15 حوت 1393 - مقالات
فقر فرهنگی در خانواده های پشتون از نسلی به نسلی منتقل شده است. احساس عدم پشتيبانی و احساس حقارت فرهنگی باعث شده تا پشتونها برای خود فرهنگ سازی نمایند.
بیشتر ازسه دهه می شود که بازی کرکت در فدراسیون جهانی ورزش راجستر و از آن نام برده می شود و در کشورهایی معمول است که مستعمره انگلیس بوده اند مانند: هند، پاکستان، بنگلدیش، سریلانکا، استرالیا، نیوزلند، افریقای جنوبی، کانادا و چند کشور کوچک دیگر نیز به آن روی آورده اند.
این بازی در جهان بنام کشورهایی که حلقه غلامی و بردگی دارند معمول است کشورهایی که تاریخ دارند چندان علاقمند به این بازی نیستند.
کرکت، بازی وارداتی است. ﻣﻦ ﺍﺯ ﺑﺎﺯﯼ ﺧﺴﺘﻪ ﮐﻦ و کودکانه ﮐﺮﮐﺖ ﮐﻪ ﺍﻧﮕﻠﯿﺲ ﻫﺎ ﺁﻧﺮﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺸﻮﺭ ﻫﺎﯼ ﺗﺤﺖ ﺍﺳﺘﻌﻤﺎﺭ ﺷﺎﻥ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺼﺮﻭﻓﯿﺖ غلامان شان ﺍﯾﺠﺎﺩ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ ﻭ ﻣﺪﺕ ﺍﯾﻦ ﺑﺎﺯﯼ ﺣﺘﯽ ﺑﻪ 8 ﺳﺎﻋﺖ ﻣﯿ ﺮﺳﺪ ﺧﯿﻠﯽ منتفرﻡ! چند نفر مهاجر و باکستانی آمده بازی کرکت می کنند ما خورسند شده بگوییم زنده باد تیم ملی، شگفتا!
تيم كركت خراسان (افغانستان) هرگز تيم ملی نيست، بازیكنان اين تيم همه پشتونهای مهاجر سلیمان کوه اند كه در دهه های هشتاد ميلادی در پاكستان تولد شده اند، ناسيوناليستان اوغان با تمام مصارف گزاف كه برای به شهرت رساندن اين بازی انگليسی انجام مي دهند بازهم هيچ دستآورد ملموس ندارند و حتی در برابر بنگلديش می بازند.
اگر اين همه بودجه گزاف را ناسيوناليستان اوغان در ورزش های فوتبال، مشت زنی، پهلوانی، بزکشی و تكواندو مصرف مي نمودند امروز ما شاهد موفقيت های بس بزرگ تيم های ورزشی در رشته های نامبرده می بوديم، اما وارانه حمایت از ورزش انگلیسی نمودند.
اوغان ملتی ها تمام پولها را برای ورزش كركت به مصرف مي رسانند ولی سر آموزگاران تيم فوتبال را با چاقو می برند و قهرمان ديگر ورزش را چون نيكپا مجبور مي سازند تا از كشور زلاند جدید تقاضای پناهندگی نمايد.
تیم كركت ازخراسان نبوده و نيست و برد و بأخت شان به من منحيث يك فرزند بومی سرزمین خورشید هيچ ربطى ندارد!
کرکت بیشتر در مناطق قبایلی افغانستان طرفدار دارد. محبوبیت این ورزش در مناطق قبایلی به اندازه است گروه افغان ملت که شاهرگ های اقتصادی افغانستان را کنترل می کند به آن توجه خاص کرده و هزینه های هنگفتی را از بودجه ی دولت به تیم کرکت اختصاص داده اند.
بودجه های اختصاص داده شده برای کرکت حتا به گونه ای بوده که بارها اعتراض ورزشکاران غیر کرکتی را به دنبال داشته است.
در اين سيزده سال اگر عزمى براى ملى ساختن ان وجود داشت حد اقل بازىكنانى از اقوام ديگر تا حال در تركيب ان شامل مي شدند. چون ورزش را نيز سياسى و قومى ساختند. بنابر این اين تيم را قومى نگه داشته اند.
آموزگار تیم فوتبال را لت و كوب كردند، بودجه ان را بعد از ان همه برد هاى درخشان به حد اقل رساندند در حاليكه بازى ناشناخته توپ دنده را چند برابر بودجه دادند و براى بازى كنان ان مانند شهزاده ها امكانات ميسر كردند.
باختری