5 قوس 1394 - مقالات

جمهوری فرانسه دیگر مرده است!

جمهوری فرانسه دیگر مرده است!

«اکنون نیز باید بگوییم که اعلام وضع فوق‌العاده در فرانسه در واقع یک دوره گذار برای آغاز تحرکات آرام شبه امریکایی در دوره پس یازده‌‌سپتامبر است. جمهوری فرانسه دیگر مرده است. چیزی به نام جمهوری فرانسوی دیگر وجود ندارد.»

 

البته اشتیاق غرب به فراهم‌آوردن بهانه‌ای برای به جریان انداختن ماده 5 در طول بحران دست‌ساخت غرب در سوریه، پیش از این نیز بروز کرده است. به نوشته روزنامه تودی‌زمان، رجب طیب اردوغان، نخست‌وزیر وقت ترکیه، یک بار در آوریل 2012 پس از ساقط شدن یک جنگنده متجاوز اردوی این کشور بر فراز حریم هوایی سوریه توسط نیروهای پدافندی مدافع، درخواست کمک از ناتو کرده بود.

 

در ماه آگوست همان سال، اردوغان بدنبال ایجاد راه فریب دیگری برای باز کردن پای ناتو در رسیدن به اهداف خود و متحدان غربی-عربی ترکیه بود. نخست‌وزیر ترکیه در این برهه قصد داشت با مطرح‌کردن قضیه محل دفن سلیمان پاشا در خاک سوریه، قائله‌ای دیگر به‌پا کند. او مدعی بود هرگونه حرکتی در مورد این مقبره مساوی با اعلان جنگ علیه تمامیت ارضی ترکیه است و متعاقب آن طبیعی است که انتظار داشت ناتو نیز وارد عمل شود.

 

بعدها در مارس 2014، طی اطلاعاتی که به رسانه‌های خبری راه یافته بود، محتویات یک فایل تصویری از جلسه‌ای محرمانه‌ با حضور احمد داود اوغلو وزیر خارجه وقت، فریدون سینیرلی اوغلو معاون وزیر خارجه وقت، هاکان فیدان رییس وقت سازمان اطلاعات و امنیت ملی، و همچنین یاشار گولر رییس ستاد مشترک اردوی ترکیه حکایت داشت.

 

به گزارش شبکه راشاتودی، اطلاعات این فایل، حاکی از تلاش مقامات ترکیه برای بررسی زمینه‌های محتمل درخصوص اجرای نوعی عملیات “پرچم دروغین” در سوریه بوده است. راشاتودی در ادامه می‌افزاید ایجاد حمله ساختگی علیه مقبره سلیمان پاشا یک فرصت استثنایی برای دولت حزب عدالت و انکشاف محسوب می‌شد.

 

مایکل چاداوسکی در ادامه می‌گوید: «اظهارات رییس‌جمهور اولاند پس از حوادث 13 نوامبر مبنی بر هدف قرارگرفتن این کشور از سوی داعش در تضاد آشکار با این حقیقت است که داعش تحقیقاً مورد حمایت و پشتیبانی خودِ فرانسه و متحدان آن و حتی خودِ فرانسه بصورت مستقل بوده است. فرانسه حضور فعالی در سوریه داشته، بویژه در محدوده شمال این کشور، و اصلاً فرانسه در جنگی که دولت‌های غربی در سوریه با عنوان [به‌اصطلاح] مبارزه با تروریسم براه انداختند، ذینفع است.»

 

«متوجه باشید که بعد از حوادث فرانسه در شامگاه جمعه چه اتفاقی می افتد؛ تجاوز جنگنده های اردوی پس از برخاستن از آشیانه های هوایی فرانسه در کشور امارات متحده عربی. هدف چیست؟ زمینه‌سازی برای ایجاد دوران پسا داعش در سوریه، بوسیلۀ تخریب زیربناهای اجتماعی سوریه از طریق بمباردمان موزه‌ها، بیمارستان‌ها و استادیوم‌های ورزشی و غیره.»

 

این استاد پوهنتون و متخصص اقتصاد اضافه می کند که برخی گزارش‌ها نیز دربردارنده نشانه‌هایی مبنی بر تخلیۀ از پیش‌انجام‌شدۀ تروریست‌ها از اهداف بمباردمان جنگنده‌های فرانسوی در رقه هستند.

 

او ادامه می دهد، البته از همان آغاز فعالیت گروه موسوم به ائتلاف ضد داعش در بمباردمان سوریه، انهدام مواضع سوری بیشتر در دستور کار بود تا حمله به استحکامات داعش؛ بخوبی مشهود بود که داعش تنها بهانه‌ای برای پیشروی در عملیات موردنظر بوده است. فرانسه بهمراه ائتلاف، تظاهر به تلاش برای مبارزه با آن گروه تروریستی می‌کند، اما حقیقت آن است که آنها حامیان تروریسم هستند.

 

چاساداوسکی تأکید می کند ملت فرانسه و همچنین ملت کانادا باید این نکته را در نظر داشته باشند که «دروغی خونین» در این قضایا وجود دارد. «اینکه ادعا می کنند ما از ظرف خلافت اسلامی [خودخوانده] مورد حمله قرار گرفته‌ایم/ این اعلان جنگ علیه کشور ما است/ آنها تا نزدیک سرحدات ما پیش آمده‌آند… اینها را پیشتر هم در 11 سپتامبر نیویورک به خاطر داریم.»

 

«به وقایع پیش از حمله پاریس بنگرید؛ یک هفته قبل از حملات، شاهد اعزام ناو طیاره بر “شارل دو گل” فرانسه به حوزه دریای مدیترانه بودیم [در تاریخ 5 نوامبر]. دو هفته قبل‌تر، دیدار جان برنان، رییس سیا را داشتیم با همتای فرانسوی او در پاریس. یک ماه و نیم قبل از حوادث، مطلبی در مجله فرانسوی “پاری مچ (Paris Match)” را داشتیم که در آن از وقوع یک حمله تروریستی محتمل و غیرقابل اجتناب صحبت شده بود.»

 

این فعال سیاسی مستقل در پایان می گوید: «ما اطلاعات بیشتری نداریم که آیا این سلسله حوادث پیش از وقایع پاریس ارتباطی با مسایل پشت پرده دارند یا نه، ولی بهرحال توجه به آنها در نگاه به این فرایند ضروری است. وقتی به پیامدهای نزدیک و دور وقایع 11 سپتامبر نظر می‌افکنیم شاهد مجموعه تغییراتی بودیم که درنهایت منجر به تزریق برخی تحولات ژئوپلتیک در منطقه از جمله حمله به افغانستان و عراق شدند و البته شاهد انبوه تصویب قوانین ضدتروریسم در سیستم قانونگذاری و تصمیم‌گیری امریکا بودیم که مختوم و محتوم به ایجاد حکومت پولیسی (Police State) شد. بستن سرحدات و همچنین چراغ سبز نشان دادن به نیروی پولیس برای تبدیل کشور به یک نظام پولیسی از سایر تدابیر متعاقب بود.»

 

«اکنون نیز باید بگوییم که اعلام وضع فوق‌العاده در فرانسه در واقع یک دوره گذار برای آغاز تحرکات آرام شبه امریکایی در دوره پس یازده‌‌سپتامبر است. جمهوری فرانسه دیگر مرده است. چیزی به نام جمهوری فرانسوی دیگر وجود ندارد.»

 

«وقتی دولت حاکم در پی یک واقعه تروریستی، پیش از انجام یک فرایند تحقیق و تفحص از سوی پولیس، اعلام وضعیت اضطراری می کند… سپس اقدام به بستن سرحدات و در نهایت چراغ سبز نشان دادن به پولیس و نهادهای امنیتی برای اجرای حبس خانگی… آنهم بدون صدور یک حکم سراسری در کشور… این یعنی انتقال به حکومت پولیسی. از دیدگاه من چیزی به نام جمهوری فرانسه دیگر تمام‌شده محسوب می‌شود.»

همرسانی کنید!