2 قوس 1394 - مقالات
مبارزه ریشهای با این پدیده شوم را بهتر از لشکرکشی امریکا برای اشغال افغانستان و عراق دانست ولی مقامات امریکایی که بنا به برخی گزارشها قابل اعتماد، از قبل برای حمله به خاورمیانه برنامهریزی داشتند تا نظام تکقطبی را بدین وسیله پایهریزی کنند.
این روزها چه در فضای مجازی و چه در مواضع رسمی امریکا، بر روی چگونگی یک مبارزه موثر با داعش بحث میشود. اوباما نیز میگوید که پاکسازی نظامی موقت، نمیتواند چاره کار باشد و باید مبارزهای اساسی با ایدئولوژی داعش صورت پذیرد. در واقع اوباما برای اینکه بیمیلی امریکا و غرب در مبارزه نظامی با داعش در عراق و سوریه و منطقه را توجیه کند، ژست روشنفکرانه را بهترین راه فرار از مسئولیت با تروریسم معرفی می کند. زمانی که در 11 سپتامبر، برجهای دوقلوی نیویورک مورد حمله تروریستی القاعده قرار گرفت ایران، مبارزه ریشهای با این پدیده شوم را بهتر از لشکرکشی امریکا برای اشغال افغانستان و عراق دانست ولی مقامات امریکایی که بنا به برخی گزارشها قابل اعتماد، از قبل برای حمله به خاورمیانه برنامهریزی داشتند تا نظام تکقطبی را بدین وسیله پایهریزی کنند، گوشهای خود را به هر گونه سخن سنجیده بسته بودند. امروز که تروریسم تکفیری با کمک متحدان منطقهای و دیکتاتوریهای عربی، ثبات منطقه و کشورهای مستقل را به خطر انداخته و اشتهای بازگشت به غرب را نیز از خود نشان میدهد، مقامات غربی و اوباما، که از این پدیده ضد انسانی بهرهمند میشوند، اقدام نظامی را، راهحل کامل در مبارزه با تروریسم داعش نمیدانند و معتقدند مبارزه با ایدئولوژی داعش، برای پایان دادن به این بیماری و ویروس خطرناک باید سرلوحه تلاشهای بینالمللی باشد.
نکته این است که هم در 11 سپتامبر و هم در تمامی پرچمهای گروههای تروریستی از داعش و النصره گرفته تا احرارالشام و جیشالاسلام و جیشالفتح و همه نامهای رنگارنگ که یا با داعش بیعت کردهاند و یا با النصره، همگی تحت لوای القاعده قرار میگیرند و نقش عربستان و شهروندان سعودی و دالرهای نفتی آنان و فتاوای شیوخ مزدور این رژیم کاملا هویدا است و وجه مشترک تمام این جریانهای ضد بشری، تکفیر است که اساس آن در ایدئولوژی وهابیت انگلیسی نهفته است.
آیا غرب و اوباما واقعا به دنبال این هستند که با ایدئولوژی داعش مبارزه اساسی کنند و آیا ایدئولوژی اصلی داعش، چیزی جز “وهابیت” است؟
چه کسی است که نداند، داعش، معجونی از وهابیت تکفیری و بعثیگری فرصتطلب و استخبارات غربی است. بعثیگری و استخبارات، ایدئولوژی نیستند و تنها عنصر این ترکیب خطرناک، ایدئولوژی وهابیت است.
حال باید پرسید، اوباما برای مبارزه با وهابیت عزم جزم دارد یا خیر؟ آیا منافع گره خورده استعماری از تقریبا یک قرن قبل با ایدئولوژی وهابیت، اجازه میدهد تا اوباما و غرب، با این تفکر وحشی در تضاد قرار گرفته و با آن مبارزه کنند؟
آیا اوباما و غرب که امروز به هر بهانهای از مبارزه با داعش طفره میروند و منافع استعماری و استکباری خود را در حمایت از رژیم مرتجع و عصر حجری سعودی در کشتار مردم یمن و عراق و سوریه و لبنان و منطقه اعلام میکنند، اجازه مردم فریبی دارند؟
وقتی “بن رودرز” مشاور امنیت ملی امریکا رسما اعلام میکند که نیروهای آمریکایی هیچ ماموریت درگیری با داعش ندارند ولی رسما از تجاوز و کشتار آلسعود در یمن حمایت عملیاتی، اطلاعاتی و لجستیکی میکنند، نیاز به تفسیر دارد که موضع اوباما، نوعی فریبکاری مایوسانه است؟ بیشتر موسسات نخبگی غربی و از جمله فارن پالیسی و یا حتی خانم کلینتون، رژیم سعودی را عامل همه وحشیگریهای تکفیری و تروریستی در منطقه و جهان میدانند ولی در نشست حقوق بشری سازمان ملل، به این رژیم امکان ریاست دورهای داده تا در سایه لابیسازی و حمایت امریکا و دالرهای نفتی، آنچه در سوریه در جریان است را وارونه نشان داده و تجاوز و مداخلهگری غربی و ارتجاع عرب و حمایت از وحشیگری ترویستهای مورد حمایت را نادیده گرفته و ایران را در قطعنامه ضد حقوق بشری خود، محکوم کنند و خواستار خروج ایران و حزبالله از سوریه شوند؟!
این بدان معناست که اوباما و غرب نه تنها تمایلی به مبارزه با ایدئولوژی و موجودیت داعش ندارند بلکه با تمامی توان خود، در حمایت از “وهابیت و آلسعود” که “مادر تروریسم جهانی” و عملکرد ضد حقوق بشری است، کوتاهی نمیکنند و از همین طریق و با تکیه به همین روش، هم منافع استعماری و حفظ سلطه بر خاورمیانه را دنبال میکنند و هم با اسلامهراسی، انسانیت گمشده در غرب را، از بهرهمندی از “زلال مکتب اسلام” محروم میکنند.
تروریسم تکفیری، عین و ذات وهابیت است که در عمق باورهای غربی، از حمایت استکبار جهانی بهرهمند است و سخن از مبارزه با ایدئولوژی داعش، یک فریب بزرگ و مایوسانه است.