پناهندگان و پاس کاری کابل استکهلم

مردم ملکی چه در داخل مرزهای سست و بی اعتبار افغانستان و چه در خارج از مرزها در کشورهای همسایه یا قدرت های منطقه و حتی اروپا و امریکا نه مصونیت جانی و مالی و روانی دارند و نه کمترین تضمینی برای انسان محسوب شدن و حقوق اولیه اسلامی و انسانی.

گذشته از استیصالی که اتباع افغانستان را به انفعال وا می دارد، خودکم بینی تزریق شده در شریان های حیاتی افغانستان زمینه ساز بدرفتاری های روز افزون و نیز هتک حرمت های بی سابقه نسبت به مهاجرین و پناهندگان قانونی و غیرقانونی مقیم در آسیا و اروپا شده است.

اگر تا دیروز و در حکومت حامد کرزی، جوانان بی کار و بی پول و در معرض خطر اعتیاد و بیماری اقدام به مهاجرت های غیرقانونی به آنسوی مرزهای خاکی و آبی و هوایی می کردند و همه خطرات آن را به جان می خریدند؛ این خطرات صرفا شامل غرق شدن در اقیانوس، گرفتار شدن توسط باند قاچاق اعضای بدن و یا زندانی شدن توسط گشت ساحلی کشور میزبان بود.

امروزه جدا از تمام فشارها و مصایبی که بر قشر ضعیف و در تنگنا قرار گرفته مهاجر و پناهنده و آواره در طول مسیر و دادن هزینه های گزاف به قاچاقچیان حمل و نقل انسان وارد می شود؛ رسیدن به مقصد، گذر از مراحل اولیه، کمپ ها، اخذ تابعیت و بیش از یک دهه زندگی در خاک آن کشور نیز تضمینی برای بقا نیست.

در طول حکومت وحدت ملی که نامشروع و دست نشانده کاخ سفید در ارگ ریاست جمهوری کابل است بدرفتاری ها نسبت به مهاجران و پناهندگان قانونی و غیرقانونی در جای جای دنیا در کشورهای مسلمان و غیرمسلمان نسبت به اتباع افغانستانی شدت یافته است و…

و بدین ترتیب هر از گاهی شاهد و شنونده اخراج شبانه عده ای به بهانه های واهی از خاک کشورهای محل اقامتشان هستیم که همچون… دفع می شوند و هیچ نهادی برای رسیدگی به حداقل حقوق و مطالبات انسانی و بین المللی ایشان وجود ندارد که در این خصوص مداخله کند.

مقامات وزارت خارجه و دفتر ریاست جمهوری در ارگ کابل نیز به پاس کاری و عودت مجدد این اسرای در بند به جرم تابعیت افغانستانی به کشورهای مذکور می پردازند و این پاس کاری ها بیش از پیش بر حرمت و شان این افراد لطمه وارد می سازد.

این اولین باری نیست که استکهلم و دولت هایی نظیر آن اقدام به بهانه تراشی های نامفهوم برای اخراج شبانه و اجباری شهروندان افغانستانی سالها زندگی کرده در خاک خود می پردازند و در مقابل کابل در موضع ضعیف قرار گرفته و سکوت می نماید. گره کار کجاست؟!