21 حوت 1393 - مقالات

وزارت خارجه از عیاشی و بی بندوباری تا فساد اداری

وزارت خارجه از عیاشی و بی بندوباری تا فساد اداری

وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی افغانستان از آنجاییکه از کلیدی ترین وزارت های کشور به حساب میاید، متاسفانه جایی جز عیاشی و خوشگذرانی چند فامیل و خانواده انگشت شمار که این وزارت را به انحصار خود درآورده اند؛ نیست.

بعضی از خانواده ها آنقدر این وزارت را جای امن برای خوشگذرانی های شان یافته اند که حالا بشکل گروهی و فامیلی در این وزارت استخدام شده اند.

 

خودم چندین بار با چنین افرادی که از یک خانواده در این وزارت استخدام هستند معرفی شدم. مثلا از بعضی خانواده ها به تعداد هشت نفر(دو برادر با کاکا و عمه و بچه کاکا)، هفت نفر، پنج نفر، سه نفر و دو نفر. (لیست کامل این اشخاص را در اینجا به نشر می سپارم).

 

در کشوی که بیکاری به اوج رسیده است، جوانان زیادی هستند که دارای ظرفیت ها و لیاقت های قابل ملاحظه هستند، جوانان دارای شور و انگیزه و متدین و جوانان که عشق و علاقه در خدمتگزاری به میهن و هم میهنان خود دارند؛ همه بیکار و روز و روزگار خویش را پی لقمه نانی به خیابان ها می گذرانند و اما اینجا بی عدالتی به آسمان رسیده است.

 

از فامیل هایی گماشته می شود که بجز عیاشی و شراب نوشی به چیزی دیگری نمی اندیشند. آدمهایی که به تمام زندگی خود پنج جلد کتاب را مطالعه نکرده و تحصیلات عالی ندارند. عده ای حتی اسناد تحصیلی ندارند. اکثریت 12 پاس هستند و خط آخر چنین اشخاصی به نمایندگی از افغانستان به کشور های دیگر منحیث دیپلمات هم مقرر می شوند.

 

به عنوان نمونه یک پدر و پسر بنام های جنرال آصف دلاور (پدر) و طارق دلاور (پسر) که از جمله اشخاص یاد آوری شده با اوصاف بالا در این وزارت هستند. آصف دلاور که مدت زیادی را در این وزارت عیش و نوش کرد و فعلا هم به عنوان یک عنصر غیر موثر و عبث، بار دوش این وزارت است؛ چند سال می شود که پسرش را نیز در این وزارت مقرر کرده است آنهم در بست رتبه دوم مدیریت عمومی تکنالوژی معلوماتی.

طارق دلاور که اسناد تحصیلی اش را در زمان سفارت پدرش به کشور اوکراین، بصورت جعلی خریداری نموده؛ از یکسو شخص بیسواد، بی درایت، بی کفایت و یک مدیر ضعیف بوده از سوی دیگر مدت دو سال می شود که از امکانات دولتی و پول بیت المال هم استفاده سوء می کند.

 

وزارت خارجه می خواهد تمام نمایندگی هایش در داخل و خارج (سفارت ها و کنسولگری ها) را به این وزارت وصل نماید تحت عنوان پروژه “شبکه مجازی خصوص” (VPN) که مدیریت تکنالوژی این وزارت مسوولیت آنرا دارد.

 

قرار اطلاع دقیق که از این مدیریت دارم آقای طارق دلاور با سه تن از کارمندان این دیپارتمنت (ننگیالی کبیری، غلام سخی سروری و حارث انصاری) قرار داد بسته است که امتیازات پولی گزاف این پروژه بخصوص سفر خرجی ها را با وی نصف نموده و وی صرفا ایشان را به تمام نمایندگی های خارج بخاطر وصل کردن به مرکز می فرستد. من با شناخت که با تمام کارمندان این مدیریت دارم از ایشان وضعیت را پرسیدم، هیچکدام از این حالت راضی نبوده و این موضوع را تایید کردند.

 

حالا خواست من به عنوان یک جوان که از چنین وضعیت رنج می برد از وزیر جدید این وزارت در صورتیکه می خواهد صادقانه برای این ملت رنج دیده خدمت نماید، این است که اولا خودش بصورت مصمم و قاطعانه عمل نماید.

ثانیا در پی یافتن مهره های شایسته و خلاق باشد و در مقرری ها هم اصل شایستگی را مد نظر بگیرد و اشخاص بیکاره و بی کفایت را از پست های کلیدی برطرف نماید؛

در قدم سوم مهمترین خواستم این است که از فرستادن انسانهای دایم الخمر و عیاش به نمایندگی های سیاسی جلوگیری نماید، زیرا نماینده ی یک حکومت اسلامی نباید آلوده به چنین صفات غیر اسلامی باشد.

 

نویسنده: فریدون کابلی

همرسانی کنید!