15 ثور 1394 - مقالات
انتشار تصاویری از روز جهانی کارگر در ایران که در آن گروهی از کارگران ایرانی خواهان اخراج کارگران افغانستانی از ایران بودند، واکنشهایی را در فضای مجازی به دنبال داشت که به راستی جای تامل دارد.
کارگر افغانی که امنیت شغلی ندارد، خدمات درمانی نمیخواهد، و بیمه هم که اصلا جزو گزینههایش نیست و به راحتی برچسب و تهمت میخورد، و حتی بطور فرهنگی اجازهی سکونت در بسیاری از محلات شهر را هم ندارد، باید حیا کند و چون ارزان است باید زیر پا له شود.
کارگران افغانی در ایران در حالی بیش از پیش تحقیر می شوند که بحران بزرگ بیکاری در میان جوانان کشور به اوج خود رسیده، تامین حقوق اساسی كارگران از جمله بیمه كار و حقوق، پامال فساد مزمن و بی تفاوتی مسوولان گردیده و یا آنقدر ناچیز است که فقر، بدبختی و بی سرپناهی را دامنگیر زندگی اكثریت کارگران ساخته است.
بر هیچ کس پوشیده نیست که مردان و زنان افغانستان غیرتمند و اهل کار می باشند و الا مانند برخی پاکستانیها به گدایی رو می آوردند. اما متاسفانه عدم توجه دولت و مقامات ذیربط به نیروی کار داخلی، نه تنها باعث ایجاد فساد بیشتر در کشور شده و به تعداد گدایان، دزدان و قاتلان افزوده شده، بلکه بدون شک به تعداد کارکنان عرصه کشت و قاچاق مواد مخدر اضافه گردیده است که همه اینها حاصل بی عدالتی و کم توجهی دولت و ارگانهای کارگذار دولتی و اتحادیه های کارگری می باشد.
وقتی کارگری که سالها در کشورش عرق ریخته ولی امروز به جایش به کارگر خارجی کار داده می شود، وقتی به بهانه اینكه كارگر افغانستانی ماهر نیست و با تكنالوژی معاصر آشنایی ندارد، از کار بیکار می شود، وقتی با خرید و فروش کارخانجات به بهانه خصوصی سازی و رشد سرمایه داری، صدها کارگر با سابقه بیکار می شوند، این کارگر مجبور است برای یافتن كار به كشورهای همسایه (چه بصورت قانونی یا غیر قانونی) آواره شود و یا به کشورهای غربی پناهنده شود تا در آنجا اکثرا شستشوی مغزی شده و علیه مردمش به تخریب کشور بپردازد؟!
بنا به گفته مسوولان ایرانی حدود نهصد هزار مهاجر با مجوز قانونی و قریب دو میلیون نفر بصورت غیر مجاز از اتباع افغانستان در ایران بسر می برند که بسیاری از این مهاجرین از هرگونه جرم و جنایت مبری هستند، هرچند عده معدودی نیز یافت می شوند که مرتکب جرایمی همچون قاچاق مواد مخدر شده اند.
باور کنید اگر این کارگران مجبور نبودند، بصورت قاچاق و با تحمل خطرات و پرداخت هزینه های بالا آواره کشور شما نمی شدند. شما هم حق دارید که از ورود غیر قانونی اتباع هر کشوری به خاک وطن خود جلوگیری کنید، ولی آیا بهتر نیست منحیث دو دولت همزبان و هم دین با مسوولین افغانستان برای رفع این معضل فکری اساسی بکنید؟
واقعیت این است که کارگران بی پناه افغانستانی در ایران را باید سرداران سازندگی نامید و مدال افتخار داد نه مزاحمان کارگران ایرانی. آنها اگر فرصتی برای سازندگی کشور خود شان ندارند، برای ساخت و ساز رو به کشوری آورده اند که با اعتقادات آنها نزدیکی دارد و الا همگان می دانند که وجود نیروی کار ارزان در بازار کار هر کشور یک فرصت هست نه یک تهدید، از سوی دیگر افغانستانیها کارهای سخت و دشواری را با حقوق حداقل انجام می دهند که شاید هیچ ایرانی حاضر به انجام آن نشوند.
در واقع در دنیای امروز داشتن مهاجر به هیچ وجه نقطه ای ضعف به حساب نمی آید. منتهی باید از مهاجرین طوری استفاده کرد که هم مهمان و هم میزبان نفع ببرند. متاسفانه دولت ایران به پدیده مهاجرت به حیث یک تهدید نگاه می کند و گمان دارد که با وجود این مهاجرین نان شان کم می شود. تفکری که غلط است.
در این مطلب قصد صحیح و غلط بودن سیاست دولتمردان ایران را نداریم، چرا که آنقدر مقامات و مسوولان افغانستانی غرق در فساد و وابستگی به غرب هستند که انسان شرم می کند، چه برسد که درباره مقامات کشور دیگری نظر بدهد. اما شاید بسیاری از مردم ایران و افغانستان پاسخ صریح امام خمینی (ره) در مقابل اخراج و بیرون راندن مهاجرین افغانستانی را به یاد داشته باشند که فرمود: اسلام مرز ندارد. برای یک مسلمان تمام ملل اسلامی حکم ملت خویش را دارد و باید از تعصب منطقه ای دوری کرد، من شما را از انجام این کارخطیر نهی می کنم. روح الله الموسوی الخمینی(ره).
شما عزیزان خود انصاف دهید: وقتی یک شعبه از فروشگاه اپل در آمریکا، از فروش “iPad” به یک ایرانی مقیم آمریکا خودداری می کند، چگونه فریاد حقوق بشر سر می دهید. حال جوانان بی گناه افغانستان فقط به خاطر به دست آوردن لقمه نانی آنهم از بی غیرتی و بی عرضگی مقامات کشور خود، عازم ایران می شوند، آیا جا ندارد کمی مدبرانه تر به این موضوع یا به گفته شما به این معضل نگاه کرد؟
لازم است تا مسولان ایرانی به این پدیده دردسر ساز مدبرانه نگریسته و مسوولان افغانستانی نیز عرضه رسیدگی به چنین مشکل بزرگ مردمی را در خود تقویت کنند تا بیشتر از این مردم ما به دلایل واهی قربانی سیاست ها ندانم کاری ها نگردند.