آوارگان بهسود؛ قربانیان دموکراسی

آوارگان بهسود؛ قربانیان دموکراسی

 

 

بازهم تهاجم، کشتار، آوارگی و تکرار مکرر یک فاجعه؛ از چند روز بدینسو بار دیگر غرب کابل را آوارگان بی پناه و بی دفاع بهسود فراگرفته است؛ آوارگانی که فقط جرمش غیرمسلحانه زیستن، احترام به امنیت و حاکمیت ملی، اعتماد به دموکراسی و مردم سالاری و در نهایت حمایت مدنی از پروسه ده ساله نظام سازی می باشد.

مردمانی دلیر و عقابان بلند پرواز کوه پایه های بابا و هندوکش مغرور از پیروزی شکوهمندانه در مصاف با نیروی ارتش سرخ شوروی و تروریسم بین الملل، این روزها با متواری شدن از هجوم 2000 مرد مسلح بی ریشه و بی هویت تاوان اعتماد زودهنگام خویش به وعده های پوشالی حکومت و جامعه جهانی را می پردازند. مردمانی که با پا در میانی جامعه جهانی و رهبران شان و به امید یک آینده روشن و کشوری آرام، سلاح های سبک و سنگین شان را به زمین گذاشتند تا دموکراسی پا بگیرد و کشور آباد گردد.

طی چند روز اخیر، باهجوم بیش از دو هزار مرد مسلح با تجهیزات سنگین نظامی در بهسود، چندین تن کشته و زخمی، صدها خانه تخریب و هزاران تن متواری گردیده اند. دولت مثل سال های گذشته با ارسال هیات های نظامی و ملکی فقط توانسته آتش بس های موقت برقرار کند؛ اما جنگ، آوارگی و تخریب همچنان ادامه دارد. روز بروز سناریو گسترده تر، خشونت تشدید و به نیروی انسانی و ماشین جنگی مهاجمین کوچی نما، افزوده می شود.

ظاهرا سناریو، به شکل منازعه کوچی ها و ده نشینان طرح گردیده؛ اما همه می دانند که این طرح، آغاز یک پروژه خطرناک برای بازگشتن به استبداد قبیلوی و تحقق خواب های شاهانی است که قرن ها پیش برای نوادگانش دیده بودند. علاوه برآن از طریق این سناریو می خواهد مناطق امن مرکزی را بی ثبات ساخته و دامنه خشونت ها را از سمت جنوب و شرق کشور به این مناطق بکشاند.

امسال به نظر می رسد که طالبان و مخالفین مسلح دولت، با آرایش نظامی قوی تر تهاجمش را آغاز نموده است. هرچند ظاهرا این سناریو به نام کوچی دارد اجرا می گردد، اما تمام نشانه ها حاکی از بکار بستن توان جنگی قوی طالبان و مخالفین مسلح دولت در تهاجم بر بهسود می باشد. براساس گزارش ها صدها داتسن با پرچم های سفید و تجهیزات نظامی سنگین، وارد بهسود شده و در خطوط مقاومت با مردم محل در گیر شده اند.

هرچند قربانی اصلی این سناریو، مردم بی گناه بهسود است؛ اما پیامدهای منفی خطرناکی را برای دولت و جامعه جهانی نیز دارد. دولتی که قادر به اعمال حاکمیت بر بخش اندکی از قلمروش می باشد، نا امن شدن مناطق امن به معنی برچیده شدن حاکمیت دولت از آن مناطق و سست شدن پایه های اجتماعی آن خواهد بود.

علاوه برآن، تشدید خشونت ها و عدم دخالت جدی دولت، اعتراضات و خیزش های مردمی را بدنبال خواهد داشت و این برای وحدت ملی و امنیت نیم بند فوق العاده خطرناک است. این امر می تواند یک باردیگر کشور را به دهه هفتاد برگردانده و آتش جنگ های داخلی را روشن کند.

 

منبع: روزنامه افغانستان

 

 

 

 

همرسانی کنید!