1 حمل 1394 - مقالات
تجلیل از سال نو و نوروز یک عنعنه تاریخی است که با اسلام در تقابل قرار نمی گیرد.
نوروز باستانی یکی از جشن های طبیعی اریاییان است که از ۶۰۰۰ قبل تاکنون در سرزمین اریانا (افغانستان قدیم) تجلیل می گردد. نوروز در روز اول حمل سال هجری شمسی که اغاز فصل بهار است جشن گرفته می شود.
جشن نوروز را اریایی ها سرلوحه بازگشت به خویشتن خویش و اصل فطرت انسان دانسته و در این روز زدودن کدورت و غم و سیه روزی را از سینه ها تاکید میکند. اریاییان روز نوروز را، روز امید نیز نامیده اند. اریاییان درگذشته به این عقیده بودند:
در بامداد روز پیش از اینکه مردم با همدیگر سخن بگویند باید شکر بچشند و تن خود را با روغن زیتون چرب کنند. و بدین گونه از تمام بلا ها در امان خواهند ماند.
همچنان اریاییان به این عقیده اند: مردم در این روز بحالت اعتدال برگشت خواهند نمود و از بلا ها رهایی خواهند یافت. افتاب طالع شده و دراین روز هر چوب خشک سبز می شوند.
مردم گویند: روز نو یعنی روز نوین است.
دراین روز هر شخصی از تبرک در طشتی جو یا گندم کاشت می کند، سپس این رسم اریاییان پایدار ماند. و پختن سمنک هم هیمن کاشتن جو در طشت های بزرگ است.
فردوسی طوسی شاعر شیرین سخن زبان دری و شاعر دربار امپراتور محمود غزنوی می نویسد:
به جمشید به گوهر افشانند
مران روز را روز نو خواندند
سرسال نو هرمز فروردین
براسود از رنج دل تن ز کین
بزرگان به شادی بیاراستند
می و جام و رامشگران خواستند
چنین جشن فرخ ازان روزگار
بمانده استازان خسروان یادگار
ابوریحان بیرونی دانشمند محمود غزنوی می نویسد:
«خداوند دراین روز از افرینش جهان اسوده گشت. دراین روز خداوند مشتری را افرید…»
زردتشتیان در مورد نوروز به این عقیده اند که: دراین روز زردتشت توفیق مناجات با خداوند را یافت.
در اثار الباقبه امد: که دراین روز جمشید امر کرد تا گورستان های کهنه را خراب نمایند و گورستان نو بسازند و پاداش اینکار از طرف خداوند اینبود که از پیری، بیماری، حسد و فنا و غم مردم را حفظ نمود و هیچ جانوری در وقت پادشاهی جم نمرد.
رسوم و رواج نوروزی در کشور باستانی افغانستان، بعنوان یک عنعنه فرهنگی و بزرگداشت از حلول سال نو شمسی است. اول بهار که سبزه های نورس با هوای معطر پیامد خوشی و اغاز یک سال دیگر را میدهد، همه مردم را به خوشی و محبت دعوت می نماید
اتش افروختن در قریه جات افغانستان و سرزمین اریانا باستان تا هنوز هم جز عنعنه باقیمانده است و جوانان با ابراز خوشحالی شب نوروز تا روز سیزدهم حمل با شب نشینی و افروختن اتش که هم برای همه روشنی بخش است و هم گرما و حرارت را بوجود میاورد، رسم معمول مردم شده است. اما باانهم اکنون در افغانستان این رسم متروک شده است.
رسم بلا گردانی و شکستن کوزه اب در بین زنان و خاصتا در بین دخترانی که عروس نشده باشد بیشتر معمول است. البته مردم به این عقیده بودند که دختران جوان تا زمانی که عقد نشده و بخانه بخت خود نرفته اند، بلا های متعددی گریبانگر انان شده و شاید هم همین بلا ها باعث گردد تا طالع و بخت دختران را ببندد و رفتن به خانه شوهر و عقد با مرد دلخواه شان صورت نگیرد. بدین لحاظ زنان خانه به دختران کوزه های خالی را میدهند تا از چشمه و یا جویبار ها اب بیاورند و بعدا در معرض همه انرا به زمین بزنند تا همه بلا های ان دور شده و بشکند و راه خوشبختی را برای انان باز نماید.
اسپند نمودن و یا دود کردن و یا بالای ذغال و یا اتش افگندن نیز از مراسم عنعنویی اریاییان بوده و مردم افغانستان باستان اتش نمودن اسپند را برای دور شدن بلا ها و افت های زمانی مقدس میشمردند. این فرهنگ تا هنوز در کشور ما معمول است و مردم با دود نمودن اسپند در خانه هایشان و یا رسیدن و رفتن مسافر، داخل شدن نوعروس به خانه شوهر، زاییده شدن نوزاد و کودک،هم در روز اول سال بعنوان یکی از اجزای هفت سین (سپند مجمر عشق) نامیده شده و مورد استفاده قرار می گیرد.
ترانه های هم دراین زمینه سروده شده است که یکی از ان چنین است:
اسپند…بلا بند… به حق شاه نقشبند،
چشم خویش….چشم میش… چشم همسایهء بند اندیش،
چشم از خود و بیگانه….اسپند چشم حسود و دشمن را بترکانه….
با اغاز سال نو و تجلیل از روز نوروز اکثر اریاییان که تا هنوز در بین مردم ما معمول است، به صحرا رفتن و یا باصطلاح (صحرا گشت) یکی از رسوم ابتدایی مردم باستان افغانستان بود که تا هنوز در قریه و شهر های افغانستان برگزار میشود و زنان و دختران، پسران و مردان لباس های فاخر بهاری را را بر تن نموده و برزمین های با سبزه های نورس اراسته اند قدم برمیدارند.
بعد از اینکه دین مقدس اسلام در کشور ما بعنوان دین یگانه مردم قابل قبول گردید، در همین روز مردم علاوه از میله عنعنوی و صحرا گشت ، جهت یادبود رفته گان و بزرگان خویش به هدیره ها و قبور نیز رفته اتحاف دعا و خیرات می نمایند. علاوتا جهت ادای احترام از شخصیت های بزرگ دینی و ادبی و عرفای خویش به مزار انان منحیث مراجع تقدس رفته و به دعا می پردازند. این مطلب را باید یاددهانی کرد که افغان ها هیچگاهی برای پرستش قبر ها نرفته بلکه جهت ادای احترام و یاد بود از گذشته گان خود به دعا می پردازند و گاهی هم خیرات می نمایند.
در کابل باستانی نیز محل تجمع هزاران هزار اهالی شهر در دامنه های عاشقان و عارفان، زیارت شاه دوشمشیره و شاه شهید، شهدای صالحین، مزار سخی(که در حقیقت مو مبارک را احمد شاه بابا درانی زمانی که از سمرقند به کابل اورد برای چندین ماه در ان محل گذاشته بود و اکنون بنام مزار سخی شهرت دارد.)، و هم دامنه های کوههای خیرخانه، تپه مرنجان، قرغه، تپه های ریشخور، زیارتگاه و تپه شهید محمد داوود خان،دامنه های کوه چهلستون، و دامنه کوه بادام باغ، بوده و به گشت و گذار می پردازند.
این رسم همچنان در ولایات افغانستان نیز معمول بوده و در ولایت هرات، قندهار، ننگرهار، لغمان، لوگر، میدان و وردک، پروان و کوهستان نیز وجود دارد.
مراسم گل سرخ در ولایات شمال افغانستان قدامت بیش از پنج هزار سال را دارد که با اغاز سال نو و امدن بهار، روز اول سال را نوروز نامیدند. دراین روز همه دامنه های کوه ها و دشت ها و وادی ها سبز وبا گل لاله سرخ فرش میشود. دراین روز اکثر مردم با همان رسم عنعنوی به گشت و گذار و میله های عنعوی می پردازند. و زیارت شاه ولایتماب را نیز رفته ، بدرگاه خداوند به نیایش می پردازند.
قطع نمودن موهای فرزندان یکی از رسوم نوروز بود که اکنون در افغانستان رایج نیست. در گذشته ها این رسم بعنوان اینکه خداوند فرزندانشان را از بلا ها و مصیبت ها در امان خود نگهدارد، پیروی میگردید. اکنون نیز اگر فرزندی بدنیا اید قطع مو های وی را همانند ختنه سوری جشن میگیرند و بنام (کاکل گیری) مشهور است. البته گرفتن ناخن و قطع مو همزمان صورت میگیرد. اما این رسم هیچگونه وجه مذهبی و دینی ندارد و جز عنعنه مردم در بعضی از نقاط افغانستان موجوداست.
این رسم و رواج از طرف زردتشیان تا هنوز اجرا می شود. غالبا زردتشتیان ایرانی تا هنوز این مراسم را بگونه یک امر مذهبی اجرا مینمایند.اما در افغانستان چنین رسمی وجود ندارد.
تخم مرغ جنگی یکی از بازی های مردم ماست که از زمانه های بس قدیم در اریانای کهن(ایرانویجه) باقیمانده است. در روز نوروز، مردان با رنگ نمودن تخم مرغ و مراسم تخم جنگی ، شادیانه دارند و ازین روز تجلیل بعمل می اورند. خوردن تخم مرغ در روز اول نوروز متبرک میدانند و شکر گذار میکنند.
شال اندازی دربین دختران کردی تا هنوز رواج دارد و دراین روز دخترانی که نیت خوب دارد و یا نذر میگیرند تا به مراد خویش دست یابد ، از جانب دختران دیگر حلقه شده و شال را بروی میاندازند و سپس خوشی و نموده با اوازخوانی این شگون را نیک میشمارند. این رسم و رواج تنها در کردستان مروج است و در دیگر نقاط اسیای میانه متروک شده است.
دور چراغ (اریکین و یا شمع دان ها) تا هنوز در شب نوروز زنان گندم را می پاشند. البته دراین مراسم هر یک از جوانان و گاهی هم پیر زنان نیت های دارند، که نیت شانرا در دل گرفته و با کسی ابراز نمی کنند و با همان نیت مشتی از گندم را بروی اتش چراغ می پاشند. این رسم و رواج در افغانستان متروک شده و وجود ندارد. اما در اذربایجان، ارمنستان، کردستان، و شمال عراق و ایران کنونی تا هنوز معمول است.
در افغانستان بجای گندم پاشیدن، زنان در شب نوروز (گندم بریان) و (خجور) که بنام (روغن جوشی) یاد هم میشود می پزند و انرا در گوشه دستمال ابریشمی بغچه نموده و برای کسانی که تازه نامزد شده اند هدیه میدهند. البته (گندم بریان) از جمله خوراکی های اولیه اریاییان بود و زمانی که یما پادشاه برای اولین بار کشت گندم را به مردم اموخت، نحوه استفاده انرا با بریان نمودن گندم اغاز نمودند. این رسم و رواج بیشتر در بین مردم کوهستان، لوگر و میدان وردک تا هنوز وجود دارد.
سرمه کردن افراد فامیل در شب نوروز از جمله کار رسوم مقدسی شمرده میشود که مردان و زنان سرمه کردن را جایز و می پسندند. در روز نوروز مادران سرمه کردن را یک وجیبه میدانند. لذا دراین روز همه مردم از سرمه کردن لذت میبرند و بر زیبایی شان افزوده می گردد. این رسم تا هنوز در تمام افغانستان با قوت ان باقی مانده است.
بخت گشایی یکی از شگون های دیرینهء است که در بین زنان وجود دارد. البته که این رسم یک امر خرافاتی است اما زنان بیشتر به بخت گشایی علاقمند بوده و همیشه مشکلات زندگی خود را که غالبا در طول حیات خویش متقبل می شوند، با بخت گشایی یا (روی طالع را بازکردن) جستجو می نمایند. بخت گشایی زنان با بستن بند و تکه های رنگارنگ در طوغ های زیارتگاه ها، در پوش نمودن قران عظیم الشان و در نذر گرفتن وریاضت کشیدن هاست. حتی اگر دراین امر بیشتر سعی نمایند، بازار مکاره های بنام تعویذ نویسان بیشتر گرم شده و از طریق دریافت شویست، دودی، سحر، و خرافات دیگر دست میزنند. البته این کار تا هنوز در بین مردم ما جریان دارد. زیرا بیسوادی مردم و خرافه پسندی انان موجب پیروی ازین رسم متروک دارد. در دین مقدس اسلام این کار ناروا بوده و پسندیده نیست.
فال گیری و فال دیدن نیز که توسط افراد بنام (فال بین ) ها صورت میگیرد،غالبا در مورد اینده انان است و راه حل مشکلات شانرا بازهم ازطریق این رسوم میخواهند بدانند. فال گیری از قدیم الایام در سرزمین شرق مروج بود و کسانی که به علم نجوم تبحر داشتند، باز ارقام ستاره ها، میخواستند در مورد ستاره بخت هر شخص ابراز نظر نمایند.
در حقیقت دانستن اینده افراد یک امر محتوم و مجهولی است که بجز از خداوند متعال هیچ قدرتی توانایی انرا ندارد. اما رسوم فال گیری در کشور ما از گذشته های دور معمول بوده و اکثر زنان به فال گیری علاقمند اند. اگر این مس÷ له تنها بخاطر تفنن بوده باشد که شاید یک سرگرمی عنعنوی شمرده شود. اما اگر فال گیری ها در زنده گی افراد اثر گذار شود باعث جدایی و ایجاد اختلافات شود که یک امر ناسالم است.
در روز های نوروز ، اکثر فال بین ها با استفاده از کلمات و ابراز مفاهیم کلی و مجهول سعی میکنند تا با انداختن رمل، دیدن کف دست، و مسایل دیگر بازار غیب گویی های خود را در برابر اندوختن پول رونق دهند.
در روز نوروز، غالبا زنان نیز اش مراد می پزند. کسانی که به ارزو های خود نرسیده باشد و مشکلاتی در سر راهشان موجود باشد، باور دارند که با پختن اش مراد در روز نوروز، می توانند به مراد خویش برسند. در مراسم پختن اش مراد، نیت صورت گرفته و دختران دور هم در یک حلقه بدور دیگ نشسته و هرکدام نیتی را که دارد گرفته و چمچه و یا قاشق بزرگی را دراین دیگ دور داده و تا اینکه اش پخته شده و هرکسی بر وفق مراد کاسهء از ان صرف می نمایند.
این رسوم عنعنوی تنها در بعضی از قریه های شمال افغانستان معمول است. اما در دیگر جا متروک شده و کسی بان عمل نمی نمایند.
در ایام نوروز که سبزه های نو رس و تازه اند و دشت ها و وادی ها رنگ طراوت و شادابی را بخود می گیرد، دختران اریایی بازهم فال و سرنوشت خود را با بستن و یا گره زدن سبزه ها رقم زده و این شگون را نیک می شمردند. دراین ایام دختران در حلقه های جمعی به صحرا و دشت ها می روند و با نیتی که دارند، سبزه های را گره میزنند. این رسم بسیار اندک در مناطق شمالی افغانستان معمول است. اما از لحاظ عقیده تی و بخصوص بعد از اشاعه دین مقدس اسلام، این رسم و رواج پیروی نمی گردد.
در روز نوروز رسم عیدی دادن به کودکان تا هنوز در افغانستان رواج دارد و اکثر بزرگان برای کودکان که شادیانه دارند، هدیه و عیدی میدهند. دختران نیز ازین امر بی بهره نمانده و بیشترین هدیه ها به دختران خانواده داده می شود. لذا دراین روز اکثر کودکان خوشحال اند و به بازی های متنوع می پردازند.
در نوروز اکثر خانواده ها به تهیه شیرنی ها و شربت ها پرداخته و یکی از حلاوت های این روز هم صرف شربت های متنوع و شیرنی هاست. از قدیم الایام معمول بود و هنوز هم این رسم جریان دارد که در روز بازار ها انواع شیرنی ها و شربت ها بگونه تحفه و نشانهء محبت و خوبی صرف می گردد.
همچنان خانواده ها در روز اول سال به ترکردن هفت میوه و صرف ان می پردازند که از هفت میوه خشک (کشمش، منقه، شکرپاره، کشته، ابجوش، بادام و چارمغز و سنجد) تهیه می گردد. و هم با ساختن شربت ریحان نیز ازین روز تجلیل بعمل می اید.
زمانی که مردم به گشت و گذار در صحرا ها و دشت ها روز نوروز را تجلیل می نمایند، چیدن سبزه های نورس و گره زدن به ان و بعدا در اب افکندن با نیت هر فرد، جز فرهنگ عنعنوی مردم ما محسوب می شود. این رسم هم از قدیم الایام معمول بوده و تاکنون در سراسر کشور ما پیروی می گردد.
(سیب، سنجد، سیر، سرکه، سمارق، سمنک و سبزه نورس) هفت سمبول بهاری است که در خوان هر خانواده بعنوان اغاز بهار پر از همه نعمت های الهی چیده شده و ادای شکرانه خداوند را بجا می اورند و به ساز و سرود می پردازند. خوان هفت سین در افغانستان اکنون کمتر پیروی می گردد. اما در کشور ایران کنونی تا هنوز مروج است.
در افغانستان بجای چیدن خوان هفت سین، هر خانواده همان روز چلو با سبزی و مرغ می پزند و این خوراک را بعنوان اغاز خوشبختی در طول سال جشن می گیرند.
در نوروز بازی های باستانی اریاییان عبارت بودند از کشتی گیری، نیزه زنی، نشان زنی های تیر و کمان، شمشیر زنی،و بزکشی . این بازی ها در هر محل و قریه و شهر افغانستان تا هنوز هم مروج است و اکثر مردم ازین بازی ها با حرارت استقبال می نمایند.
اما بازی های دیگری نیز دراین روز افزوده شده است که میتوان از جنگ حیوانات، گدی پران بازی نیز یاد نمود. دراین بازی هم شرط ها گذاشته می شود.
پختن ماهی و جلبی یکی از رسوم خاص مردم افغانستان است که تنها منحصر به کسانی است که نامزد باشند و داماد مکلف است که دراین روز (خنچه) را ترتیب داده و علاوه از انواع شیرنی ها و میوه جات، ماهی بریان شده و جلبی را نیز به خانه عروس می برند تا خویشاوندان عروس از ان مستفید شوند. البته این رسم اکنون شکل رقابت را گرفته و هدایای قیمتی دیگر را نیز شامل میشود که گاهی از توان داماد بیرون بوده باعث ایجاد اختلافات می گردد.
سمنگ پختن یکی از مراسم خاص نوروز بشمار میرود که اریاییان از زمانه های قدیم سبزه های نورس را چیده و در دیگ می جوشانیدند شیره این سبزه ها را در دیگ چمچه زدن و با سرودن اهنگ:
سمنک در جوش ما کپچه زنیم
دیگران در خواب ، ما دبچه زنیم….
این خوراک نوروزی از زمانه های باستان تا کنون پیروی میگردد و اکثر مردم کابل، شمالی و کوهستان، هرات با پختن سمنک ازین روز خجسته تجلیل به عمل میاورند.
روز دهقان ، روز نوروز است که از زمانی که یما پادشاه اغاز سال نو را با پیامد بهار جشن می گرفت، همه دهقانان ، باغبانان و مالداران با بیرون کردن امتعه زراعتی خود ، این روز را گرامی میداشتند.
در افغانستان این روز اکنون با مراسم خاص برگزار شده اکثر دهقانان پیامد این روز را با شادی و بازی های محلی و سروده ها جشن می گیرند.
نکته اخرین:
با همه این گفته های که در محور رسوم و عنعنات باستانی افغانستان بیان شد، باید یاداور شد که این مراسم هیچگونه ارتباطی به امور دینی بغیر از اسلام ندارد. این مراسم بعد از اینکه دین مقدس اسلام در کشور ما منحیث دین یکتاپرستی پذیرفته شده، در فحوا و محور معتقدات و هدایت های دینی نیز برگذار شده و همچنانی که گفته امدیم ، همه مردم ما دراین روز به عبارت و دعا در حق بزرگان دین و زیارت ها و قبور گذشته گان خود نیز می نمایند. پس باید این اصل را با همان ایین باستانی شش هزار ساله خویش و با تعالیم از دین مقدس اسلام، با خوشی و منزه بودن ان برگزار نماییم تا صداقت و محبت و صلح دربین ملت ما یکجا شده و کدورت ها از بین برود و افغانستان باستانی ما دیگر دچار رنج و مصیبت و بلا ها نگردد.
و با این امید حلول سال نو و امدن نوروز را به همه خواهران و برادران خود صمیمانه تبریک و تهینت گفته، سال که نیکو است از بهارش پیداست.
هر روز تان نوروز و نوروز تان پیروز باشد.