11 حمل 1395 - مقالات
آریانا نیوز: آزادسازی شهر «تدمر» دارای پیامدهای لجستیکی، اقتصادی، سیاسی و روانی در سطح کلان بر موازنه قوا در خاورمیانه است.
آنچه که یک اقدام نظامی در یک نقطه و جغرافیا را از دیگر اقدامات نظامی متمایز میکند، ظرفیتها و ویژگیهای جغرافیایی است که کارکردهای گوناگون و یا دسترسیهای ویژهای بدان میبخشد، به همین دلیل دو اقدام نظامی تقریباً یکسان در دو نقطه به طور یکسان مورد ارزیابی و سنجش قرار نمیگیرند و از یک جایگاه برخوردار نیستند، لذا موفقیت در یک عملیات نظامی صرفاً از منظر عملیاتی و پیشروی نظامی مورد توجه نمیباشد و باید دید این پیشروی نظامی چه تأثیراتی در جغرافیا، اقتصاد، راههای ارتباطی، ظرفیتهای جدید عملیاتی و مؤلفههای روانی برای دو طرف درگیری به جای میگذارد.
این شاخصها و پارامترها یک پیروزی نظامی را تا سرحد پیامدهای راهبردی متأثر خواهد کرد. آنچه در عملیات آزادسازی تدمر (پالمیرا) حاصل شد، از این دست رخدادهاست و نه تنها فرصتهای جغرافیایی تدمر از تروریستهای داعش سلب کرده، بلکه ظرفیتهای راهبردی متعدد و متنوعی دراختیار اردوی سوریه و متحدان آن قرار داده است که در عناوین زیر پس از یک مقدمه بدان میپردازیم.
تدمر دروازه مناطق شرقی سوریه و در یک شاهراه جغرافیایی ـ مواصلاتی قرار دارد که دسترسی به ولایات مختلف سوریه را میسر میکند. این شهر در یک فاصله میانگین 50 کیلومتری امکان دسترسی به سرحدات عراق، ولایات و شهرهای دیرالزور و رقّه (که در سر راه آن عمدتاً بیابان قرار دارد) و از جنوب به دمشق و غوطه شرقی و یا امکان دسترسی به استانهای درعا و سویداء در جنوب سوریه را میسر میکند و در فاصله محدودی از شهر حمص و ولایت حماه و از یک مسیر تقریباً ساده و نیمه کوهستانی به قلمون و سپس به عرسال در سرحدات لبنان وصل میشود.
1ـ ابعاد نظامی و ظرفیتهای عملیاتی: داعش با استفاده از سرحدات سوریه و عراق به سادگی لجستیک و انتقال نیرو از عراق و احتمالاً از معبر تنف کمکهای نظامی و نیرو از عربستان و از طریق مسیرهای جنوبی، لجستیک از سرحدات اردن را دراختیار داشته است. تروریستهای داعش با اشغال تدمر و شهرک مهینی که یکی از انبارهای کلان مهمات اردوی سوریه را در خود داشت، شهر تدمر را به مرکز ثانوی و یک قرارگاه تاکتیکی برای مدیریت محورهای عملیاتی، انتقال نیرو و مهمات و جابجایی سریع در کلیه محورها تبدیل کرده بود.
از دست دادن تدمر، تمامی ظرفیتهای فوق را از داعش سلب کرده و در حال حاضر با تکیه به ظرفیتهای سرحدات شرقی و یا جنوب قرار گرفته است. آزادسازی تدمر، فرصت و ظرفیتهای عملیاتی و یکسرهسازی گسترش داعش در مناطق مختلف را نیز مهیا کرده و اردوی سوریه در محورهای منتهی به رقه به دیرالزور و یا به سمت سرحد با عراق و یا قطع مسیرهای تحرک و جابجایی به سمت استانهای جنوبی و خاصتاً در شرق حمص و یا شرق شهر حماه تا جنوب شهر استراتژیک حلب و همینطور در مسیرهای منتهی به قلمون و عرسال که همواره برای تروریستهای داعش و النصره و بقیه همپیمانان آنها در محور زبدانی ـ مضایا و امتداد آنها در غوطه غربی (داریا و معظمیه) و از طریق راههای پنهان به قنیطره، از اهمیت فوقالعادهای برخوردار بود، امکان عملیاتهای جدید را فراهم میکند.
هریک از محورهای یادشده، آثار و پیامدهای نظامی ویژهای دربردارند که موقعیت تروریستها را به شدت تحتتأثیر قرار داده و یا به حضور آنان در این محورها پایان خواهد داد.
در نخستین پیامد نظامی، عناصر داعش در قلمون (جراجیر) مورد حمله نیروهای النصره قرار گرفته و به دلیل قطع مسیرهای امدادی آنها از تدمر و قریتین و مهین، داعشیها از این مناطق متواری و امکانات آنها دراختیار النصره قرار گرفت که محور جلویی برای النصره در عرسال محسوب میشوند.
در پیامد نظامی آزادسازی تدمر، به طور خلاصه باید گفت که حضور گسترده داعش در استانهای مختلف و امکان جابجایی آنها و داشتن ظرفیتهای امداد و لجستیکرسانی به همفکران خود در نقاط مختلف از آنها سلب شده و حضور جزیرهای پیدا خواهند کرد که پیوندهای ساده خود را از دست دادهاند. همین شرایط جدید، ضربهپذیری بعدی به داعش را سهلتر خواهد کرد.
2ـ ظرفیت لجستیکی ـ مواصلاتی: همانگونه که در مقدمه و محور قبلی بیان شده، مزیت و پتانسیلهای لجستیکی و مواصلاتی داعش به شدت آسیب دیده و با عملیاتهای جدید به حداقل و کمترین میزان تنزل خواهد یافت که همین مسئله از توان عملیاتی و گسترش نیروی انسانی آنها در مناطق خواهد کاست. مهمترین عاملی که داعش را به سرعت به بزرگترین گروه تروریستی در چند سال گذشته تبدیل کرد، در اختیار داشتن امکانات نظامی و مالی و لجستیکی تقریباً نامحدود بود که از مسیرهای گوناگون تأمین میشد.
3ـ ظرفیتهای اقتصادی: داعش در کنار کمکهای مالی خارجی و دریافت مالیات از مردم و تجار و فروش و قاچاق آثار باستانی، به درآمدهای بسیار مهم نفتی و صادر کردن آن به سرحدات ترکیه متکی بود. عملیاتهای هجومی روسها به کاروان تانکرهای داعش در سرحدات ترکیه، به شدت بر این ظرفیت مالی داعش اثر گذاشت و اکنون که چاههای نفتی حائل و شعار و… در فاصله کمی از تدمر در آستانه عملیاتهای جدید قرار گرفتهاند، حرکت اردوی سوریه و متحدان آن که با به کارگیری میدان هوایی تدمر، قابلیت عملیاتی مؤثری مییابد، مانع جدی در مسیر خود به سمت دیرالزور و رقه ندارند و چاههای نفتی در همین مسیر قرار دارند و داعش را از اصلیترین منبع مالی خود محروم خواهد کرد.
4ـ ظرفیتهای سیاسی: آزادسازی تدمر و پیامدهای راهبردی آن در زمانی تحقق مییابد که مذاکرات ژنو 3 به نشستهای ماه آوریل و احتمالاً پس از انتخابات پارلمانی سوریه موکول خواهد شد. معنای این مسئله این است که تیم مذاکراتی سوریه در کنار شرایط برتر نظامی قبل از ژنو 3، با دو دستاورد مهم نظامی و انتخاباتی در نشست بعدی حاضر خواهد شد و موقعیت تضمینشدهتری را دارا خواهد بود.
5ـ ظرفیتهای روانی: پیروزی راهبردی در تدمر در کنار روحیه شکستخورده نیروهای داعش و تأثیر این شکست بر دیگر تروریستهای موجود در مناطق مختلف سوریه، بر نیروی اردو و متحدان سوریه آثار جدی به جای میگذارد و فضای روانی برای تکمیل عملیات تدمر در محورهای مختلف را فراهم خواهد کرد.
6ـ ظرفیتهای توازن قدرت در قبال تروریزم در عراق و سوریه: پدیده تروریستی در عراق و سوریه همواره از پیوستگی جغرافیایی و جابجایی و همپوشانی عملیاتی بهرهمند بوده است و دسترسیهای لجستیکی برای ادامه حیات و باقیماندن طولانی را مورد استفاده قرار داده است. همانگونه که عملیات نبل و الزهراء و مسدود شدن راههای لجستیکی و یا مواصلاتی و پیوند جغرافیایی آنها شرایط تروریستهای شمال و غرب حلب و یا در شمال لاذقیه و یا در ادلب را در لاک ناامیدی و دفاع مأیوسانه قرار داد، عملیات تدمر و پیامدهای آن و پتانسیلهای عملیاتی بعدی، شرایط کلان داعش را در عراق و سوریه نیز با وضعیت قطعی نابودی همراه خواهد کرد و آنچه از سوی امریکاییها برای یک عمر پانزده ساله داعش در منطقه برنامه ریزی شده بود، به کمترین زمان و کوتاهترین زمان تبدیل کرده است.