عنوان بچه ترسانک عبدالله و اشرف غنی مطرح شده است.
اینگلیس همانند یک روباه مکار وحیله گر است
چراکه درابتداماراز ایران جداساختن این کارشان برای ما مفیدبوده است اما بعد از آن پاکستان ر به وجود آوردن و به دنبال آن خط دیوررند را بر ما تحمیل کردن و حالا هم میخواهند افغانستان ر تیکه پاره کنن و باز دشمنان جدیدی همانند پاکستان برای ما .تشکیل دهند