22 میزان 1396 - مقالات
آریانا نیوز: طبق اعلامیه ای که از سوی وزارت امورخارجه ایالات متحده نشر شده، این کشور قصد دارداز یونسکو خارج شود.
طبق اعلامیه ای که دولت ترمپ نشر کرده است این تصمیم به دلیل افزایش بدهیهای یونسکو، نیاز به اصلاحات بنیادی در این سازمان و اقدامات تبعیضآمیز و ضد اسراییلی در یونسکو صورت گرفته است. همزمان بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیم اسراییل نیز روز گذشته به وزارت خارجه این رژیم فرمان داد تا مقدمات خروج از یونسکو را فراهم کنند. شبیه چنین مفاهیمی در زمان دولت رونالد ریگان در دیسِمبر ١٩٨٣ نیز مطرح شد، یعنی زمانی که ایالات متحده تصمیم به خروج از این سازمان گرفت. دولت نیز در آن زمان اعلام کرد، یونسکو با هر موضوعی که با آن روبهرو میشود، سیاسی برخورد میکند. به خصوص در مورد رویارویی با بازار و مطبوعات آزاد و… این رویکرد را دنبال میکند.
همچنین دولت امریکا در زمان اعلام این تصمیم عنوان کرد که یونسکو یک ولنگاری جدی بودیجهای دارد. اما ممکن است دلیلی وجود داشته باشد که نشان دهد چرا ایالات متحده کمکها به یونسکو را از سال ٢٠١١ بهشدت کاهش داد و این موضوع برای سیاست خارجی امریکا نیز به نوعی مهم بود. کارشناسان این سازمان عنوان میکنند که به لحاظ تاریخی ایالات متحده به اندازه کافی در این سازمان قدرت ندارد و نتوانسته نفوذ زیادی از خود در این سازمان به نمایش بگذارد از همین رو میتوان نتیجه گرفت که بحث تبعیض علیه اسراییل در یونسکو بهانهای شد تا امریکا کمکهای خود به این سازمان را به حداقل ممکن برساند.
گفتنی است، زمانی که ٣٧ کشور جهان در نووِمبر ١٩۴۵ یونسکو را منحیث یک سازمان حقوق بشری در زمینه ارتقای آموزش و پرورش و علم و کولتور تشکیل دادند، این نهاد اساسا بر مبنای تفکرات غربی شکل گرفت و با بودیجه غربی نیز تامین میشد. کارشناسان معتقدند که در آن دوره سیستمهای مکتبی در اروپا تحت یک انحصار جدی قرار داشتند و منحیث بخشی از این روند، ایالات متحده قصد داشت تا مطمین شود آنچه در خصوص جنگ جهانی دوم در مکاتب آموزش داده میشود، درست است. به عبارت دیگر یونسکو، راهی برای تاثیرگذاری بر برنامههای درسی بود.
در طول جنگ سرد نیز مقامات امریکایی یونسکو را منحیث مدافع سخنرانی آزاد در عصر تبلیغات کمونیستی معرفی کردند. اما همان طور که اعضای این سازمان روز به روز گسترش پیدا میکرد نگرانیهای امریکا نیز بیشتر میشد. تا جولای ١٩٨٣ تعداد اعضای این سازمان به ١۶٠ عضور رسید و سیاستمداران ایالات متحده نگران بودند که صدای آنها دیگر در این سازمان شنیده نشود و تاثیر آن بهشدت کم شود. اعضای جدید این سازمان عمدتا دولتهای مستقل افریقایی و آسیایی بودند و تمایل داشتند که از سیاستهای امریکا کمتر حمایت کنند و از موقعیت بلوک شوروی حمایت بیشتری داشتند.
از سوی دیگر با حضور اعضای جدید هرچند امریکا هزینه و بودیجه یونسکو را تامین میکرد اما در این سازمان تاثیر رای کشورهایی که هیچ حق عضویتی پرداخت نمیکردند بیش از امریکایی بود که هزینه این سازمان را پرداخت میکرد و حتی مصوباتی را علیه این کشور و متحدان آن به تصویب رساند. نخستین چالش واقعی میان یونسکو و امریکا در سال ١٩٧۴ رخ داد، زمانی که این سازمان رای داد که اسراییل حق حفاری در مناطق تاریخی اورشلیم را ندارد و عملا عضویت اسراییل به حالت تعلیق درآمد. کانگرس نیز بلافاصله معافیتهای یونسکو در امریکا را لغو و تحریمهایی را علیه آن اعمال کرد و بودیجه این سازمان را نیز به حالت تعلیق در آورد. در سال ١٩٧۶ اسراییل مجدد در این سازمان پذیرفته شد و در سال ١٩٧٧ نیز بودیجه ایالات متحده از سرگرفته شد. در سال ١٩٨٠ و در کنفرانس عمومی یونسکو در بلگراد اکثر کشورهای کمونیست و کشورهای جهان سوم خواستار طرزالعملهایی جدید در راستای دسترسی به اطلاعات جهانی شدند. تا بتوانند جلوی نفوذ بنگاههای خبری غربی را به کشورهای خود بگیرند. از جمله آن مجوز روزنامهنگاران، کد بینالمللی مطبوعات و افزایش کنترول دولت بر محتوای رسانهها بود. هرچند یونسکو تحت فشار غرب قرار گرفت و نتوانست این قانون جهانی را به تصویب برساند، اما با این وجود این سازمان برای دو سال، ١۶ ملیون دالر در راستای اصلاحات قوانین رسانهای دریافت کرد.
از طرفی آمارها نشان میدهد به نسبت بروکراسیای که این سازمان دارد و با وجود حضور این کشور در بیشتر کشورهای جهان سوم، اما تعداد کمی از کارکنان در محل ماموریت خود مستقر هستند. در واقع از ۴٢٢٨ نفر کارمند این سازمان ٣٣٨٠ نفر آن در دفتر اصلی این سازمان در پاریس مشغول کار هستند و حداقل معاش آنها به طور متوسط در ماه به ٢۵٠٠دالر میرسد که نیازی به پرداخت مالیات هم ندارند. کشورهای غربی همچنین این نگرانی را دارند که همین شرایط به سازمان ملل نیز سرایت پیدا کند و رای آنها به حدی برسد که بتوانند سرمنشی سازمان ملل را در راستای تامین منافع کشورهای جهان سوم نیز تعین کنند.
از طرفی دیگر زمانی که ریگان نیز در سال ١٩٨۴ از یونسکو خارج شد، این کار در راستای سیاست اقتصادی بود که دولت ریگان در پیش گرفت چراکه او میتوانست به آسانی به مقدار کمی پول را صرفهجویی و ثابت کند که دولت ایالات متحده به صورتهای مالی اهمیت میدهد. با این حال وقتی که ریگان ارگ سفید را ترک کرد به نظر نمیرسید بازگشت به یونسکو یک اولویت اصلی برای امریکا باشد. زیرا ایالات متحده به اهدافی که از یونسکو انتظار داشت، دست یافته بود و دیگر شوروی نبود که بخواهد از این سازمان برای محو آن کمک بگیرد. اما به نظر میرسید که یک بار دیگر پس از یازده سِپتِمبر این نیاز برای ایالات متحده احساس شد که باید جامعه جهانی را با خود همراه کند و خود را مُـلکی ضد جهانی شدن نشان ندهد از همین رو به یونسکو بازگشت و در طول درگیریهای عراق و افغانستان، یونسکو که در حفظ میراث جهانی مسوولیت دارد، نقش مهمی را در بازگرداندن مراکز ویران شده کولتوری ایفا کرد. اکنون نیز با توجه به اینکه امریکا مشاهده میکند که تاثیر زیادی نمیتواند در این سازمان داشته باشد، به بهانه عضویت فلسطین و تبعیض علیه اسراییل کمکهای خود را به این سازمان در سال ٢٠١١ به حالت تعلیق درآورد و حالا به بهانه نمایشی که دونالد ترمپ برای حمایت از اسراییل به راه انداخته و قصد دارد تمامی تعهدهای امریکا را در هرجایی از دنیا که میتواند زیر پا بگذارد، تصمیم گرفته تا از یونسکو نیز هرچه زودتر و به هر بهانهای که شده خارج شود.