19 سنبله 1394 - مقالات
مجاهدانی که اینک نیز به کار قوم خود و ملت خود نمی آیند و از شوراهای جهادی و دفاعی برای تداوم حضور خود در حکومت سود می جویند؛ هفته شهید و گرامیداشت همرزمان در گور خفته ی خود را دستاویزی برای خودنمایی هایی قرار داده اند که بوی خون می دهد.
روزی روزگاری احمدشاه مسعودی و برهان الدین ربانی و عطامحمدنوری از تبار تاجیک ها، عبدالعلی مزاری و محقق و خلیلی ای از تبار هزاره ها، سیاف و اسماعیل خان و حکمتیاری از تبار پشتون ها و عبدالرشید دوستمی از تبار ازبک ها بجان کمونیست ها افتادند و سپس به جان یکدیگر.
روزی روزگاری عنوان شهید و شهادت حرمت و جایگاه والایی داشت و همه افراد مذکور و بیشمار افراد از قلم افتاده که در رکاب اینان و یا موازی با یکدیگر تیر و تفنگ حواله ی ارتش سرخ می کردند ارزش ها و آرمان هایی داشتند که به فراموشی سپرده شد.
دیرزمانی از پیروزی مجاهدین و فرماندهان بقول بعضی ها جنگسالار و البته قومیت گرای افغانستان در برابر رژیم اشغالگر کمونیستی نگذشته بود که رهبران و هرکسی قدرت بیشتری داشت به جان هم افتادند تا برادرکشی و نسل کشی و جنگ داخلی جای طعم شیرین جهاد را بگیرد.
برکسی پوشیده نیست که اصول گم شده اند و فروع جای آنها را گرفته و راه و رسم اولیه ای که باعث قیام مردم علیه شوروی و برآمدن جوانان از خانه ها و بالاشدن بر کوه ها بود؛ خیلی زود رنگ باخت و در گرد و غبار نژادپرستی و تعصبات مذهبی و قومی به فراموشی سپرده شد.
حالا از مجاهدان افغانستان چه مانده است جز کلاشینکف و لنگی و دست های آلوده به خون مردم ملکی اقوام دیگر؟ اینک با تعطیل کردن های عمومی و رسمی نمی توان به زنده کردن زورکی یاد و نام مجاهدان امیدوار بود.
هفته شهید درحالی با انواع و اقسام سخنرانی های رهبران جهادی برجای مانده در تبریک و تهنیت و تحسین گذشته دنبال می شود که هر فرمانده جهادی برای قوم خود یک شهید و برای دیگر اقوام یک کشته شده در راه جنگ داخلی و جنایت بشری بشمار می آید.
در همین راستا می توان مدعی شد مجاهدانی که اینک نیز به کار قوم خود و ملت خود نمی آیند و از شوراهای جهادی و دفاعی برای تداوم حضور خود در حکومت سود می جویند؛ هفته شهید و گرامیداشت همرزمان در گور خفته ی خود را دستاویزی برای خودنمایی هایی قرار داده اند که بوی خون می دهد.
معاهده گندمک و شیادی های انگلیس