3 حمل 1394 - مقالات

پایان چشم انتظاری دهقانان برای دیدن وزیر جدید

پایان چشم انتظاری دهقانان برای دیدن وزیر جدید

توقع اینکه دولت اشرف غنی و عبدالله بخواهند از اول حمل که روز دهقان نامیده می شود، تجلیل به عمل آورند، توقعی بس بیجا است چرا که هنوز وزارتخانه ی زراعت و مالداری وزیری ندارد تا بخواهد از روز دهقان تجلیل کند هرچند که قریب به 15 میلیون از نفوس کشور مصروف سکتور زراعت باشند.

 

مقامات خونسرد دولت وحدت ملی در حالی سرگرم خویش هستند، که ارقام نشان می دهد 9 میلیون نفر در افغانستان زیر خط فقر زندگی می نمایند و حدود ‪۱۳ميليون نفر در سال جاري قادر به تامين مواد غذايي خود نيستند و باید در انتظار كمك‌هاي سازمان‌هاي خيريه باشند.

 

آمار و ارقام سازمان های آماری نشان می دهد علیرغم خشکی آب و هوا و سنگ و صخره‌ای بودن سرزمین ما، بیش از 80 درصد نفوس افغانستان مشغول سکتور زراعت هستند و اضافه تر از 40 درصد تولید ناخالص داخلی کشور حاصلات زراعتی می باشد.

 

هر چند سیستم کشاورزی امروزه در جهان بسیار متحول شده است اما هنوز کشاورزان افغانستان در برخی از مناطق از همان شیوه‌های سنتی برای کشت و زرع زمین‌های کشاورزی استفاده می‌کنند در حالی که با این حجم کمکهای جامعه جهانی باید زراعت ما با رشد بیشتری صورت می گرفت و اگر خودکفا نمی شدیم حداقل می توانستیم قسمت زیادی از مشکلات بازار خود را رفع کنیم .

 

ولی متاسفانه نبود استراتژی زراعتی دقیق و جدی نگرفتن سکتور زراعت به عنوان سکتور کلیدی رشد اقتصادی، سبب شد که زراعت نتواند رشد کافی نماید و متاسفانه ما از لحاظ تولید در حدی نیستیم که خودکفا باشیم به خصوص در زمینه گندم و مواد غذایی که ما هنوز هم به مارکیت های بین المللی و همسایه ها به خصوص پاکستان نیاز داریم .

 

بسیاری از آگاهان معتقدند به دلیل نبود طرحهای جامع زراعتی، نبود منابع تمویل کننده زراعت ، عدم توزیع کود کیمیاوی ، عدم امکانات و تجهیزات زراعتی و از بین بردن بانک زراعتی ، زراعت رشد لازم را نداشته باشد و از جانب دیگر تولیدات کشورهای دیگر با کیفیت پایین به افغانستان سرازیر شد و در مقابل تولیدات داخلی قرار گرفت و آنها را با شکست مواجه ساخت و زارعین به ناچار مجبور به کشت مواد مخدر و همکاری با مافیای مواد مخدر شده اند.

 

گزارشات وزارت زراعت و مالداری نشان می دهد دوازده درصد اراضی افغانستان زراعی می باشد که تنها در کمتر از شش درصد آن کشت آن هم بصورت غیر منظم صورت می گیرد. در حالیکه که 12 اراضی قابل کشت برای خودکفا شدن هر ملتی کافی است.

 

در پنج ساله دوم حکومت کرزی، وزیر زراعت و مالداری وعده احياي سيستم زراعتي و تبديل سيستم زراعتي سنتي به سيستم زراعتي ميکانيزه و مدرن را به زارعین قول دادند و گفتند: از این به بعد وزارت زراعت تمرکز جدي بر انکشاف زراعت و مالداري، دادن قرضه هاي کوچک کوتاه مدت و درازمدت، کمک هاي بلاعوض مانند تخم و کود کيمياوي و وسايط زراعتي، مبارزه با آفات طبيعي، احداث پروژه هاي توليدي و صنعتي و بازار يابي براي محصولات وطني انجام خواهد داد.

 

انصاف مطلب این است که وزارت زراعت در دوره ی کرزی نتوانست بودجه انکشافی وزارتخانه تحت امرش را طی سالهای مختلف مصرف نماید و این بدین معنا است که دلسوز بودن کافی نیست بلکه تخصص و تعهد لازمه مفید واقع شدن است. جناب وزیر چندین سال وعده داد که صد میلیون دالر را به هدف خودکفایی به دهقانان قرض بدهد و با توزیع تخم های اصلاح شده بذری و کود کیمیاوی به کشاورزان، گسترش پروژه های باغداری و مالداری و با استفاده از تکنالوژی جدید برای چندین برابر ساختن حاصلات غلات، فقر و گرسنگی را در کشور محو نمایند، ولی هیچگاه عملی نشد.

 

ولی یکی از راهکارهای مفید برای نجات از این وضعیت کشور آن است که مسوولان محترم وزارت زراعت و مالداری در دولت وحدت ملی از تجربه و تخصص کشورهای همسایه علی الخصوص ایران و چین در این زمینه استفاده نماید.

 

آگاهان مسایل زراعی می دانند که چین بسیاری از دشتها و زمینه های لایزرع کشور خود را با استفاده از تکنولوژی های جدید قابل کشت نموده و از این طریق درآمد بسیاری حاصل دولت شده است که اگر مسوولان مربوطه در دولت بعد از کرزی، دلسوزی نمایند و زمینه آموزش کشاورزان در این کشورها را فراهم آورند، شاید دهقانان افغانستان نیز به جای کشت مواد مخدر در زمینهای خود به کشت جایگزین روی آورند.

همرسانی کنید!